توانبخشی چیست ؟ به صورت کلی توانبخشی شاخه‌ای از علوم پزشکی است که هدف اصلی آن تلاش برای بازگشت توانایی‌های جسمی، روحی و اجتماعی از دست رفته فرد پس از جراحی، سکته مغزی، تصادف و یا شرایط مادرزادی … می‌باشد. در واقع تیم توانبخشی می‌کوشد شرایط فرد را پس از اتفاق رخ داده بهبود ببخشد و کیفیت زندگی او را بازگرداند.

فردی که نیازمند خدمات توانبخشی است ممکن است در هرکدام از موقعیت‌های کاری، فردی، اجتماعی و … نیاز به بهبود هرچه بیشتر و کسب مجدد استقلال در زندگی خود باشد و تیم توانبخشی می‌کوشد در این مسیر یاریگر فرد باشد.

انواع توانبخشی چیست

توانبخشی گسترده‌تر از آن است که بتوان آن را در چند دسته تقسیم بندی کرد، اما از منظر نیاز حانواده‌ها و مراجعین و همچنین تقسیم بندی‌های موجود در منابع علمی می‌توان چند شاخه کلی برای این علم متصور شد. فیزوتراپی، کاردرمانی، گفتاردرمانی و توانبخشی شناختی ۴ نوع اصلی علوم توانبخشی می‌باشند و در کنار این موارد درمانگران دیگری نیز به عنوان یاریگران تیم توانبخشی فعالبت می‌کنند.

در ادامه به بررسی هرکدام از زیرشاخه‌های علم توانبخشی می‌پردازیم.

فیزیوتراپی

یکی از مهمترین اشکال برنامه‌های درمانی در علم توانبخشی را درمانگران و متخصصان فیزیوتراپی بر عهده دارند. اهداف اصلی درمانگران فیزیوتراپی شامل موارد متنوعی هستند که از مهمترین آن‌ها می‌توان بازگرداندن توان حرکتی بیمار، کاهش دردهای عضلانی، تلاش برای از بین بردن معلولیت‌ها و بصورت کلی بهبود شرایط زندگی فرد و افزایش کیفیت زندگی پس از سکته‌ مغزی، جراحی، تصادف، آسیب‌های ورزشی، زایمان، شکستگی، کمر درد، سوختگی، انحراف ستون فقرات و … را نام برد. در این راستا فیزیوتراپ ممکن است به بیمار آموزش استفاده از مواردی نظیر واکر، عصا و همچنین استفاده از تمرین‌های ورزشی، تعادلی، تمرین‌های تقویتی قلب و عروق… را ارائه دهد.

این شاخه از توانبخشی خود در اقسام و اشکال متنوعی انجام می‌گیرد که استفاده از ۳ روش اصلی در آن مرسوم است:

  • الکتروتراپی: با استفاده از دستگاه‌های تولید کننده امواجی مانند فرابنفش، فروسرخ، لیزرترایی و همچنین الکتریسیته
  • تمرین درمانی: با استفاده از برنامه‌های درمانی که درمانگر به مراجع ارائه می‌دهد.
  • منوال تراپی (دست ورزی): اجرای برنامه‌های درمانی با استفاده از دست ورزی جسمی بیمار توسط درمانگر

کاردرمانی

همانطور که در مطلب انواع کاردرمانی اشاره شد، هدف اصلی این نوع از توانبخشی بازگشت استقلال فرد در کارهای روزمره مانند غذا خوردن، دستشویی رفتن، حمام، رانندگی و همچنین فعالیت‌های شغلی و اجتماعی است. کاردرمانگران برنامه‌های درمانی را برای بیمارانی که در اثر سکته مغزی، اختلالات مخچه‌ای، اختلالات نخاعی، اختلالات روانی، سندرم‌های مادرزادی، اختلالات پیش رونده مغزی و … دچار نقص می‌شوند، ارائه می‌دهند. از این منظر کاردرمانی و فیزیوتراپی شباهت‌های بسیاری دارند اما تفاوت اصلی این دو در نوع رویکرد و اهداف درمانی است که ارائه می‌دهند. در واقع اساسی ترین تفاوت این دو در این است که هدف اصلی فیزیوتراپی بهبود توانایی‌های حرکتی فرد است و اما هدف اصلی کاردرمانی افزایش استقلال و توانایی بیمار در انجام کارهای روزمره‌ می‌باشد.

گفتاردرمانی

یکی دیگر از اقسام اصلی علوم توانبخشی، آسیب شناسی گفتار، زبان و بلع یا به اختصار گفتاردرمانی می‌باشد که توسط متخصصان این رشته انجام می‌شود. متخصصان این حیطه با استفاده از متدهای درمانی که برای کودکان و بزرگسالان اختصاصی سازی شده‌اند به حل مشکلات و بهبود کیفیت ارتباطی و گفتار و زبان این بیماران می‌پردازند.

بیمارانی که در اثر لکنت، اتیسم، مشکلات بلع، ناهنجاریهای صوتی، مشکلات ناشی از شکاف کام، اختلالات حاصله از سکته مغزی نظیر زبان پریشی و … دچار نقص در گفتار، زبان، بلع و ارتباط می‌شوند زیر چتر حمایتی این قسم از توانبخشی قرار می‌گیرند.

گفتاردرمانگران یکی از اعضای اصلی تیم توانبخشی می‌باشند که بخصوص در کنار متخصصان کاردرمانی و با استفاده از رویکردهای تیمی، به حل مشکلات ارتباطی کودکان می‌پردازند. همچنین مداخله و درمان مشکلات ارتباطی در سنین بزرگسالی، بخصوص برای بیماران مبتلا به لکنت و نقایص مغزی از وظایف اصلی گفتاردرمانگران می‌باشد.

توانبخشی شناختی چیست

توانبخشی شناختی چیست ؟ همانطور که از اسمش پیداست، نوعی از برنامه‌های درمانی است که با استفاده از ترکیب علوم توانبخشی و علوم شناختی به حل مشکلات بیماران می‌پردازد. هدف اصلی متخصصان این زمینه، مداخله، بهبود و تقویت توانایی‌های شناختی فرد می‌باشد و در این مسیر از دو رویکرد کلی استفاده می‌کنند:

  • درمان جبرانی: که هدف آن ارائه راه‌حل‌های جبرانی برای حل مشکلات بیماران می‌باشد
  • درمان ترمیمی: متخصصان علوم شناختی با استفاده از این رویکرد برای بهبود و ترمیم سیستم‌های شناختی و مهارت‌های از دست رفته فرد تلاش‌ می‌کنند.

سایر

همانطور که در ابتدا گفته شد علوم توانبخشی گسترده‌تر از آن هستند که در چند شاخه تقسیم بندی شوند، اما مواردی که گفته شد تقریبا شاکله اصلی این علوم را تشکیل می‌دهند. در کنار این‌ها درمانگران دیگری نیز فعالیت دارند که مهم‌ترین آنها شنوایی شناس، روانشناس، ارتوپدفنی و مددکار اجتماعی می‌باشند. این ۴ گروه بعنوان یاریگران اصلی تیم توانبخشی عمل می‌کنند و به شناسایی و بهبود مشکلات بیمار می‌پردازند.

روش‌های درمانی

از گذشته تاکنون برنامه‌های درمانی در حوزه توانبخشی به دو شکل اصلی تمرینات کلینیکی و درمان در منزل انجام می‌شد. امروزه نیز با گسترش تکنولوژی‌های دیجیتال و همچنین شرایط و مشکلات ناشی از پاندمی‌هایی مانند کرونا، مشکلات رفت و آمد، عدم دسترسی به درمانگر مناسب و … درمان آنلاین نیز رو به گسترش است و مورد اقبال خانواده‌ها قرار گرفته است. البته انتخاب نوع ارائه برنامه‌های درمانی به شرایط مراجع، خانواده و نیز درمانگر بستگی دارد اما در هر سه روش اصول و اهداف اصلی بر پایه بهبود شرایط و کیفیت زندگی بیمار پایه‌ریزی می‌شود.

در تعریف کاردرمانی اشتباه نکنید! کاردرمانی به حل مشکلات کاری و شغلی افراد نمی‌پردازد، بلکه رشته‌ایست در حیطه سلامت که با یک نگاه کلی به حل مشکلات روحی، روانی و جسمی ناشی از یک اختلال می‌پردازد. در واقع متخصص کاردرمانی، با استفاده از کارها و فعالیتهای روزمره خود فرد، به حل مشکلات ناشی از اختلال می‌پردازد.

به صورت کلی، ارائه تعریف‌ دقیقی از رشته کاردرمانی خود نیاز به مطلب جداگانه‌ای دارد، چرا که این شاخه یکی از گسترده‌ترین حیطه‌های مربوط به حوزه توانبخشی می‌باشد. با این وجود هدف کلی کاردرمانی، تلاش برای به استقلال رساندن فرد در فعالیت‌های شغلی و روزمره و کم کردن هرچه بیشتر وابستگی‌اش به اطرافیان می‌باشد. در راستای نیل به این هدف تمامی ابعاد ذهنی، جسمی و روانی اختلال فرد توسط متخصص زیر نظر گرفته شده و در راستای بهبودی آنها قدم برداشته می‌شود.

شرایط سنی

بصورت کلی نمی‌توان شرایط سنی خاصی را برای افرادی که نیازمند خدمات کاردرمانی هستند، متصور شد. چرا که گستردگی اختلالاتی که استقلال افراد را در زندگی کاهش می‌دهند، می‌توانند از کودکی تا کهن سالی افراد را شامل ‌شوند.

درمانگران و متخصصان کاردرمانی بر حسب شرایط و علاقه کاری ممکن است در زمینه کاری با کودکان و یا بزرگسالان تخصص بیشتری ازخود نشان دهند.

حیطه های کلی

گستردگی خدمات و انواع برنامه‌های درمانی در رشته کاردرمانی بسیار گسترده است و فعالیت‌های بسیاری را می‌تواند زیر چتر حمایتی خود قرار دهد. از فعالیت‌های روزمره مانند غذا درست کردن، دوش گرفتن، دستشویی رفتن و … را شامل می‌شود تا فعالیت‌های شغلی، اجتماعی، تفریحی و ورزشی. با وجود گستردگی خدمات کاردرمانی، متخصصان کاردرمانی بر سه حیطه کلی ذهن، جسم و روان متمرکز شده‌اند. در ادامه به بررسی این سه حیطه می‌پردازیم.

تعریف کاردرمانی ذهنی

تلاش اصلی متخصصان کاردرمانی در حیطه ذهنی، برداشتن و یا تغییر دادن هرمانعی است که عملکرد طبیعی روزمره فرد (به ویژه در مورد کودکان) را مختل می‌کند. بنابراین حل کردن نقاط ضعف کودک در فعالیت‌ها و مهارت‌های روزانه‌اش از نقاط کلیدی فعالیت کاردرمانگران ذهنی است. قابل ذکر است که مهارت‌های ذهنی کودک در ارتباط با شرایط جسمی او رشد می‌کند و یک کاردرمانگر ذهنی به خوبی به این مساله اشراف دارد.

یکی از مسائلی که در پی‌ریزی طرح‌های حرکتی و ذهنی کودکان بسیار مهم و تعیین کننده است، مساله یگپارچگی حسی می‌باشد. نقص و اختلال در یکپارچگی حسی کودک می‌تواند زمینه ساز بروز مشکلات دیگری شود و در نهایت نیازمند مداخله ذهنی کاردرمانگران شود .

یک کاردرمانگر ذهنی بسته به سطح درک، هوش و استدلال کودک مراحل درمانی را پی‌ریزی می‌کند. به دنبال آن تقویت مهارت‌هایی مثل حل مساله، دستور پذیری، تصمیم گیری، تفکر انتزاعی، تحمل، توجه، درک، حافظه و … در دستور کار قرار می‌گیرد.

به صورت کلی مهمترین اختلالاتی که زیر چتر درمانی کاردرمانی ذهنی قرار می‌گیرند شامل این موارد می‌باشد: اختلالات يادگيری‌، کم توانی ذهنی، اختلالات توجه و تمرکز، اختلالات رفتاری مانند ناخن جویدن، پرخاشگری، جیغ و داد، گریه‌های طولانی مدت، انزوا طلبی و …، اختلال بیش فعالی و نقص توجه و تمرکز (adhd)، اختلالات طیف اتیسم، سندرم‌های پزشکی همانند سندرم داون و … ، فلج مغزی، اختلالات مخچه، مشکلات حافظه، مشکلات نوشتاری، تاخیر رشدی کودکان، مشکلات درکی شناختی، فوبیا و ترس شدید از یک مورد خاص، مشکلات اضطرابی و افسردگی، اختلال ونقص در ارتباط با دیگران، اختلال وسواس، اسکیزوفرنی و… .

کاردرمانی روان

کاردرمانی در حیطه روان، بر افرادی تمرکز دارد که به دلیل اختلالات روانی، در مهارت‌های عاطفی، اجتماعی و ارتباطی و یا فعالیت‌های روزمره دچار نقص می‌شوند. همچنین همانند سایر حیطه‌های کاردرمانی، این حیطه می‌تواند ازسنین کودکی تا بزرگسالی، مداخله درمانی داشته باشد. بطور مثال کودکانی که در اثر فوبیا و ترس‌های اجتماعی، اسکیزوفرنی مختص کودکان، مشکلات رفتاری و … دچار اختلال می‌شوند، نیازمند دریافت خدمات درمانی از سوی کاردرمانگران روان می‌شوند.

همچنین بزرگسالان مبتلا به اسکیزوفرنی، اختلالات خلقی، شخصیتی و اضطرابی، دمانس، سو مصرف مواد و … تحت پوشش این خدمات قرار می‌گیرند.

مهارت‌هایی که ممکن است در افراد دارای اختلالات روانی دچار نقص شوند و کاردرمانگران می‌توانند آن‌ها را بهبود ببخشند حیطه گسترده‌ای را شامل می‌شوند. مانند روتین و ریتمهای روزمره، مهارت مقابله با چالش‌ها، مدیریت زمان، اوقات فراغت، پیشرفت در مهارت‌های اجتماعی، مدیریت دارو و درمان، مراقبت از فرزندان و خانواده و … .

تعریف کاردرمانی جسمی

هدف کلی کاردرمانگران جسمی، تلاش در جهت جلوگیری از پیشرفت جسمی اختلالات و بازگرداندن استقلال مهارتی و توانایی‌های فرد برای زندگی روزمره است. در راستای این هدف، مهارت‌هایی مانند برنامه‌ریزی و هماهنگی حرکتی مورد مداخله قرار می‌گیرند.

در مورد کودکان، کاردرمانگران جسمی بر کاهش مشکلات ناشی از تاخیرهای حرکتی، ناهماهنگی حرکتی، اختلالات مخچه‌ای، گردن کجی و … متمرکز می‌شوند و استقلال حرکتی کودکان را بالاتر می‌برند. همچنین در بزرگسالان، اختلالات نورولوژیک همانند پارکینسون، اختلالات پیش رونده مغزی مانند ام اس، سکته مغزی و … شرایطی را فراهم می‌کنند که ممکن است فرد را نیازمند خدمات کاردرمانی جسمی کنند.

از دیگر اختلالات مهمی که تحت پوشش خدمات کاردرمانی جسمی قرار می‌گیرند، اختلالات ارتوپدیک بخصوص درمورد اندام‌های قوقانی مانند دست، ضایعات تاندونی، سوختگی‌ها، گرفتگی‌های پوستی، ضعف اندام فوقانی، مشکلات درکی حرکتی، فلج عضلات صورت (بلز) و … می‌باشند.

یک کلینیک کاردرمانی ، محیطی است که بر اساس متدهای علمی مورد توافق، در جهت ارائه خدمات و برنامه‌های درمانی به مراجعین دارای اختلالات مربوطه، طرح‌ریزی و پایه گذاری شده است. در دنیای امروز، و با گسترش اختلالات توانبخشی همچون نواقص ذهنی و حرکتی، نیاز خانواده‌های افراد دارای این اختلالات به دسترسی به کلینیک مناسب در جهت دریافت خدمات درمانی هرچه بهتر، بیش از پیش شده است.

طبیعتا با گسترش این نیاز، حساسیت خانواده‌ها نیز در مورد ویژگی‌های کلینیک مناسب بیشتر می‌شود. البته گستردگی کلینیک‌های کاردرمانی در دنیای امروزه، از یک سو می‌تواند موجب راحت‌تر شدن شرایط برای خانواده‌ها شود و از سوی دیگر می‌تواند زمینه را برای یک درمان غیر علمی و غیر حرفه‌ای فراهم کند. در این مطلب قصد داریم در راستای یاری خانواده‌ها، به بررسی ویژگی‌های یک کلینیک کاردرمانی مناسب بپردازیم.

ویژگی‌های یک کلینیک کاردرمانی مناسب

مجوز داشتن: طبیعتا مهمترین و کلیدی‌ترین پیش شرط لازم در مورد یک کلینیک، دارا بودن مجوز از مراجع علمی و اداری مرتبط می‌باشد. مجوز به منزله تایید این کلینیک می‌باشد و البته نصب مجوز در معرض دید خانواده‌ها و مراجعین، بیش از پیش می‌تواند اعتماد آن‌ها را به کلینیک افزایش دهد.

فضای مناسب کلینیک: فضای مناسب یکی از مهمترین عواملی است که می‌تواند جذابیت کلینیک را برای شروع روند درمانی و ادامه آن بالا ببرد. دارا بودن این فضای مناسب خود در گروی چند عامل است:

بزرگ و جادار بودن: طبیعتا یک کلینیک کاردرمانی به دلیل دارا بودن تجهیزات سایز‌ بزرگ، نیازمند این است که در یک فضای با متراژ بالا تاسیس شود. علاوه بر این، این فضا باید شامل مکانی برای استراحت مراجعین و خانواده‌ها، سرویس بهداشتی، آبخوری، آشپزخانه و … باشد تا بتواند سایر نیازهای مراجع و خانواده را در طول جلسات درمانی پوشش دهد.

نورگیری مناسب

از آنجایی که قشر عمده مراجعین یک کلینک کاردرمانی را کودکان تشکیل می‌دهد، شادابی این فضا می‌تواند تاثیرگذاری برنامه‌های درمانی را افزایش دهد. بنابراین یک فضای کم نور و مرده می‌تواند تمایل کودک را نسبت به انجام پلن‌های درمانی کاهش دهد. بنابراین نور کافی و مناسب یکی از عوامل کلیدی است که نباید مورد غفلت قرار گیرد.

بهداشت مناسب: مراجعین کلینیک کاردرمانی می‎توانند دارای اختلالات همراه از جمله ضعف‌های سیستم ایمنی باشند. بنابراین نبود بهداشت مناسب می‌تواند زمینه ساز درد و رنج بیشتر این افراد شود. بخصوص در شرایط موجود و به دلیل شیوع ویروس کرونا، این مساله بیش از پیش اهمیت خود را نشان می‌دهد. ایجاد فاصله گذاری مناسب، ضد عفونی هر روزه، و تعبیه ملزومات بهداشتی مناسب از ضروریات یک کلینیک کاردرمانی مناسب می‌باشد.

مناسب سازی کلینیک برای مراجعین

یک کلینیک کاردرمانی نیازمند این است که برای تردد مراجعین، فضاسازی مناسبی داشته باشد. تعبیه دستگیره در قسمت‌های مختلف کلینیک از جمله سرویس‌های بهداشتی (برای جلوگیری از سرخوردن افراد و …)، تعبیه رمپ مناسب در کنار پله‌ها، ایجاد فضای مناسب وکودکانه برای کودکان، گذاشتن تاتامی در کف کلینیک و … از جمله مواردی است که حتما باید رعایت شود.

تجهیزات مناسب، ایمن و به روز: نبض تپنده یک کلینیک کاردرمانی برای پیش بردن روند درمانی، تجهیزات کلینیک است. طبیعتا تجهیزات ناایمن و مستهلک می‌تواند درصد پیشرفت کار را پایین آورده و احتمال رسیدن به اهداف درمانی را کاهش دهد. بنابراین لازم است که این تجهیزات ایمن و به روز باشند.

دسترسی مناسب: یکی از دغدغه‌های اساسی‌خانواده‌ها بخصوص در شهرهای پر جمعیت تر، دسترسی مناسب کلینیک می‌باشد. یک کلینیک مناسب کلینیکی است که در فضای مناسب شهر از لحاظ فرهنگی و با دسترسی مناسب از نظر مترو،  اتوبوس و ناوگان عمومی واقع شده باشد. چرا که اکثریت خانواده‌ها توان این را ندارند که در کنار هزینه‌های درمان، هزینه‌ های اضافی برای رفت و آمد و … را تحمل کنند. همچنین مساله دیگری که باید حتما رعایت شود، تاسیس کلینیک در یک نقطه مناسب از نظر فرهنگی در جهت بالا بردن آرامش مراجعین و خانواده ها می‌باشد.

جامع بودن خدمات توانبخشی کلینیک کاردرمانی

‌می‌توان گفت که اکثریت مراجعین یک کلینیک کاردرمانی، درصدی از اختلالات گفتاری، و یا حتی اختلالات روانی که نیازمند مداخله روانشناس و روانپزشک و … می‌باشند را دارا هستند. هرچه حدمات کلینیک جامعتر باشد تمایل خانواده‌ها برای انتخاب این کلینیک بالاتر می‌رود. در این مساله عوامل مهمی از جمله هزینه‌های اقتصادی بخصوص برای رفت و آمد، سهولت رفت وآمد خانواده و همچنین هماهنگی هرچه بیشتر تیم درمان دخیل می‌باشند.

هماهنگی تیم درمان: همانطور که در قسمت قبل گفته شد، یکی از موارد مهمی که می‌تواند نقش کلیدی در پیشبرد روند درمان داشته باشد، هماهنگی تیم درمانی کلینیک است. بطور مثال پیشرفت یک کودک در زمینه‌های حسی می‌تواند بهبود سریعتر گفتار او را به همراه داشته باشد. بنابراین هماهنگی تیم کاردرمانی و گفتاردرمانی در این مورد می‌تواند سرعت پیشرفت کودک را بالاتر ببرد.

موارد گفته شده از مهمتربن مواردی است که می‌تواند تفاوت یک کلینیک خوب و بد را رقم بزند. اما آن‌چه که می‌تواند تاثیرگذارتر از همه اینها باشد، شرایط خانواده و مراجع و اجساس آن‌ها نسبت به مجیط درمانی می‌باسد. درمانگر خبره در یک فصای مناسب کلینیکی، روحیه مراچع و خانواده را بهبود بخشیده و تاثیر برنامه‌های درمانی را بالاتر می‌برد.

اتیسم چیست؟ اتیسم (درخودماندگی)، اصطلاحی است برای اطلاق به کودکانی که از نظر تعاملات اجتماعی و برقراری ارتباط با دنیای اطراف خود دچار مشکلات عدیده‌ای هستند. کودکان مبتلا به اتیسم دوست دارند در دنیای خودشان بمانند، و خارج کردنشان از این دنیا، کاری است بس دشوار.

با توجه به ملاک‌های مشخص شده، اختلالات طیف اتیسم به سه سطح طبقه بندی می‌شوند. کودکانی که در سطوح یک و دو قرار دارند، احتمالا درجاتی از تعامل اجتماعی و حتی کلام را بروز می‌دهند. اما در سطح ۳ مشکلات به حدی زیاد است که بسیاری از این کودکان نیازمند رشد و نگهداری در مراکز نکهداری هستند.

اتیسم سطح ۳ (شدید)

از منظر نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی (DSM5)، کودکان مبتلا به اتیسم سطح ۳ در سطحی قرار دارند که زندگیشان شدیدا تحت تاثیر قرار گرفته و نیازمند پشتیبانی فراوان در همه امور روزمره می‌باشند. در واقع اگر بخواهیم به صورت جزیی‌تر بیان کنیم، کودکان مبتلا به اتیسم شدید در هفت روز هفته و بصورت ۲۴ ساعته نیازمند پشتیبانی از سوی دیگران برای پیشبرد امورشان می‌باشند. همچنین این نیاز به پشتیبانی در تمام مکان‌های زندگی کودک از جمله اتاق، خانه، مدرسه، کلینیک، مکان‌های بازی و … احساس می‌شود.

علایم اتیسم چیست؟

بر طبق منابع علمی موجود ( و بخصوص DSM5)، علایم و نشانه‌های این سطح از اتیسم، در دو سطح کلی ارتباطات اجتماعی و رفتارهای کلیشه‌ای و محدود طبقه بندی می‌شود. در ادامه به بررسی هرکدام از این علایم می‌پردازیم.

ارتباطات اجتماعی

کودک دارای اتیسم شدید (سطح ۳) در زمینه ارتباطات اجتماعی مشکلات عدیده‌ای را نشان می‌دهد که عمده‌ترین آنها مواردی است که در ادامه گفته می‌شود.

نقص شدید در مهارت‌های ارتباطی کلامی و غیر کلامی: اکثریت کودکان دارای اتیسم سطح ۳ یا کلام ندارند و یا اگر داشته باشند نهایتا در سطح تک کلمه‌های تکراری می‌باشند. این کودکان در سطوح دیگر تعاملات اجتماعی خود نیز مشکلات شدیدی را بروز می‌دهند و بخصوص در بیان خواسته‌هایشان دچار مشکلات فراوانی می‌شوند. به همین دلیل شایع است که کودکان مبتلا به اتیسم شدید برای تامین خواسته‌هایشان به گریه، جیغ و پرخاشگری روی بیاورند. مجموع این موارد می‌تواند پیشبرد روند آموزشی این کودکان را، بخصوص در جلسات درمانی، مختل کند.

محدودیت شدید در آغازگری و حداقل واکنش به محرکات: در نتیجه مشکلاتی که در مورد قبل (نقص در مهارت‌های ارتباط کلامی و غیر کلامی) ذکر شد، این کودکان در «آغازگری» نیز مشکلات فراوانی پیدا می‌کنند. از جمله این که تمایل چندانی به شروع تعامل با دیگران و همچنین مشارکت در گروه‌ها و جمع‌های دوستانه نشان نمی‌دهند.

همچنین در سطح ۳ اتیسم، کودکان ارتباط چشمی بسیار محدودی از خود نشان می‌دهند که این مساله می‌تواند در مختل کردن روابط آن‌ها تاثیر بسزایی داشته باشد.

رفتارهای کلیشه ای و محدود شونده

در این زمینه می‌توان به مسائل و مشکلات زیر برای کودکان مبتلا به اتیسم شدید اشاره کرد.

محدودیت علایق و رفتارها: این کودکان علایق بسیار محدودی دارند و به سختی نیز آن‌ها را تغییر می‌دهند. در واقع کودکانی که در سطح ۳ اتیسم قرار دارند، از همان ابتدای کودکی به موارد محدودی علاقه نشان می‌دهند و هرچه بزرگتر می‌شوند این مساله پر رنگ‌تر شده و طبیعتا تغییر دادن این علایق نیز سخت‌تر از قبل می‌شود.

عدم انعطاف پذیری رفتاری: کودکان دارای اتیسم شدید در مواجهه با تغییرات و بی نظمی‌های احتمالی در محیطشان رفتار مناسبی نشان نمی‌دهند و توانایی وفق دادن خود با این تغییرات را ندارند. در نتیجه تمایل زیادی به ثبات در محیط اطرافشان نشان می‌دهند. یکی از دلایل این مساله می‌تواند مشکلات شدید در پردازش حسی و بهم‌ریختگی حسی این کودکان باشد که از اولین پیامدهایش همین آشفتگی رفتاری می‌باشد.

مشکلات حسی: یکی از مشکلات عدیده این کودکان که موجبات رنج زیادی برایشان می‌شود، مشکلات مربوط به یگپارچگی حسی است. عدم یکپارچگی حسی در کودک مبتلا به اتیسم شدید، منجر به بروز بیش حسی یا کم حسی می‌شود.

دلیل مشکلات حسی در کودک دارای اتیسم

مثلا گاها دیده شده که این کودکان به دلیل بیش حسی شنیداری نسبت به کوچکترین صداهای محیطی واکنش منفی نشان می‌دهند و یا از نظر لمسی تاب تحمل هر محیط و سطحی را ندارند.

همچنین یکی از مسایلی که به دلیل مشکلات حسی در کودک دارای اتیسم شدید دیده می‌شود، رفتارهای کلیشه‌ای فراوانی است که این کودکان دارند، از جمله بال بال زدن، دست زدن، حرکات فیزیکی، صدا، کلمات، علاقه شدید به وسایل چرخان و … . در وافع یکی از دلایل اصلی وجود این کلیشه‌ها می‌تواند اضاقه بار حسی باشد که این کودکان در نتیجه اتیسم شدید دارند و به این طریق آن را تخلیه می‌کنند.

سایر موارد: این کودکان با مشکلات دیگری نیز دست و پنجه نرم می‌کنند که رنچ‌های جسمی فراوانی برایشان به همراه دارد، از جمله صرع، مشکلات گوارشی، اختلالات شدید خواب و … . همچنین از آن جایی که اکثریت کودکان مبتلا به اتیسم شدید فاقد بیان هستند و نمی‌توانند این مشکلات را به اطرافیان بگویند، این مساله مشکلات اضطرابی فراوانی برایشان به وجود می‌آورد و نیز مخفی‌ماندن این مشکلات می‌تواند مستوجب بروز مشکلات بعدی شود.

درصد بالایی از کودکان دارای اتیسم سطح ۳ هوشبهر بسیار پایینی دارند. همین هوشبهر پایین ‌می‌تواند روند پیشرفتشان در مهارت‌های مختلف را کندتر نماید. البته گاها ممکن است هوشبهر بالا نیز در این کودکان مشاهده شود اما دامنه مشکلات حسی و جسمی به قدری وسیع است که مانع از آن می‌شود که حتی با وجود این هوشبهر بالا، عملکرد مناسب و مثبتی مشاهده شود.