رشد بینایی کودک

پس از مطالعه مراحل اولیه  رشد بینایی در ادامه به تفضیل، مراحل پایانی رشد بینایی و تماس چشمی کودک شرح داده خواهد شد. 

۱۱ماهگی تا ۱ سالگی

پایان یک سالگی، پایان نوزادی کودک و شروع نوپایی او خواهد بود و البته همزمان توانایی های او در همه زمینه ها از جمله بینایی افزایش خواهد یافت. اکنون می­‌تواند چهره های آشنا را به خوبی تشخیص دهد، نقاط مختلف خانه را به خوبی ب­شناسد و از این نقاط برای بازی کردن استفاده ­‌کند. او می‌تواند از فضاهای کوچک از جمله روزنه های کوچک پنجره و … برای تماشای منظره بیرون استفاده کند. همچنین کودک اشیای مورد علاقه خود را بیشتر و بهتر می‌­شناسد و به مدت بیشتری ممکن است به آن ها خیره شود.

کودک به تدریج در تشخیص افراد نیز ماهرتر خواهد شد و می‌تواند افراد را از دور و یا از روی عکسشان تشخیص دهد. همچنین می‌­تواند حالت هایی مانند عصبانیت، خوشحالی، غم، ناراحتی و …را در چهره افراد تشخیص دهد و به آن ها واکنش نشان دهد. کودک همچنین به تمام اشیای دور و برش دقت کرده و اشیای مد نظرش را جست و جو می­‌کند. کامل شدن هماهنگی بینایی و حرکات دست ها از دیگر اتفاقاتی است که در این مرحله میتوان انتظار داشت. همچنین نگاه های کودک نیز ارادی تر خواهند شد.

والدین گرامی در نظر داشته باشید :

مساله دیگری که در این سن برای کودک باید در نظر داشت، تغییر احتمالی رنگ چشمان کودک خواهد بود. لازم به ذکر است تولد اکثریت نوزادان با رنگ چشم متمایل به آبی مساله ای تقریبا طبیعی است. اما به تدریج میزان رنگدانه های تیره تر در عنبیه کودک افزایش یافته و ممکن است رنگ چشمان کودک از آبی به به رنگ های تیره تر مانند سبز،خاکستری یا قهوه ای تغییر کند.

  • بعنوان نکته آخر می‌­توان در یک سالگی در جهت آزمودن توانایی های بینایی کودک،‌‌‌ با حرکت دادن یک جسم با سرعت از مقابل چشمان او  واکنش کودک را سنجید. کودک در این سن باید بتواند جسم را بدون چرخش سر و فقط با چشم تعقیب کند.

۱تا۳ سالگی

رشد بینایی کودک از بعد از ۱ سالگی نیز همچنان مسیر خود را به پیش می‌­برد. کودک تحت تاثیر مسائل محیطی و البته رشد عصبی و تکامل ساختارهای اعصاب بینایی و به طبع افزایش توانایی بینایی اش به تدریج دنیای خود را بهتر و بیشتر می­‌شناسد. در نتیجه هماهنگی درک و بینایی کودک بیشتر و بهتر می‌­شود. به تدریج همه مهارت های بینایی کودک به سمت هماهنگی به پیش می­‌روند.

از یک تا دو سالگی تدریجا کودک در درک فواصل مهارت بیشتری پیدا می­‌کند و می­‌تواند تمرکز خود را نسبت به اشیای دور و نزدیک تنظیم کند و برای دیدن دقیق تر اجسام آنها را به خود نزدیک تر کند. همچنین در پاسخ به درخواست دیگران برای نگاه کردن به یک نقطه خاص یا گذاشتن اشیا در مکانهای خاص (مثلا یک سوراخ) به تدریج تواناتر می­‌شود.

توانایی بینایی کودک به او در شناسایی اشیا و افراد مورد علاقه اش کمک می­‌کند و در پاسخ به صدای آنها واکنشی مثل لبخند نشان می‌­دهد. همچنین مثلا می‌­تواند یک تصویر خاص و مورد علاقه اش را در کتاب نشان دهد.نگاه کردن و شناختن چهره خود در آیینه از دیگر مواردی است که میتوان برای این بازه سنی به آن اشاره کرد.

سایر مهارتهای بینایی کودک تا ۳ سالگی:

  1. شناخت اسم رنگها
  2. شناخت اشیا
  3. دقت به اشیا در پاسخ به دستورات کلامی
  4. تقلید حرکات دیگران مخصوصا کودکان دیگر
  5. تطابق دادن اشیا مشابه با استفاده از ویژگی هایی مثل رنگ و شکل آنها
  • به صورت طبیعی نیز می­‌توان انتظار داشت که در پایان ۳ سالگی رشد بینایی کودک کامل شود و این مساله کودک را در شناسایی و ارتباط با دنیای اطرافش یاری کند.

شکل گیری تماس چشمی:

ردیابی و اصلاح بینایی یکی از اولین رفتارهای هدفمندی است که نوزاد انسان شروع به یادگیری می­‌کند.

تنها حدود ۶تا۷ ساعت پس از تولد، کودک علاقه ای مشخص به صورت مادرش(مراقبش) نشان خواهد داد و شروع به تقلید حالات چهره او یا هر مراقب دیگری می­‌کند. تماس چشمی معمولا در بازه زمانی ۴ تا۸ هفتگی برقرار می‌شود.در هفته پنجم تا هفتم افزایش میزان تماس چشمی­ و تاثیری که کودک از محیط اطرافش دریافت میکند، تاثیر بسزایی در اصلاح حالات چهره کودک خواهد داشت.

بین هفته ششم تا دهم گستره هماهنگی نگاه او در محیط های مختلف و در پاسخ به محرک های مختلف بیشتر خواهد شد و همچنین نگاه های مستقیم و هدفمند او به صورت مادر (مراقبش) افزایش خواهد یافت. فرآیند رشد بینایی کودک قدم به قدم پیش می‌­رود و کودک توانایی های بیشتری پیدا می­‌کند که این توانایی­ ها به کودک در جهت قرار گرفتن در فضای ارتباطی دنیای اطراف کمک شایانی خواهد کرد.

تماس بینایی به کودک در مسیر درک عواطف و احساسات و خواسته های اطرافیان کمک شایانی خواهد کرد. جهت درک این مساله می­‌توان به کنترل حرکات والد و مراقب در ۳ ماهگی توسط کودک و همچنین لبخند زدن در پاسخ به لبخند در ۵ ماهگی بواسطه توانایی های بینایی کودک اشاره کرد.

به طبع رشد توانایی های بینایی، رشد گفتار و زبان کودک نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. رشد عصبی و نورونی کودک رفته رفته کامل می­شود و ۹ تا۱۱ ماهگی سنی است که کودک می‌­تواند نگاه های واقعی بزرگسالان را دنبال کند.

نکته اخر:

به تدریج کودک چشمانش را ابزاری برای دیدن دنیای اطراف و تماس با محیط ها و افراد مختلف خواهد یافت. کودک با تماس چشمی بهتر میتواند درخواست هایش را به اطرافیان بفهماند و به تدریج متوجه می‌­شود که حالت های مختلف چهره بیان کننده احساسات مختلف هستند.

بدون شک یکی از مهمترین رویاهای هر پدر و مادری بسلامت گذر کردن دلبندشان  از مراحل مختلف رشدش می­‌باشد و یقینا تماس چشمی یکی از مهمترین مراحل این روند می‌­باشد.

در شرایط طبیعی پایان روند رشد بینایی کودک در ۳ سالگی می­‌باشد.

بد نیست بدانیم که تقریبا تمام کودکان در بدو تولد قادر به دیدن اشیا و افرادی که در دوردستشان قرار دارند نیستند چراکه در ابتدای تولد با نزدیک بینی متولد می­‌شوند و رفته رفته عمق دیدشان گسترده تر خواهد شد.

آزمونها و معاینات بینایی

مهم ترین نکته در این مورد در نظر گرفتن این مساله است که معاینات مربوط به رشد بینایی کودکان به موقع انجام شود.

  • اولین تست بینایی کودک را میتوان درحدود ۶ماهگی انجام داد که پزشک را در تشخیص بیماری ها و مشکلات احتمالی مانند دوربینی، نزدیک بینی، آستیگماتیسم و همچنین دقت و سلامت حرکات چشم راهنمایی می­‌کند. همچنین می­‌توان قدرت فوکوس و تمرکز چشمان کودک را در این مرحله سنجید.
  • معاینه و تست اصلی بینایی کودک در ۳ سالگی و پس از تکامل بینایی کودک و جهت غربالگری و تشخیص هرگونه مشکل احتمالی انجام می­‌شود.
  • سومین و آخرین تست بینایی کودک قبل از ورود به مدرسه باید صورت گیرد.

به صورت کلی اهمیت معاینه بینایی قبل از سن مدرسه در این است که پزشک می­‌تواند تشخیص دهد که آیا سیستم تصویری کودک به اندازه کافی رشد کرده است یا خیر و همچنین آمادگی چشمان کودک برای دریافت مطالب مدرسه و قدرت چشمان کودک برای خواندن و نوشتن را بسنجد.

در نظر گرفتن تغییرات بینایی نکته بسیار مهمی است و انجام این معاینات کودک و والدین را از این تغییرات آگاه تر می­‌سازد.

ذکر این نکته حائز اهمیت است که انجام این معاینات محدودیتی ندارد و می­توان در هر زمانی انجام داد چرا که معمولا کودکان مشکلات بینایی خود را گزارش نمی­‌کنند و به قدرت بینایی خود اطمینان دارند اما به هرحال اولویت انجام این تست ها در این سه زمان است.

تقویت تماس چشمی

با پایان سال اول زندگی کودک و افزایش قدرت عصبی عضلانی چشمان کودک استفاده از فعالیت هایی زیر می تواند در تقویت مهارت تماس چشمی کودک موثر باشد:

♦ بازی با لگوها، رنگ آمیزی، برش مواد مختلف و …به  تقویت هماهنگی چشم و دست و درک عمق و تمرکز کودک کمک می­‌کند.

♦ والدین می‌توانند با استفاده از مواردی مانند استفاده از اسباب بازی های رنگی، تحریک چشمان کودک با استفاده از سایر وسایل رنگی، تشویق کودک به خواندن متن ها، تحریک تخیل کودک و …به تقویت بینایی کودک کمک کنند.

♦ در نظر گرفتن نقش سبک زندگی و استفاده از رژیم غذایی مناسب نیز به تقویت بینایی کودک کمک می‌کند. استفاده از مواد غذایی همچون سبزیجات از جمله هویج، آووکادو، آجیل و دانه های روغنی، حبوبات، روغن ماهی و … به تقویت مهارتهای بینایی کودک کمک شایانی می‌کند .

سخن آخر با خانواده ها

به صورت کلی هر چیزی که توجه کودک را بصورت شما جلب کند و تمرکز کودک را به ناحیه صورت و چشمان شما منعطف کند، می‌­تواند در افزایش مهارت های تماس چشمی کودک موثر باشد. در این مسیر بهره گرفتن از اشیا و وسایل مورد علاقه کودک می­تواند به طرز چشمگیری موثر باشد.

◊ مثلا اینکه اشیای مورد علاقه کودک را در جلو چشمان خود بگیرید و سپس با پنهان کردن آنها در پشت سر خود توجه کودک را به ناحیه چشمان خود جلب کنید.

◊ صدا و استفاده از اشیا صدادار همانند جغجغه در محدوده صورت نیز می‌تواند کودک را بیشتر و بهتر به تمرکز بر چشمان فرد مقابلش ترغیب کند.

◊ استفاده از بیان چهره ای از طریق مواردی همچون ترغیب کلامی کودک و همچنین به کار بردن حالت اغراق و تاکید در بیان احساسات و خواسته های خود از کودک یک روش موثر می‌­باشد.

◊ همچنین خوردن لقمه های غذا بصورت مکرر ، پشت سرهم پوشاندن صورت با استفاده از یک روسری رنگی و سپس برداشتن روسری برای جلب توجه کودک به ناحیه صورت، باد کردن یک بادکنک و تلاش برای برقراری تماس چشمی با کودک پس از هر بار باد کردن بادکنک، و… راهکارهای ساده ایست که والدین می­توانند برای بهبود تماس چشمی کودکان خود به کار ببرند.

افزایش میزان و کیفیت تماس چشمی کودک یکی از موثرترین روش های برقراری ارتباط کودک با دنیای اطرافش می‌­باشد و به کارگیری روش های ساده و در عین حال موثر می­‌تواند کودک را در راه ارتباط با دنیای اطراف و به طبع آن رشد و تکامل جسمی و روحی و شناختی و … یاری نماید.

 

کمال بنام

 بهبود عملکرد حافظه در کودکان

 

پس ازبررسی:

رشد حافظه در کودکان

و

انواع حافظه در کودکان

در ادامه ۱۵روش کاربردی جهت تقویت عملکرد حافظه کودکان بصورت کامل شرح داده شده است.

اجرای ثبات

بعنوان یک اصل اساسی،‌ ثابت نگه داشتن محیط اطراف و ایجاد کارهای روزمره ، به رشد حافظه کودک کمک شایانی می‌کند.
زمان بازی او را قابل پیش بینی کنید. اگر او هر روز، در ساعت مشخصی و با همان اسباب بازی ها و در همان اتاق همیشگی بازی کند، سناریوی بازی را بسیار راحت تر از شرایطی که زمان بازی او هر روز تغییر کند، به خاطر خواهد آورد .

حتی تغییرات جزئی، مانند تغییر آهنگهایی که برای او می خوانید، میتواند مانع از توانایی او در یادآوری شود. در نظر داشته باشید که در حال حاضر فقط حافظه کوتاه مدت کودک رشد می یابد .

  • سن مناسب برای شروع : ۰ تا ۳ ماه

اضافه کردن مهارت های جدید

مهارت جدیدی را در مدت زمان کوتاه بازی کودک معرفی کنید .

به کودک بیاموزید که چگونه با آن بازی کند، سپس به مدت ۵ دقیقه در یک زمان در روز های مختلف شی را دوباره به او معرفی کنید . این به کودک کمک می کند تا آن مهارت را طولانی تر از بازی با آن اسباب بازی ، برای مدت زمان طولانی ، تنها برای یک یا دو روز به یاد داشته باشد .

  • سن مناسب برای شروع : ۰ تا ۳ ماه

کودک را با نام صدا بزنید

هرچقدر ممکن است با نام او با کودک تماس بگیرید. تا ۴ ماه، او شروع به تشخیص صدای نام خود می کند.

کودک همچنین شروع به ثبت چهره های آشنایی می کند که هر روز با نام آنها مواجه میشود. حتماً تا جایی که می توانید خود را “مامان” یا “بابا” بنامید تا به او در ایجاد ارتباط کمک کنید .

  •  سن مناسب برای شروع : ۴ تا ۶ ماه

صحبت کردن با کودک

به واسطه کارهای خود با کودک صحبت کنید تا به او در یادآوری علت و معلول کمک کنید. به طور مثال وقتی سوئیچ را به پایین می چرخانید چراغ خاموش می شود و هنگامی که آن را به بالا می‌چرخانید، چراغ روشن می شود.در این مورد می‌توانید بگویید “چراغ خاموش” و “چراغ روشن”!

این تظاهرات به کودک کمک می کند تا قوانین ساده را بیاموزد و در زمان بعدی که قصد انجام آن کار را دارید، آنها را از قبل پیش بینی کند .
همچنین در هنگام داستان خواندن در زمان خواب برای کودک، حتما اتفاقات داخل داستان را شناسایی کرده و به تصویر اشاره کنید و مثلا بگویید “دویدن” یا “رقصیدن”.

  • سن مناسب برای شروع: ۴ تا ۶ ماه

پاسخ دادن به غان و غون کودک

وقتی با او صحبت می کنید مکث کنید، حتی اگر کودک هنوز نمی تواند حرف بزند .
اگر قبل از این که غان و غون کند کمی منتظر بمانید، در نهایت متوجه می شود و یاد میگیرد که از او انتظار می رود، پاسخ خود را به آنچه که شما می گویید اضافه کند.

او بعداً وقتی شروع به مکالمه می کند، این الگوی نوبت گیری را به یاد خواهد آورد . اجازه پاسخگویی نیز به کودک کمک می کند تا الگوی کلمات و جملات را به خاطر بسپارد. به زودی Cooing های او همان ریتم سخنرانی شما را خواهد داشت .

  • سن مناسب برای شروع : ۷ تا ۹ ماه

تکیه کردن به یک روتین خاص

کودک پس از سن ۹ ماهگی، می آموزد که فعالیت های شما را پیش بینی کند. او به یاد خواهد آورد که آب جاری به این معنی است که زمان حمام فرا رسیده است. و یا پوشیدن کت به معنای بیرون رفتن است. در حال حاضر او قادر به فهیمدن طنز غیر منتظره در حوادث است. مثلا اگر لباس زیر او را روی سر و یا جوراب های او را روی دستانش بگذارید، کودک به “شوخی” شما می خندد و حافظه خود را در مسیر صحیح تقویت می‌کند .

  •  سن مناسب برای شروع : ۷ تا ۹ ماه

استراحت دادن به کودک

همان طور که شما بعد از چرت زدن احساس می کنید انرژی بیشتری برای انجام کارهایتان دارید، کودک اگر استراحت کند و آرامش بیشتری داشته باشد، میتواند اطلاعات بیشتری را به حافظه بسپارد .
سعی نکنید در تمام لحظات فرصتی برای یادگیری ایجاد کنید، بلکه به او اجازه دهید آزادانه و در طول بخشی از بازی خود، به اکتشاف بپردازد.

کودک همچنین در زمان قدم زدن با شما و دیدن دنیای اطرافش میتواند استراحت و ریلکس کردن را تجربه کند. استراحت کردن و اجازه خرابی به کودک کمک می‌کند تا خاطرات خود را تحکیم کرده و آنها را برای مدت زمان طولانی تر حفظ کند.

  • سن مناسب برای شروع : ۷ تا ۹ ماه

معرفی بازی های جدید

در این سن، تکرار کودک را خسته و کسل میکند. کارهای روزمره و بازی های روتین او را به روزرسانی کنید و بازی های جدیدی را معرفی کنید. یک راه موثر برای سرگرمی کودک، کمک به او در طبقه بندی موارد است. مثلا در طول زمان بازی، اسباب بازی ها و سایر وسایل او را بر اساس رنگ یا… تقسیم بندی کنید.

تمام کامیون ها را در یک ستون و تمام حیوانات را در ستون دیگری قرار دهید. سپس یک اسباب بازی جدید آورده و به او کمک کنید تا تصمیم بگیرد که آیا اسباب بازی در ستون کامیون ها و یا در ستون حیوانات قرار بگیرد. این مساله به کودک کمک می کند تا خصوصیات اشیا را به خوبی به حافظه بسپارد .

  • سن مناسب برای شروع : ۱۰ تا ۱۲ ماه

درک ماندگاری و دوام شی

به تدریج کودک شروع به رشد مفهوم “پایداری شی” میکند .
او درک خواهد کرد که وقتی او نمی‌تواند یک شی را ببیند به این معنی نیست که آن شیء وجود ندارد. بازی هایی مانند مخفی کردن و جستجو ( قایم-موشک) برای تقویت این مهارت کودک مناسب می‌باشد .

مخفی کردن یک اسباب بازی باعث می‌شود کودک آن را جستجو کند و مجبور به یادآوری اندازه، شکل، رنگ و بافت آن شود. او همچنین برای جستجوی اسباب بازی هایی که مورد علاقه او هستند، بیشتر هیجان زده خواهد شد .

  • سن مناسب برای شروع : ۱۰ تا ۱۲ ماه

تمرین کردن ارتباطات کلمه

وقتی کودک شروع به بیان اولین کلمات خود میکند، آنها را با خاطرات خاصی مرتبط می کند. مثلا وقتی “مامان” یا  “بابا” می‌گوید، شروع به خاطره پردازی از چهره شما به کمک آن صدا می کند . هنگامی که کودک صحبت کردن را شروع کند، ارتباط کلمات مهمتر از همیشه است .

هنگامی که کودک شما را تماشا می کند، نام هر شیء را که در دست دارید، بیان کنید. او به سرعت کلمات و تصاویر را به هم مرتبط می‌کند و این مساله در رشد واژگان به او کمک شایانی می کند.

  • سن مناسب برای شروع : ۱۰ تا ۱۲ ماه

سر حال نگه داشتن کودک

هنگامی که کودک شما برای اولین بار چیزی را تجربه می کند، مناطقی از مغز که مسئول ذخیره و بازیابی خاطرات هستند تحریک می‌شوند. همچنین در این شرایط مغز وی اتصالات جدیدی بین سلول های عصبی برقرار می‌کند. هرچه ارتباطات عصبی کودک بیشتر باشد، روش های بیشتری برای پردازش اطلاعات (که او را باهوش تر می کند)به وجود می‌اید.

نوازش شکم کودک با یک پر، نشان دادن چگونگی شستن یک اسباب بازی جدید در حمام، یا بازی کردن با هم در چمن از جمله راه هایی برای کمک به سیم کشی و وصل کردن اتصالات در مغز می‌باشد.
همچنین مهم است که به او اجازه دهیم بعضی از وظایفش را به تنهایی انجام دهد .

تکرار کردن

 همه چیز نباید همیشه متفاوت باشد. چرا که مغز برخی از اتصالات از قبل ایجاد شده را بازآوری می‌کند، و این روند نیاز به تکرار دارد ‌.

بطور مثال تصور کنید که برای بار دوم یک فیلم را تماشا می‌کنید و جزییاتی را می‌بینید که ممکن است اولین بار که فیلم را دیده اید،زیر نظر نگرفته باشید. نوزادان با قرار گرفتن در معرض تکرار زیاد، خاطرات قوی و عمیق تری را ایجاد می‌کنند ‌.
مثلا تکرار در خواندن تعداد انگشت شماری آواز، انجام دادن روزانه بازی مورد علاقه کودک هر روز قبل از استراحت و یا هر روز بعد از ناهار با کودک به پیاده روی رفتن،میتوانند روش های موثری باشند.

صحبت کردن

کودکانی که والدینشان با آنها صحبت می‌کنند، اغلب خزانه واژگان بزرگ تری دارند و زودتر شروع به صحبت می‌کنند؛ زیرا بسیاری از کلماتی را که از بزرگتر ها می‌شنوند، در حافظه خود ذخیره می‌کنند. هنگامی که کودک شما بین ۴ تا ۶ ماهگی شروع به Babbling یا غان و غون کرد، شما با لبخند زدن، برقراری تماس چشمی، تکرار صداهایی که او ایجاد می کند، به او بپیوندید و مکث کنید تا فرصتی برای پاسخ دادن به او بدهید. همچنین کتاب خواندن به او کمک می‌کند که زمینه ای برای کلمات جدید او ایجاد شود.

↓↓

همچنین می توانید فعالیت های روزانه خود را با استفاده از واژگان توصیفی روایت کنید. وقتی می‌گویید “بیایید پیراهن راه راه قرمز خود را بپوشیم” یا “من می توانم ماسه گرم را روی پاهایم حس کنم” ، به کودک خود کمک می‌کنید که آمادگی بیان حرف اول خود را پیدا کند.

تنظیم کردن صحبت کودک با آهنگ

نوزادان اطلاعات را در صورت همراهی با یک ملودی راحت تر می‌آموزند. در واقع ریتم، قافیه و الگوی آهنگ به خاطر آوردن آن چه که بر روی موسیقی تنظیم می شود را آسان تر می‌کند .

به عنوان مثال در شعر “یه توپ دارم قلقلیِ”  ملودی کلمات و قافیه به کودک شما کمک می‌کند تا آنچه را که در آینده پیش می‌آید پیش بینی کند. برای نگه داشتن دوام حافظه از طریق موسیقی، ترانه های کوتاه و خوش ذوق مانند “سر ، شانه ها ، زانوها و انگشتان پا” را بخوانید و به هر قسمتی که در ترانه ذکر شده اشاره کنید .

همچنبن بطور مثال تنظیم و نگه داشتن عکسی از پدربزرگ و مادربزرگ کودک هنگام خواندن شعر  ” این مادربزرگ است ؛ این پدر بزرگ است. آنها شما را دوست دارند” می‌تواند‌ به کودک کمک کند که دفعه بعد که آنها را می‌بیند، آشناتر به نظر بیایند و راحت تر این را در حافظه خود بسپارد.

لبخند زدن به صحبت های کودک

کودک شما دوست دارد خاطره ای را به یاد بیاورد که با یک احساس مثبت ترکیب شده باشد.
کودکان ۵ ماهه یک شکل هندسی را زمانی بهتر به یاد می آورند که آن شکل در کنار کسی که دارای چهره و صدایی شاد است، ارائه شده باشد. به نظر می رسد احساسات مثبت ، توجه و برانگیختگی کودک را افزایش می‌دهد .

بنابراین به کودک خود نشان دهید که چگونه یک اسباب بازی را روشن کند، یک بازی گروهی را انجام دهد و از عبارات، حالات چهره و صدایی دلپذیر استفاده کنید تا به کودک در اتصال میان اطلاعات کمک کند .

 

امیرحسین ژیان پور

رفلکس های حیاتی 

در ادامه مطلب مرتبط با انواع رفلکس در کودکان، به شرح چند نوع دیگر از مهم ترین رفلکس ها خواهیم پرداخت.

رفلکس  ۱ Grossed Extension

هنگامی ک کودک به پشت خوابیده است و سر در وضعیت وسط و در امتداد بدن است، بررسی می‌شود.
باید یک پا باز و دیگری به سمت شکم جمع شده باشد. پایی که باز بوده را خم می‌کنیم؛ مشاهده می‌شود پایی که خم بوده باز می‌شود. این رفلکس از تولد تا ۲ ماهگی مشاهده می‌شود و باقی ماندن این رفلکس بعد از ۲ ماهگی می‌تواند نشان دهنده تاخیر در رشد رفلکس‌ها باشد.

رفلکس  ۲ Grossed Extension

شرایط سنجش این رفلکس به گونه ای است که کودک به پشت خوابیده و سر در امتداد بدن و صاف باشد و پاها نیز باز باشند.
در این حالت سطح داخلی ران پا را توسط ضربه آهسته دست تحریک می‌کنیم و مشاهده می‌شود که پای مقابل به سمت داخل آمده و کمی روی پای تحریک شده قرار می‌گیرد. این رفلکس تا ۲ ماهگی دیده می‌شود و باقی ماندن این رفلکس موجب راه رفتن قیچی وار در بزرگسالی می‌شود.

رفلکس Positive supporting reaction

برای انجام این رفلکس زیر بغل کودک را گرفته و در وضعیت ایستاده نگه می‌داریم و چند بار کودک را بالا و پایین می‌کنیم. به ‌طوری که پاهای کودک به زمین برخورد کرده و با بلند کردن کودک صاف شدن پاها و افزایش تون عضلانی در پا دیده شود و نیز زانوها صاف شده و مچ پا به پایین خم ‌شود.
این رفلکس از ۳ ماهگی پدیدار می‌شود و تا ۸ ماهگی ادامه دارد. در صورت باقی ماندن این رفلکس کودک قادر به تحمل وزن بر روی پاها نخواهد بود.

رفلکس Neck Righting

برای بررسی این رفلکس باید کودک در وضعیت خوابیده به پشت قرار بگیرد و سر در امتداد بدن و صاف باشد و همچنین دست‌ها و پاها باز باشند.
با چرخاندن سر کودک به یک سمت (چپ یا راست) مشاهده می‌شود که کل بدن به یک باره به همان سمتی که سر چرخیده شده می‌رود. وجود این رفلکس تا ۶ ماهگی طبیعی است و درصورت باقی ماندن این رفلکس، رفلکس بعدی بوجود نمی‌آید.

رفلکس Body Righting

وضعیت بدن کودک در بررسی این رفلکس هم مانند رفلکس قبل می‌باشد (کودک در وضعیت خوابیده به پشت قرار گرفته و سر در امتداد بدن و صاف باشد و همچنین دست‌ها و پاها باز باشند) و سپس سر را به یک سمت بچرخانیم.
در این رفلکس چرخش قسمت به قسمت بدن (ابتدا شانه، سپس تنه و در آخر لگن) مشاهده می‌شود. این رفلکس بعد از ۶ ماهگی به وجود می‌آید و تا ۱۸ ماهگی ادامه دارد.

رفلکس Amphibian Reaction

جهت انجام این رفلکس کودک باید دمر (به شکم) خوابیده باشد، پاها باز و دست‌ها صاف بالای سر باشد.
برای انجام این رفلکس لگن کودک را از یک طرف بلند می‌کنیم. مشاهده می‌شود که بازو، لگن و زانوی همان سمت خم می‌شوند. این رفلکس از ۶ ماهگی شروع شده و پایه‌ی چهاردست و پا راه رفتن می‌باشد.

در صورت عدم پدیدار شدن این رفلکس کودک قادر نخواهد بود چهاردست و پا راه برود.

رفلکس Landau

برای ایجاد این رفلکس در کودک باید سر او را در حالتی که به شکم روی دست آزمون کننده و در فضا قرار دارد بالا بیاوریم.
نتیجه تحریک این رفلکس منقبض شدن عضلات پشتی کمر و بیرون آمدن کمر و باز شدن پاها می‌باشد. در این تست اگر سر کودک را به سمت داخل خم کنیم (به پایین بیاوریم) کمر کودک به سمت شکم خم شده و پاها به سمت شکم جمع می‌شوند. این رفلکس از ۶ ماهگی تا ۲ سالگی دیده می‌شود.

این‌ها بخشی از انواع رفلکس‌های موجود در دوران کودکی هستند که هرکدام پایه و اساس رفلکس های بعدی و درنهایت رشد حرکتی فرد می‌باشند.

نکاتی که حتما باید هنگام بررسی انواع رفلکس‌ ها رعایت شوند:

  • هنگام ارزیابی کودک نباید خسته، بیمار یا گرسنه باشد.
  • توجه شود که بعضی کودکان در ابتدای زندگی روند رشد آهسته ای داشته و سپس به طور طبیعی رشد خواهند کرد.
  • در کودکانی که زودتر از ماه نهم بارداری متولد می‌شوند، روند رشد انواع رفلکس‌ ها کمی متفاوت تر از دیگر کودکان است.
  • برای افزایش دقت و کاهش احتمال خطا  بررسی انواع رفلکس ها بهتر است توسط متخصص مربوطه انجام شود.

 

بهار بحرینیان

رشد پیش زبانی کودک

کودکان به طور معمول در سال اول تولد اولین کلمات خود را بیان می‌کنند که این مساله میتواند از شیرین ترین اتفاقات برای هر والدینی باشد. اما آیا والدین از مسیری که فرزندشان تا زمان بیان اولین کلمات و بعد از آن طی می‌کند،آگاهی دارند؟ مسیری که پایه رشد زبان و مهارت های مرتبط با آن است و اهمیت بسیاری دارد. از دیدگاه آسیب شناسان گفتار و زبان،این روند به ۲ بخش پیش هدفمندی (۰ تا ۸ ماه) و پیش زبانی (۹ تا ۱۸ ماه) تقسیم می‌شود.
مطلب پیش رو به بررسی هر دو بخش و تحولات مرتبط با آن می پردازد.

بررسی بخش پیش هدفمندی و اتفاقاتی که در این دوره رخ می‌دهد:

تولد تا ۲ماهگی

کودکان از روز اول تولد قدرت شنیدن دارند. آنها به تدریج یاد می‌گیرند،صداها را به مرجع شان ربط دهند. صورت و چهره ی مراقب یا والد خود را در همان هفته های اول پس از تولد تشخیص می‌دهند و چهره ی آنها را به سایرین ترجیح می‌دهند. هم چنین نگاه های کوتاه با مراقب یا والد خود رد و بدل می‌کنند که پایه تماس چشمی آینده آنها می‌باشد. بیشتر اعمال کودکان در این دوره به شکل رفلکسی یا غیر ارادی می‌باشند،مانند رفلکس مکیدن،چنگ زدن (اگر انگشت خود را در دست کودک بگذارید، دست او بسته می‌شود) و سایر رفلکس ها و اعمال بازتابی که در ماه های ابتدایی تولد دیده می‌شوند و به نوعی نقش حفاظتی برای کودک دارند.

بیشتر صداسازی های کودکان در این سن شامل گریه،صداهای نباتی مانند باد گلو،عطسه و سرفه و یا سایر صداهایی که منعکس کننده شرایط او هستند می‌باشند. همچنین اعمال شبه تقلیدی نیز در کودک دیده می‌شود، به گونه ای که در ماه های اول این طور به نظر می‌رسد که او تلاش می‌کند از حالت های چهره ای والدین خود موقع بازی با او تقلید کند.

۲تا۳ماهگی

در این سن صدا سازی های کودک شروع به تغییر می‌کند.صداهایی شبیه “ک” و “گ” بیشتر شنیده می‌شود که از آن با نام cooing یا “بغ بغو” یاد می‌شود. این صداهابه خصوص در شرایطی که کودک احساس خوشایندی دارد، مثل وقتی که  گرسنه و یا خواب آلود نباشد شنیده می‌شوند.

اعمال شبه تقلیدی همچنان در کودک دیده شده و او کم کم شروع به بازی با دست و پای خود می‌کند. رفتار هایی که معطوف به کودک و بدن او هستند و البته ژان پیاژه روان شناس مشهور سوئیسی، آن ها را واکنشهای چرخشی اولیه ‌نامید.

۴تا۶ماهگی

این دوره همزمان است با تغییراتی که در صداسازی های کودک رخ می‌دهد. میزان گریه های او نیز کاهش می‌یابد. بازی های آوایی مانند غان و غون یا babbling که همراه با هجاهای ساده “با”،”دا” و”پا” هستند،دیده می‌شود.کودک همچنین شروع به تغییر ریتم،فرکانس و بلندی صداهای تولیدی اش می‌کند. لازم به ذکر است، صداهایی که در این دوره دیده می‌شوند بیشتر شامل همخوان های (صامت) قدامی هستند یعنی صداهایی که بیشتر در جلوی دهان مانند لب ها تولید می‌شوند.

در این دوره صداهای خلفی (صداهایی که در عقب دهان تولید می‌شوند) که قبلا تولید می‌شدند، نیز کاهش می‌یابند. از دیگر مشاهدات این دوره می‌توان به کنجکاوی بیشتر او نسبت به اشیا یا اسباب بازیهای اطرافش اشاره کرد. او آن هارا به هم میزند، به دهان می‌برد یا پرتاب می‌کند. این شکل از بازیهایی که کودک انجام می‌دهد بازی تخریبی یا تمرینی نامیده می‌شود‌.

به علاوه در این دوره اعمال شبه تقلیدی کم کم جای خود را به تقلید واقعی می‌دهند و کودک می‌تواند حرکات چهره ای والدین هنگام بازی با او یا سایر حرکات را بلافاصله و واضح تر از گذشته تقلید کند.

۷تا۹ماهگی

در این دوره والدین زنجیره های طولانی و تکراری هجاهای ساده (Reduplicated babbling) را از کودک می‌شنوند. تنوع صداهای تولیدی کودک نیز افزایش می‌یابد. از حدود ۸ ماهگی رفتار های هدفمند نیز دیده می‌شود و او شروع به درک روابط علت و معلولی، هدف_وسیله می‌کند. مثلا کم کم یاد می‌گیرد برای رسیدن به اسباب بازی مورد علاقه اش (هدف) از مادر کمک بگیرد (وسیله) یا هر وقت گریه کند (علت) اسباب بازی یا خوراکی را که می‌خواهد به دست می آورد (معلول)

موارد دیگری چون پایداری شی (object permanence) (دانستن اینکه اگر شی ای مقابل او نباشد به معنای نیستی و نابودی آن نیست) نیز از حدود ۸ ماهگی به بعد در کودک پدیدار می‌شود.همچنین تقلید فوری در این سن در رفتارهای کودک دیده می‌شود.

 

۹تا۱۲ماهگی

این مرحله شروع دوره پیش زبانی است که می‌د‌انیم پایه ای برای رشد زبان و مهارت های مزتبط با آن است. رفتارهای هدفمندی که از حدود ۸ ماهگی در کودک ظهور کردند در این دوره تشدید می‌شوند و با بسامد بیشتری نسیت به گذشته دیده می‌شوند. از جمله رفتارهای هدفمند دیگری که در این دوره مشاهده می‌شود می‌توان به ژستچر ها یا حرکات هدفمند انگشتان و دست ها برای برقراری ارتباط در سن ۹ ماهگی اشاره کرد.

از انواع ژستچرهایی که پدیدار می‌شوند می‌توان ژستچر نشان دادن (showing)، دادن (giving) و اشاره کردن (pointing) را نام برد. کودک اسباب بازی را به شما نشان میدهد(showing) آن را به شما می‌دهد (giving) و یا به اسباب بازی مورد علاقه اش اشاره میکند(pointing). البته اشاره به این نکته ضروری ست که ژستچرهای ذکر شده همگی در سن ۹ ماهگی دیده نمی‌شوند؛ بلکه همزمان با رشد کودک می‌توان آن ها را در این بازه ی سنی مشاهده کرد. مثلا ژستچر اشاره کردن (pointing) در اواخر این دوره و در ۱۲ ماهگی دیده می‌شود.

از دیگر تغییراتی که در این دوره دیده می‌شود افزایش مدت زمان تماس  چشمی (eye contact) کودک است. نوبت گیری در بازی نیز در این دوره بیشتر شده و کودک از آنها لذت می‌برد. مانند دالی موشه.
البته ذکراین نکته لازم است که رشد نوبت گیری (turn-taking) از ماه های اول تولد مشاهده می‌شود، برای مثال همزمان که والدین صداسازی ها و حتی گریه های کودک خود را تفسیر می‌کنند کودک سکوت می‌کند و با سکوت والدین او فعالیت خود (گریه یا صدا سازی) را ادامه می‌دهد.

ازجمله مهارت های مهم دیگری که در این بازه شروع به رشد می‌کند توجه مشترک (joint attention) می‌باشد. در واقع هنگامی که والد و کودک علاقه ی خود را روی یک شی یا کار با هم به اشتراک می‌گذارند. برای مثال کودک به هواپیما یا توپ نگاه می‌کند، سپس به والد یا مراقب خود نگاه می‌کند و توجه او را به آن توپ یا هواپیما جلب می‌کند. البته در این مثال شروع کننده ی فرآیند توجه مشترک کودک بود، والدین نیز می‌توانند شروع کننده باشند، مثلا والد به توپ یا هواپیما اشاره کند، سپس کودک به آن نگاه می‌کند و در اغلب موارد والد شروع می‌کند به صحبت درباره ی آن اسباب بازی یا گفتن نام آن.
کودک می‌تواند علاوه بر نگاه، از ژستچر یا حتی صدا سازی برای جلب توجه والد خود به شی مورد نظرش استفاده کند.

تقلید در کودک در طی این مرحله پیشرفت زیادی کرده است و تقلید فوری که در ماه های پیش مشاهده می‌شد کم کم همراه با تقلید معوق انجام می‌شود. به طوریکه کودک بدون اینکه چهره ی والدین خود یا کارهای آنها را ببیند، حرکات چهره ای و سایر رفتارهایی که قبلا در والدین خود دیده بود تقلید می‌کند. صداسازی های کودک نیز تغییرات زیادی می‌کند .او حالا صداهای مختلف را در زنجیره های طولانی با هم ترکیب می‌کند (Non Reduplicated babbling) و آنها را بخصوص در حین بازی و یا هنگامی که اصطلاحا در شرایط راحت است (گرسنه یا خواب آلود نیست) بیان می‌کند. به علاوه کودک زنجیره ای از صداهای غیر واضح اما با الگوی شبیه آهنگ گفتار بزرگسالان تولید می‌کند که به آن گفتار نا مفهوم یا جارگون jargon گفته می‌شود که تفاوت آن با غان و غون در وضوح و آهنگی است که تولید می‌شود.

او می‌تواند کلمه ی “نه” و اسم خود را درک کند و در حدود ۹ ماهگی به نام خود واکنش نشان دهد. در انتهای این دوره شاهد ظهور اولین کلمات و کلمات خود ساخته ی کودک نیز هستیم. کلماتی که برای کودک یا والد او معنادار هستند اما برپایه ی کلمات واقعی و حقیقی بزرگسالان نیستند که به آنها شکل باثبات آوایی یاPCF  (Phonetically Consistent Forms) می‌گویند.

۱۲تا۱۸ماهگی

همان گونه که قبلا گفته شد، این دوره پایان مرحله ی پیش زبانی ست. در انتهای دوره ی قبل (حدود ۱۲ ماهگی، ابتدای این دوره) شاهد بروز اولین کلمات واقعی کودک در کنار کلمات خودساخته ی وی بوده ایم.

کلمات ابتدایی کودک بیشتر شامل اسامی (مامان،بابا،نی نی،به به برای غذا،هاپو،پیشی،بای بای،سلام،نه،جوجو و….) و یا فعل ساده ای مثل ” بده ” می‌باشد. او بین ۵ تا ۲۰ واژه را در ۱۲ ماهگی درک می‌کند. به این معنی که می‌تواند آن واژه را نشان دهد (اسامی) یا عمل مربوط به واژه را انجام دهد (افعال) که این تعداد در ۱۸ ماهگی به ۵۰ تا ۱۵۰ کلمه افزایش می‌باید. همچنین نام اعضای بدن خود را می‌داند و بیان می‌کند. در حدود ۱۸ ماهگی نیز  کودک می‌تواند حدود ۵۰ کلمه که بیشتر شامل اسامی و چندین فعل رایج هستند را بیان کند. با افزایش تعداد واژگان کودک، از صداسازی های قبلی اش مانند گفتار نا مفهوم (jargon) و  همچنین کلمات خود ساخته (PCF) نیز کاسته می‌شود. والدین در این دوره شاهد تکرار سخنان خود توسط کودکشان نیز می‌باشند که آن را پژواک گویی یا Ecolalia می‌گویند. او می‌تواند دستورات تک قسمتی مثل “بشین،بدو،بیا،بده و…” را نیز انجام دهد.

کودک می‌تواند کلمات را همراه با ژستچر ها نیز به کار ببرد و البته تغییراتی در نوع ژستچرهای کودک در این دوره نیز مشاهده می‌شود. او حالا می‌تواند بای بای کند و یا انگشت خود را به نشانه ی سکوت روی لب هایش بگذارد. این گونه ژستچر ها،بازنمایی کننده (representational) نامیده می‌شوند.

کودک عملکرد اشیا را نیز یاد می‌گیرد و دیگر به جای به دهان بردن شانه با راهنمایی والدین آن را به موهایش می‌زند. هنگام بازی با اسباب بازی ها به جای پرتاب کردن یا به دهان بردن آنها بر حسب عملکرد اسباب بازی با آن بازی می‌کند. مثلا ماشین را می‌راند، تلفن را دم گوش نگه می‌دارد یا حتی قاشق را در قابلمه می‌گذارد. به این نوع بازی ها در سیر رشد،بازی عملکردی می‌گویند. البته ممکن است نوع دیگری از بازی ها در انتهای این دوره نیز ظاهر شود به نام بازی های وانمودی.
بازی هایی که کودک در آن اصطلاحا وانمود می‌کند کاری انجام می‌دهد. مثلا وانمود می‌کند با تلفن صحبت می‌کند، وانمود می‌کند مادر عروسکش است و وانمود می‌کند غذا درست می‌کند.

پس از دوره ی پیش زبانی  (از ۱۸ ماهگی به بعد) والدین شاهد بروز اولین عبارات و ترکیبات دو کلمه ای کودک (غالبا ترکیب اسم با اسم) هستند.

 

فاطمه قوتی_مبینا همتی

رشد شناختی پیاژه

رشد شناختی پیاژه یکی از مهمترین نظریات علمی تاریخ است. مطلب پیش رو به شرح و بررسی کامل این نظریه پرداخته است.

ژان ویلیام فریتز پیاژه،  روانشناس، زیست شناس و فیلسوف سوئیسی(۱۹۳۶) نخستین شخصی بود که مطالعه‌ای منظم در زمینه رشد شناختی انجام داد. نظریه وی چگونگی ساختارِ مدلِ ذهنی کودکان را در مورد جهان توضیح می‌دهد. در دنیای روانشناسی، اهمیت پیاژه و نظریاتش بر کسی پوشیده نیست. او با این عقیده که هوش یک ویژگی ثابت است، مخالف بود و پیشرفت شناختی را روندی می‌دانست که به دلیل بلوغ بیولوژیک و تعامل با محیط اتفاق می‌افتد.

پیاژه نسبت به پاسخ های کودکان درمورد سوالاتی که نیاز به تفکر منطقی داشتند، تعجب بسیاری داشت. او معتقد بود که این پاسخ های نادرست، تفاوت های مهمی را بین تفکر بزرگسالان و کودکان نشان می‌دهد.

تلاش پیاژه بر این مساله نبود که میزان مهارت های کودکان در شمارش، حل مسئله و… را بعنوان روشی برای درجه بندی IQ بسنجد؛ بلکه آنچه او بیشتر به آن علاقمند بود، شیوه ظهور مفاهیم اساسی مانند: عدد-زمان-کمیت-عدالت و … بود.

طبق گفته پیاژه؛ کودکان با یک ساختار ذهنی بسیار پایه ای (که بطور ژنتیکی به ارث برده اند و سپس تکامل می‌یابد) متولد می‌شوند و براساس این ساختار یادگیری و دانش بعدی پایه ریزی می‌شود.

مراحل رشد شناختی پیاژه

  1. مرحله حسی حرکتی _ تولد تا ۲ سالگی
  2. مرحله پیش عملیاتی _ ۲ تا ۷ سالگی
  3. مرحله عملیات عینی _ ۷ تا ۱۱سالگی
  4. مرحله عملیات انتزاعی یا صوری _ ۱۱ سالگی به بعد

دو مرحله اول که با نام حسی ـ حرکتی و پیش عملیاتی شناخته شده اند، مختص محدوده سنی تولد تا ۷ سالگی هستند. هر مرحله شامل نقاط عطف (milestone) شناختی خاصی است که نشانگر رشد شناختی اوایل کودکی است.

مرحله حسی _ حرکتی

در طول مرحله حسی _ حرکتی (sensorimotor stage)، کودک از بدو تولد تا ۲ سالگی یاد می‌گیرد که چگونه با استفاده از حواس و حرکات بدنی خود، محیط اطرافش را درک کند.

در ابتدا کودک برای کشف محیط اطراف خود از حرکات اساسی بازتابی (رفلکسی) خود، مانند مکیدن و تکان دادن بازوها استفاده می‌کند. همچنین از حس بینایی، لمس، بویایی، چشایی، شنوایی استفاده می‌کند.

در شروع دوره حسی ـ حرکتی ممکن است کودکان و نوزادان آنچنان باهوش بنظر نرسند. اما در حقیقت آنها به مثابه دانشمندانی کوچک، به کمک اطلاعاتی که از تجربیاتشان به دست می‌آورند، یاد می‌گیرند که چگونه بین افراد، اشیا، بافت ها، دیدنی‌ها و … تمایز قائل شوند و اینکه چگونه موقعیت های مختلف باعث ایجاد تفاوت در آنها می‌شود.

  • پیاژه از مشاهده مستقیم و دقیق فرزندان خود نتیجه گرفت که فرایند تفکر در این مرحله طی ۶ مرحله فرعی ایجاد شده است.

۱.طرحواره های بازتابی

در همان اوایل زندگی کودک (تولد تا ۱ماهگی)، او محیط را فقط از طریق رفلکس ها؛ مانند مکیدن، خیره شدن، گرفتن انگشتی که ما آن را در کف دستش قرار می‌دهیم و… درک می‌کند. اما بنظر می‌رسد که هنوز چیزی در مورد محیط اطرافش نمی‌فهمد.

۲.واکنش های چرخشی اولیه

زمانی‌ که کودک بین یک تا چهار ماهگی باشد، می‌تواند احساسات جدیدی را در مورد بدن خود کشف کند و شروع به تکرار مواردی خواهد کرد که بنظر خوشایند می‌رسند. این مرحله «چرخشی» نامیده می‌شود زیرا کودک رفتارش را تکرار می‌کند مثل چرخیدن حول محور دایره.

به عنوان مثال کودکی که انگشت شست خود را نزدیک دهانش برده و شروع به مکیدن می‌کند، در اولین مرتبه این نوعی واکنش رفلکسی است و او قصدی برای مکیدن انگشتش ندارد. اما به دلیل علاقه به این کار، شروع به تکرار این عمل خواهد کرد.

۳.واکنش های چرخشی ثانویه

در سن چهار تا هشت ماهگی، کودک الگوی چرخشی جدیدی را شروع می‌کند. او به تدریج برون گراتر می‌شود و شروع به تقلید از خود می‌کند. و نیز به محیط اطرافش واکنش نشان می‌دهد و سپس آن عمل را تکرار می‌کند تا عکس العملی دریافت کند.

تصور کنید کودک برای بار اول اسباب بازی اش را به هوا پرتاب می‌کند و پدرش می‌خندد بنابراین او مجددا شروع به پرتاب کردن اسباب بازی می‌کند، به این امید که پدرش هربار به این کار بخندد!

۴.هماهنگی واکنش ها

حدودا بین هشت تا دوازده ماهگی کودک برای گرفتن یک واکنش و نشان دادن اینکه عملکرد اشیا را می‌داند، عمدا عملی را شروع خواهد کرد.

همان‌طور که در مورد کودک مثال قبل ذکر شد، او اسباب بازی اش را به هوا پرتاب می‌کرد و اولین بار نیازی به واکنش دیگران نداشت و به طور اتفاقی واکنشی را مشاهده می‌کرد. اما اکنون او درک می‌کند که برخی از اشیا کارکرد خاص خود را دارند.

مثلا اگر موش اسباب بازی اش را تکان دهد، سرو صدا تولید خواهد شد. بنابراین کودک در این مرحله شروع به انجام رفتار های هدفمند می‌کند. علاوه براین کودک در این مرحله پایداری شی و رابطه علت و معلولی را درک می‌کند.

۵.واکنش های چرخشی سوم

مختص سن دوازده تا هجده ماهگی است. در این مرحله واکنش های کودک خلاقانه تر می‌شود. کودکان تا قبل از این مرحله برای کاوش در محیط پیرامون، اشیا را از هم باز می‌کردند اما اکنون تلاش می‌کنند آن ها را کنار هم بگذارند.

در این مرحله کودک به بالاترین حد برون گرایی دست پیدا می‌کند. همچنین از روش های جدیدی برای رسیدن به اهداف آشنای خود استفاده می‌کند.

۶.بازنمایی ذهنی

در سن هجده ماهگی تا دو سالگی کودک از رویدادهای گذشته، تصویر ذهنی تشکیل می‌دهد و به جای آزمون و خطا، مسائل را بصورت نمادی حل می‌کند و راه حل های جدیدی پیدا می‌کند. کودک در این مرحله به تقلید معوق دست می‌یابد و می‌تواند بدون اینکه الگو را ببیند، آن را تکرار کند.

  • کودک در این مرحله در حال گذار به مرحله پیش عملیاتی است.

نگاهی اجمالی به اولین مرحله نظریه رشد شناختی پیاژه :

زیر مرحله نکات
طرحواره های بازتابی (۰-۱ماهگی) بازتاب مکیدن، گونه، بلعیدن و…
واکنش های چرخشی اولیه (۱-۴ماهگی) در رابطه با بدن خود عادتهای ساده حرکتی دارند
واکنش های چرخشی ثانویه (۴-۸ماهگی) مهارت چنگ زدن/ دستکاری کردن/ تکرار رویدادهای جالب
هماهنگی واکنش ها (۸-۱۲ماهگی) انجام عملیات هدفمند/ کنار زدن موانع/ آگاهی از موانع
واکنش های چرخشی سوم (۱۲-۱۸ماهگی) کاوش فعال/ کنجکاوی/ تقلید/ آزمون و خطا
آغاز تفکر (۱۸ تا ۲ سالگی) بازنمایی ذهنی/ ابداع وسایل جدید/ بازی نمادین/ تقلید معوق/ بقای شی بطور کامل

مرحله پیش ­­­­_عملیاتی

در مرحله پیش عملیاتی (preoperational stage)، کودک در سن ۲ تا ۷ سالگی به تدریج پایداری شی را پایه ریزی می‌کند و رشد شیوه های تفکر انتزاعی را ادامه می‌دهد.

این مرحله شامل رشد مهارت های زبانی و استفاده از کلمات و رفتارهایی برای نشان دادن اشیا یا رویدادهایی است که در گذشته تجربه کرده اند. رشد زبانی یکی از ویژگی های بارز این دوره است.

پیاژه خاطر نشان کرد که کودکان در این مرحله هنوز منطق مشخصی را درک نمی‌کنند؛ از لحاظ ذهنی نمی‌توانند اطلاعات را دستکاری کنند و قادر به درکِ نقطه نظرِ دیگران از دیدگاه آنها (خودمحوری) نیستند.

در مرحله پیش عملیاتی، کودکان در استفاده از نمادها بطور فزاینده ای مهارت کسب می‌کنند؛ و به همان میزان افزایش بازی و تظاهرات آن را نشان می‌دهند.

برای مثال کودک از یک شی به عنوان نماد شی دیگری استفاده می‌کند؛ مثلا از یک جارو به عنوان اسب استفاده می‌کند.(بازی نمادین)

نقش بازی کردن نیز اهمیت ویژه ای دارد. کودکان اغلب نقش های مادر، پدر، دکتر و… را بازی می‌کنند.

ویژگی های کلیدی مرحله پیش عملیاتی

 

درک مرکزگرایی

عبارت است از تمایل کودک به اختصاص تمرکزش فقط بر روی یک جنبه از یک موقعیت در یک زمان. و هنگامی که کودک بر روی چندین جنبه از یک وضعیت به طور همزمان تمرکز کند؛ توانایی تمرکز زدایی را بدست آورده است. در این مرحله کودکان در تفکر درمورد جنبه های مختلف هر موقعیتی در یک زمان دچار مشکل می‌شوند و علاوه بر بافت های غیراجتماعی در تمرکز زدایی موقعیت های اجتماعی نیز دچار مشکل می‌شوند.

درک خودمحوری

پیاژه برای مطالعه توانایی های ذهنی کودکان از تکنیک های خلاقانه و هوشمندانه ای استفاده کرد.

یکی از تکنیک های معروف او برای نشان دادن خودمحوری، استفاده از نمایشگر سه بعدی یک صحنه کوهستانی بود و از کودکان خواسته می‌شد که تصویری را که از زاویه دید خودشان می بینند، به او نشان دهند. کودکان با دشواری کمتری این فعالیت را انجام می‌دادند، ولی در مرحله بعد از کودکان خواسته می‌شد تصویری را که شخص دیگری هنگام نگاه کردن به کوه می‌بیند، به او نشان دهند.

  • تقریبا همه کودکان تصویری را که خودشان از همان سمت کوه را می‌دیدند، انتخاب می کردند.
  • به گفته پیاژه کودکان به دلیل این که قادر به درک دیدگاه دیگران نیستند، با این مشکل روبرو می‌شوند.

دیگر محققان هم آزمایشات مشابهی انجام دادند.

در یک مطالعه، به کودکان اتاق یک عروسک کوچک را نشان دادند. کودکان می‌توانستند ببینند که داخل خانه یک اسباب بازی در پشت یک مبل پنهان شده است، سپس کودکان را به یک اتاق بزرگ منتقل کردند که دقیقا مشابه همان خانه عروسکی کوچک بود.

کودکانی که سن کمتری داشتند نمی‌توانستند درک کنند که برای پیدا کردن اسباب بازی باید به پشت مبل نگاه کنند، درحالی که کودکان بزرگتر بلافاصله به جستجوی اسباب بازی می‌پرداختند.

  • روانشناسان رشدی، به توانایی درک دیدگاه ها، افکار، احساسات و حالات مختلف دیگر افراد، تئوری ذهن می گویند.

درک نگهداری ذهنی:

در یک آزمایش، مقادیر مساوی آب در دو ظرف یکسان ریخته می‌شود. سپس مایع موجود در یک ظرف را درون یک فنجان با شکل متفاوت مثلا فنجان بلند یا کوتاه می‌ریزیم. حال از کودک سوال می‌پرسیم که کدام ظرف مایع بیشتری دارد؟

کودکان تقریبا همیشه فنجانی را که از نظر ظاهر پرتر است انتخاب می‌کنند. پیاژه آزمایش‌های مشابهی در زمینه حفظ، تعداد، طول، جرم، حجم، وزن و مقدار انجام داد. او دریافت که تعداد کمی از کودکان قبل از ۵ سالگی درک درستی از نگهداری ذهنی نشان می‌دهند.

در پایان لازم به ذکر است:

همان طور که ممکن است متوجه شده باشید بیشتر تمرکز پیاژه در این مرحله از رشد بر روی آزمایش‌هایی بوده که او مستقیما نمی‌توانسته انجام دهد. بنابراین ارزیابی های او مورد تایید همه نمیباشد!

محققی به نام مارتین هیوز، استدلال كرد كه دلیل عدم موفقیت كودكان در كار سه كوه، صرفاً این است كه آنها توانایی درک و فهم آن را ندارند!

هیوز با استفاده از آزمایشی که شامل استفاده از عروسک ها بود، نشان داد که کودکان در سن ۴ سالگی می‌توانند موقعیت ها را از دیدگاه های مختلف درک کنند و این نشان می‌دهد که کودکان کمتر از نظریه پیاژه خودمحور هستند.

 

تا این قسمت دو مرحله اول از رشد شناختی پیاژه تا سن ۷ سالگی مورد بررسی قرار گرفته است+ ادامه مطلب ….

 

میترا تاجیک

رشد تقلید

تقلید یکی از مهمترین مسائل شناختی پیرامون کودکان است که همواره از دغدغه های اساسی هر والدینی به شمار می‌رود. مطلب پیش رو نگاهی تفضیلی به این مهارت بسیار مهم دارد.

نوزاد سه هفته ای با دیدن پدرش که زبان خود را بیرون آورده است همان عمل را تکرار می‌کند و زبان خود را بیرون می آورد. نوباوه (کودک ۲ تا ۵ سال) چهارده ماهه با دیدن نرمش برادرش همانند او دست خود را به سمت بالا کشش می دهد و کودک پنج ساله همانند مادرش، با اسباب بازی هایش آشپزی می کند.

موارد ذکر شده، مثال های مختلفی از کپی برداری رفتار توسط کودکان در سنین مختلف است. این مهارت در نظریه های علمی “تقلید” نامیده می‌شود.  این مساله همواره در نظریات علمی مرتبط با رشد کودک زیر ذره بین بحث و بررسی قرار گرفته است.

تقلید چیست ؟

کپی کردن یا اجرای یک فعل است که با درک یک عمل مشابه در حیوان یا انسان دیگر برانگیخته شده است. در تقلید باید حتما یک مدل که توجه و پاسخ تقلیدگر به سمت او منعطف است، وجود داشته باشد.

تقلید در نوروساینس

ما می توانیم حرکات، اعمال، رفتارها، ژست ها، حالات مختلف چهره، صداها(محیطی)، آواسازی ها و گفتار دیگران را تقلید کنیم. این موضوع که ما انسانها «سیستم تقلید» را بطور اختصاصی در مغز داریم، یک دانش قدیمی عصب شناختی است که از اکتشافات دانشمندی به نام کارل لیپمن می‌باشد. بخش مهم مطالعات لیپمن حول این موضوع بوده که تقلید از توانایی هایی است که در بیمارانی با آسیب در دو ناحیه لوب پریتال و فرونتال، دچار آسیب جدی شده است. بنابراین مکانیسم خاصی دراین دو ناحیه وجود دارد که در تقلید دخالت دارد.

در یافته های دیگر علم عصب شناختی کلاسیک «نورون های آینه ای» مورد بررسی قرار گرفته اند. مطالعه مغز انسان ها با fMRI ثابت کرده که نورون های آینه ای شبکه ای از نورون ها در قشر فرونتال تحتانی و قشر پریتال تحتانی هستند که در زمان تقلید فعال می شوند.

پژوهش اول:

محققان دانشگاه واشنگتون اولین شواهد از پروسه های مغزی را که هنگام تقلید در ذهن کودک رخ می‌دهد، پیدا کرده‌اند. یافته های این محققان الگوهای خاص فعال سازی را در مغز کودکان هنگام مشاهده ی فرد بالغی که  فعالیتی را با قسمت های مختلف بدنش انجام می‌دهد، نشان می دهد.

در گروهی از کودکان ۱۴ ماهه با مشاهده یک فرد بالغ که از دستش برای لمس یک اسباب بازی استفاده می‌کرد، ناحیه مربوط به حرکت دست در مغز کودکان فعال می‌شد. همچنین در گروه دیگری از کودکان با مشاهده فرد بالغی که اسباب بازی را تنها با پایش لمس می‌کرد، ناحیه مربوط به حرکت پا در مغز کودکان فعالیت بیشتری را نشان می‌داد.

کودکان بینندگان با دقت و با ذکاوتی هستند و در یادگیری از دیگران زبده هستند و وقتی افراد دیگر را مشاهده می کنند مغزشان فعال می شود. این مطالعه قدم اول در فهمیدن اینکه «چگونه کودکان از طریق تقلید یاد می گیرند» از طریق علم نوروساینس بوده است.

پژوهش دوم:

در طی این آزمایش از کلاه هایی استفاده شد که در آنها سنسورهایی تعبیه شده بود. این سنسورها فعالیت مغز را در مناطقی از قشر مغز که مربوط به حرکات دست و پا هستند، نشان می‌داد. نوزاد درحالی که روی پای والد خود نشسته بود آزمایشگری را مشاهده می‌کرد که یک اسباب بازی را که روی میز کوتاهی بین او و خودش قرار داشت، لمس می کرد. اسباب بازی یک برجستگی داشت و روی پایه ای محکم تعبیه شده بود. وقتی که آزمایشگر آن برجستگی را با دست یا پایش لمس می کرد، یک موسیقی پخش می شد و کاغذهای رنگی درون برجستگی می‌چرخیدند. آزمایشگر عمل را تکرار می‌کرد و بعد از هر ۴ فشار استراحت می‌کرد تا زمانی که کودک علاقه اش را از دست می‌داد.

یافته ها نشان می دهد وقتی کودکان دیگران را می‌بینند که فعالیتی را با قسمت خاصی از بدنشان انجام می دهند، مغزشان به طریق مشابهی فعال می‌شود. این نکته اثبات می‌کند که برای تقلید ارادی کودکان نیاز به یکسری یادگیری های پایه‌ای دارند، مثلا باید تفاوت بین دست و پا را بدانند!

برای تقلید کردن از فرد دیگر کودک ابتدا باید استدلال کند که آن فرد از کدام قسمت بدنش استفاده کرده است. سپس بخش مربوط به آن قسمت بدن در مغزش فعال ‌شود و بنابراین بفهمد که باید از کدام بخش بدن خود استفاده کند!

 

تقلید در نوزادان

نوزادان توانایی درک نتایج اعمال قبل از رخ دادن آنها را دارند، بنابراین براساس این توانایی آنها به گونه ای می‌توانند چیزی را که دیده اند کپی برداری کنند. اندرو ملتزوف روانشناس آمریکایی آزمایشی را برروی نوزادان ۱۴ ماهه ای که رفتار بزرگسالان را تقلید می کردند اجرا کرد. بر این اساس او به این نتیجه رسید که نوزادان قبل از تلاش برای تقلید یک رفتار، درکی از هدف موردنظر (رفتاری که میخواهند تقلید کنند) را دارند، حتی اگر در کپی برداری از آن شکست بخورند. براساس نتایج به دست آمده از آزمایش‌هایی که در میلمن سنتر دانشکده پزشکی دانشگاه میامی اجرا شد، می‌توان دریافت نوزادان قادر به تقلید حالت های چهره در چند روز اول زندگی هستند.

در حدود ۸ ماهگی کودکان قادر به تقلید از مراقب خود هنگام بازی هایی مثل دالی موشه هستند. همچنین می توانند ژست های آشنا مثل بای بای کردن و دست زدن را تقلید کنند.
در حدود ۱۸ ماهگی نوزادان شروع به تقلید بعضی از اعمال بزرگسالان مانند برداشتن گوشی تلفن اسباب بازی و گفتن سلام، جارو کردن با جاروی اسباب بازی و… می کنند.

 

تقلید در نوباوه گان ( ۲ تا ۵ سال)

در حدود ۳۰-۳۶ ماهگی، نوباوه گان شروع به تقلید از بزرگسالان بصورت تظاهر به آماده شدن برای کار و مدرسه می کنند!
آنها کلماتی که بزرگسالان در گفتار خود می گویند را تقلید می کنند. برای مثال کلمه کاسه را وقتی که بزرگسالی می گوید “آن کاسه را بده” تکرار می کنند. همچنین ممکن است شیوه‌ی ارتباطی اعضای خانواده را با استفاده از ژست ها و کلمات مشابه کپی کنند. برای مثال یک نوباوه وقتی ببیند پدرش از مادرش خداحافظی می‌کند، خواهد گفت بای بای مامان!

نوباوه گان دوست دارند از والدینشان تقلید و به آنها کمک کنند (مثلا دوست دارند ظرف شستن مادرشان را تقلید کنند و در عین حال ظرفها را بشورند).

روانشناس کارول اکرمن در زمینه تقلید نوباوه از نوباوه، تحقیقاتی انجام داده است. او دریافت که کودکان در سن ۲ سالگی خود را وارد بازی های تقلیدی می‌کنند تا با همدیگر ارتباط برقرار کنند.

سه الگوی رایج تقلیدی که اکرمن به آنها دست یافته است شامل:

  • دوسویه
  • به دنبال رهبر
  • هدایت-پیروی

 

  • بازی تقلیدی دوسویه

رایج ترین نوع بازی تقلیدی است که طی آن دو کودک به ترتیب و مکررا عملی را برای بازی انجام می دهند، مثلا توپ را به هوا پرتاب می کنند.

  • بازی تقلیدی به دنبال رهبر

همانطور که از اسمش پیداست شامل کودکی می شود که رفتارهای متفاوت کودک دیگری را به ترتیب تقلید می‌کند.

  • بازی تقلیدی هدایت-پیروی

همانند بازی تقلیدی به دنبال رهبر است با این تفاوت که حرکات این بازی به فضای بیشتری نیاز دارند. مانند حرکات لی لی کردن از نقطه ای به نقطه دیگر و مسابقه دادن در طول اتاق.

عملی که در نوباوه گان در سنین مختلف تقلید می‌شود، متفاوت است. در برخورد با یک موقعیت برابر، نوباوه گان ۲ ساله بیشتر به تقلید حرکتی می‌پردازند و نوباوه گان ۳ ساله به تقلید شفاهی تمایل بیشتری دارند.

انواع تقلید

 

خودکار (Automatic imitation)

وقتی یک محرک برای تقلید ارائه می‌شود، تقلید خودکار خیلی سریع انجام می‌شود. در واقع اگر همراه با فعلی که برای تقلید ارائه می‌شود دستوری هم جهت با آن صادر شود، سرعت تقلید افزایش می‌یابد.

برای مثال نوعی بازی طراحی شد که در آن به کودکان گفته می‌شد از دستورات بزرگسالان پیروی کنند. بزرگسالان ابتدا دستوری می‌دادند و سپس عملی را به عنوان الگوی تقلید ارائه می کردند، دسته ای از اعمال همسوی دستور بود و دسته ای متفاوت. برای مثال به کودک گفته می‌شد مشت کن و سپس همان عمل انجام می‌شد و یا می‌گفتند مشت کن و سپس به عنوان الگو، دستشان را باز می‌کردند. هنگامی که دستور با الگو همسو بود کودکان زودتر پاسخ می دادند.

به این عمل، تقلید خودکار می‌گویند.

اضافی(Over imitation)

تقلید اضافی تمایل شدید کودک برای کپی برداری از تمام رفتارهای الگوی فرد بزرگسال است. حتی مولفه هایی که برای انجام وظیفه لازم نیستند. در واقع این نوع تقلید نشان می‌دهد افراد از تقلید استفاده می‌کنند تا با دیگر افراد ارتباط برقرار کنند.

در آزمایشی برای اثبات نقش ارتباطی این نوع تقلید به افراد گفته شد اسباب بازی ای را از جعبه ای دربیاورند. در این آزمایش هم از افراد بزرگسال و هم از کودکان استفاده شد. برای آزمایش ابتدا نمایشی از عمل نشان داده می‌شد. در نمایش فردی را می‌دیدند که جعبه را باز می‌کند و اسباب بازی را بیرون می‌آورد اما نکته کلیدی این است که همراه این عمل یک فعل اضافه انجام می‌شد. در واقع ابتدا به بالای جعبه با انگشت ضربه زده می‌شد و سپس در آن را باز می‌کردند.

مشخص شد که هر دو گروه کودکان و افراد بالغ از هر سنی آن فعل را کپی برداری می‌کنند. آنها می‌دانستند برای باز کردن در جعبه نیازی به ضربه زدن نیست اما آن کار را تنها برای اینکه عملی اجتماعی بود انجام می‌دادند. آنها در صورتی که می‌دانستند شخصی تماشایشان می‌کند و یا افرادی بطور اجتماعی اینکار را با آنها انجام می‌دادند، عمل را بیشتر اجرا می‌کردند. البته در بزرگسالان این رفتار متفاوت است و تنها در بعضی بافت ها اجرا می‌شود اما کودکان در همه ی بافت ها بدون تمایز آن را انجام می‌دهند.

معوق(Deferred imitation)

پیاژه اصطلاح تقلید معوق را ابداع کرد و بیان کرد این تقلید در نتیجه افزایش توانایی کودکان برای شکل دادن نمونه های ذهنی رفتار اجرا شده توسط دیگران به‌ وجود می آید. درواقع این تقلید توانایی تولید دوباره رفتار یا سلسله رفتارهای قبلی است که نمونه ای از آنها درحال حاضر در محیط درحال اجرا نمی‌باشد.

با افزایش سن کودک توانایی اش برای تقلید معوق افزایش می‌یابد، به ویژه در دوسالگی. از دوسالگی کودکان قادر به تقلید سلسله رفتار، با تاخیری تا حداکثر ۳ ماه هستند. این توانایی به این معناست که آنها قادر هستند دانشی که از یک موقعیت محیطی یا یک شی بدست آورده اند را به موقعیت یا شی دیگری تعمیم دهند.

 

مرضیه اکبری

رفلکس‌های حیاتی

در سری جدید مطالب وبسایت برین پلاس، مجموعه ای از مقالات در حوزه رفلکس های حیاتی کودکان ارائه شده است.

آیا تاکنون اتفاق افتاده که دستتان به یک جسم داغ یا تیز برخورد کرده و خیلی زود آن را عقب بکشید؟

یا وقتی چیزی به چشمتان نزدیک می‌شود شروع به پلک زدن کنید!

این‌ها مثال‌هایی از حرکاتی هستند که اتفاق افتادن آنها تحت اختیار و اراده‌ی ما نیست که به آنها رفلکس می‌گویند.

تعریف جامع و دقیق‌تر از رفلکس به این صورت است :

پاسخ‌های اتوماتیک و غیرارادی هستند که الگوی مشخصی دارند و توسط محرک‌های خاصی ایجاد می‌شوند.

 

رفلکس‌ها انواع مختلفی دارند:

  • بعضی از آنها ابتدای کودکی بوجود آمده و پس از مدتی ازبین می‌روند.
  • اما بعضی دیگر (مانند مثال‌های ذکر شده در ابتدای مطلب) حذف نمی‌شوند و تا پایان عمر پابرجا هستند.

اهمیت بررسی رفلکس ها

هدف کلی از بررسی و ارزیابی این نوع رفلکس‌ها تشخیص وجود اختلال و تاثیر آن بر رشد کودک است؛ زیرا بسیاری از رفلکس‌های دوران نوزادی و ابتدای کودکی در زمان خاصی بوجود می‌آیند و سپس ازبین می‌روند. حضور آنها بعد از زمان خاصی ممکن است نشان دهنده وجود ضایعات مغزی باشد.

مطلب پیش رو به بررسی رفلکس‌های حیاتی از نوزادی تا کودکی می‌پردازد.


 Grasp

این رفلکس در کف دست‌ها و پاها بررسی می‌شود.

  • در کف دست باید فشار ملایم توسط یک شیء یا انگشت آزمون‌گر از قسمت پایینی انگشت کوچک به سمت وسط وارد شود؛ در این صورت انگشتان نوزاد جمع شده و کودک شیء یا انگشت  را می‌گیرد و در مقابل برداشتن شیء مقاومت می‌کند.
  • برای بررسی کف پا فشار باید از زیر پنجه وارد شود و به سمت مرکز برود؛ واکنش کودک خم کردن انگشتان به سمت داخل است.

این رفلکس از بدو تولد مشاهده شده و تا ۳-۴ ماهگی ادامه می‌یابد.

رفلکس در کودکان


Sucking

این رفلکس مربوط به دهان است.

به این صورت که لب‌های کودک را با یک انگشت تحریک می‌کنیم؛ سپس لب کودک به صورت مک زدن حرکت می‌کند. این رفلکس هنگامی که سینه مادر یا سرشیشه به لب‌های کودک برخورد می‌کند کمک کننده است تا تغذیه کودک انجام شود (این رفلکس معمولا هنگامی که کودک سیر باشد مشاهده نمی‌شود).

این رفلکس از بدو تولد دیده می‌شود و تا ۳-۴ ماهگی ادامه پیدا می‌کند.

رفلکس در کودکان


Rooting

این مورد از رفلکس‌های مربوط به دهان است.

با تحریک اطراف لب، کودک لب یا زبانش را به سمت تحریک شده می‌چرخاند. این حرکات می‌توانند با چرخش سر به سمت ناحیه‌ای که تحریک شده همراه باشند. این رفلکس باعث می‌شود تا نوزاد جهت سینه را شناسایی کند.

این رفلکس از تولد تا ۳-۴ ماهگی دیده می‌شود.


Walking/Stepping

این رفلکس با نگه داشتن کودک در وضعیت عمودی و بر روی زمین آغاز می‌شود.

به طوری که وقتی کف پا با زمین برخورد می‌کند پاها به طور متناوب جمع و باز می‌شود و حرکتی همانند راه رفتن صورت می‌گیرد.

این رفلکس تا ۶ الی ۸ هفتگی حذف می‌گردد و با پیشرفت و تکامل آن به تدریج راه رفتن کودک پایه ریزی می‌شود.

رفلکس در کودکان


Galant

برای بررسی این قسمت باید کودک به وضع دمر (خوابیده به شکم) قرار بگیرد و کنار طرفی ستون فقرات تحریک شود. در این صورت تنه در جهتی که تحریک انجام شده منقبض می‌شود.

این رفلکس تا ۳ماهگی از بین می‌رود.

رفلکس در کودکان


Flexor withdrawal

برای بررسی این مورد کودک باید به پشت خوابیده، سر در وسط و امتداد بدن باشد و دست‌ها و پاها باز باشند.

برای ایجاد این رفلکس باید کناره خاجی کف پا توسط شیء تحریک شود؛ مشاهده می‌شود که پایی که تحریک شده به سمت شکم جمع می‌شود درغیراین صورت باید توسط متخصص بررسی شود.

این رفلکس تا ۲ماهگی وجود دارد و بعد از آن از بین می‌رود.


Extensor Thrust

جهت ایجاد این رفلکس نوزاد باید به پشت خوابیده و سر صاف و در امتداد بدن باشد و یک پا به سمت شکم خم و دیگری صاف باشد. با تحریک کناره خاجی پا همان پایی که خم شده صاف می‌شود.

این مورد نیز تا ۲ماهگی وجود دارد.


 

در ادامه رفلکس های حیاتی دیگری را در کودک مورد بررسی قرار خواهیم داد.

 

بهار بحرینیان

انواع توجه

در سالهای اخیر با پیشرفت علوم تکنولوژی، تقریبا همه افراد از طریق اینترنت و بسترهای مربوط به آن مطالبی درمورد اختلالات همراه یا نقص توجه و تمرکز و بیش فعالی مطالعه کرده اند و اطلاعاتی  هرچند محدود در این زمینه ها دارند. زمانی که والدین اطلاعات کافی درمورد رشد کودک خود و سطوح متناسب با سن او را نداشته باشند، انتظاراتی فراتر از حد توانایی کودک خود خواهند داشت که این مساله زمینه ساز نگرانی آن‌ها و شک در مورد نقص توجه و تمرکز کودکشان می‌شود.

سوالاتی که در این زمینه ممکن است وجود داشته باشد:

نوزاد در بدو تولد چه واکنشی به صداها باید داشته باشد؟

از چه زمانی می‌تواند به چهره و صدای افراد مختلف واکنش نشان دهد؟

کودک در چه سنی میتواند بصورت مستمر بازی را ادامه دهد؟

و سوالات مشابه دیگر…

 

توجه برای درک و یادگیری نه تنها در کودکان بلکه تا پایان عمر هر فردی ضروری است. توجه انواع مختلفی دارد که قبل از معرفی، سطوح توجه باید شناخته شوند.
ارزیابی سطح توجه و تمرکز در کودکان توسط درمانگران باید در محیطی بدون محرک های اضافی و مهم تر از آن با توجه به ظرفیت و توانایی کودک انجام شود.­­

انواع توجهانواع توجه

در  تقسیم بندی های بالینی ،­برای انواع توجه موارد زیر ارائه می‌شود :

توجه متمرکز

نوعی از توجه که دربرگیرنده واکنش پایه ای کودک به انواع محرک های محیطی مثل محرک های شنوایی، بینایی یا لمسی است.

  • مثلا زمانی که نوزادان با شنیدن صدایی سر خود را می‌چرخانند در واقع این نوع از توجه را نشان می‌دهند.

توجه پایدار

عبارت است از نگه داشتن توجه کودک بر روی یک موضوع مشخص در حین انجام یک فعالیت هوشیارانه!

  • برای مثال زمانی که کودک شروع به بازی با یک ابزار خاص مثل لگو ها می‌کند، ادامه دادن بازی مستلزم وجود این نوع از توجه می باشد.

توجه انتخابی

این نوع توجه یعنی بی توجهی نسبت به انواع موارد حواس پرت کن! به گونه ای که کودک بتواند با وجود اینکه ماشین مورد علاقه اش روی میز است، بازی خود را ادامه دهد و کامل کند.

  • مثال این نوع توجه در فعالیت های روزمره بزرگسالان به وفور دیده می‌شود، مثلا در جمعی از افراد انتخاب کنیم که توجهمان را فقط روی صحبت یکی از افراد حاضر متمرکز کنیم!

توجه جایگزین

نوع چهارم توجه در این نوع طبقه بندی به نام توجه جایگزین معروف است. این توجه در سن مدرسه بروز می‌کند.

  • زمانی که کودک باید به صدای معلم گوش دهد و همزمان پاسخ سوال را نیز بنویسد. یا در مورد بزرگسالان اگر از آن‌ها خواسته شود که حین سخنرانی نکات مهم را یادداشت کنند؛ این توانایی نیازمند سطح مناسبی از این نوع توجه می‌باشد.

توجه تقسیم شونده

نوع اخر توجه در این تقسیم بندی، توجه تقسیم شونده است.

  • تصور کنید فرد می‌گوید که ” من می‌توانم دو کار را همزمان باهم انجام دهم!”. غالبا در این شرایط یکی از فعالیت ها نیاز کمتری به فکر کردن و تمرکز دارد.

به صورت کلی توجه  متمرکز و توجه پایدار سطوح پایین‌تر و بقیه موارد سطوح بالاتر توجه را شامل می شود.


در جدول زیر سطوح مختلف توجه ارائه شده است. ابتدا به زبانی ساده‌تر سطوح توجه نوزادان جهت استفاده و رفع دغدغه های احتمالی مادران آماده شده است. همچنین میتوان جهت راهنمایی احتمالی برای مراجعه به درمانگر از آن استفاده کرد.

جدول دوم شامل سطوح توجه ارائه شده توسط پژوهشگری به نام رینل می باشد. سطوح توجه رینل ملاکی مناسب و شناخته شده در بین درمانگران است که می‌توان برای ارزیابی بالینی از آن استفاده کرد.


انواع توجه

میانگین طول مدت توجه با توجه به سن کودک

 

۱ ۱ تا ۳ ماهگی  وقتی بیدار می‌شود به اطراف نگاه می‌کند، بر اجسام بزرگ و براق تمرکز می‌کند اما نمی‌تواند توجه خود را به سمت دیگری تغییر دهد.
۲  دوره ۴ ماهگی  می‌تواند تغییر توجهش را کنترل کند یعنی توجهش را از سمتی به سمت دیگر ببرد. درواقع توجهش معطوف تر می‌شود.
۳  ۴ تا ۷ ماهگی توجه بینایی کودک تحت تاثیر جسم جدید است. دقت بینایی و دید دو چشم در ۶-۷ ماهگی مانند بزرگسال می‌شود.
۴ ۸ تا ۱۵ ماهگی هر اتفاق یا حرکت جدیدی می‌تواند حواس کودک را پرت کند اما به طور معمول می‌تواند برای یک دقیقه یا کمی بیشتر نسبت به یک اسباب بازی یا یک فعالیت توجه خود را حفظ کند.
۵  ۱۶تا ۱۹ ماهگی  کودک شما قادر است به مدت ۲تا۳ دقیقه به یک فعالیت ساختار یافته توجه کند. فرزند شما ممکن است نتواند مداخلات کلامی یا بینایی را تحمل کند.
۳ ۲۰ تا ۲۴ ماهگی حواس کودک شما هنوز به راحتی با صداها منحرف می‌شود، اما می تواند به مدت ۳-۶ دقیقه با همراهی یک بزرگسال یا بدون همراهی بزرگسال به فعالیت خود ادامه دهد.
۴  ۲۵تا ۳۶ ماهگی  کودک به طور متوسط می‌تواند ۵ تا ۸ دقیقه به اسباب بازی یا فعالیت خود توجه کند. علاوه بر آن او می‌تواند توجه خود را پس از صدای بزرگسالی که او را می‌خواند تغییر دهد و سپس توجه خودرا به فعالیت قبلی بازگرداند.
۵ ۳۶ تا ۴۲ ماهگی  کودک می‌تواند ۸تا ۱۰ دقیقه بر یک فعالیت مستمر متمرکز شود و همچنین توجه خود را بین صحبت کردن با یک بزرگسال و فعالیتی که انجام می‌داده، تقسیم کند.

سطوح توجه رینل شامل شش سطح می‌باشد که با توجه به سن و ظرفیت کودک ارائه شده است.

 

سطح اول  تولد تا یک سالگی  کودک توجهی گذرا و سطحی به وقایع دارد و با هر محرک جدیدی توجه اش منحرف می‌شود.
سطح دوم  یک تا دو سالگی به فعالیتی که انتخاب می‌کند توجه می‌کند در عین حال دوست ندارد کسی در کار او مداخله ای به ویژه از نوع کلامی بکند.

توجه یک کاناله است (بینایی یا شنیداری).

در این سن می‌تواند محرک های دیگر را به دلیل توجهی که به فعالیت مورد نظر دارد نادیده بگیرد.

سطح سوم  دو تا سه سالگی توجه همچنان یک کاناله است.

به فعالیتی که توسط بزرگسال انتخاب شده توجه می‌کند اما کنترل توجه برایش سخت است.

چنانچه فرد بزرگسال حین بازی کودک وارد شود نمی‌تواند به طور همزمان هم به بزرگسال توجه کند و هم به بازی ادامه دهد.

در متمرکز کردن توجه برای اجرای فعالیتی که توسط دیگران انتخاب شده باید از بزرگسالان کمک بگیرد.

سطح چهارم  سه تا چهار سالگی توجه یک کاناله است اما کنترل آن برای کودک ساده تر شده است.

می‌تواند توجهش را بین بزرگسال و فعالیت جابه جا کند.

راهنمایی های کلامی بزرگسال می تواند به او در اجرای فعالیت کمک کند.

سطح پنجم  چهار تا پنج سالگی می‌تواند به مدت کوتاه توجه را یکپارچه کند (دو کاناله)

با این وجود دامنه توجه محدود است.

کودک می‌تواند بدون اینکه با نگاه کردن به گوینده خللی در رفتار و فعالیتش ایجاد شود به دستورات گوش دهد.

در این سن کودک حین بازی صحبت می‌کند و درواقع از زبان برای کنترل بازی استفاده می کند.

سطح ششم  پنج تاشش سالگی توجه یکپارچه شده و به خوبی قابل کنترل است بنابراین کودک برای ورود به مدرسه آماده شده است.

در این سن کودک زبان را درونی کرده و لازم نیست برای کنترل رفتار از زبان استفاده کند.


حال که متوجه شدید کودکتان در چه سنی باید باید چه میزانی از توجه را نشان دهد، یکی از سوالاتی که ممکن است برایتان پیش آید این است که که اگر میزان توجه او کمتر از حد معمول باشد چه باید کرد؟!

در ادامه با برین پلاس همراه باشید…

 

احمدرضا آیین پور

رشد بینایی و تماس چشمی

اهمیت ارتباط اجتماعی و کنش و واکنش با دنیای اطراف بر هیچکس پوشیده نیست. شکل گیری ابزارها و شیوه های این ارتباط از همان سالهای اولیه زندگی پایه ریزی می‌شود. نقش والدین و محیط زندگی کودک در هرچه بهتر شکل گرفتن تماس چشمی و قوه بینایی اگر از خود کودک بیشتر نباشد، قطعا کمتر نیست.

یکی از کارآمدترین ابزارهای انسان برای ارتباط، تماس چشمی و استفاده از قدرت بینایی برای انجام این مهم است.

کودک تازه به دنیا آمده دید مبهمی نسبت به دنیای اطراف خودش دارد و در طول سال ها در معرض محرک‌های مختلف قرار گرفتن و البته رشد عصبی_حرکتی، به مرور تصویر واضح تری از دنیای اطراف خودش خواهد ساخت.

طبیعتا سال اول زندگی کودک حاوی مهمترین تغییرات در مسیر رشد و  تکامل بینایی کودک و ساخت تصویر روشنی از دنیای اطراف خودش است. این تصویر در تعامل کودک با دنیای اطراف خودش نقش حیاتی خواهد داشت. در نهایت تعامل کودک با دنیای اطراف با استفاده از تماس چشمی و تکامل بینایی به رشد و بالندگی کودک در سایر جنبه ها نیز کمک شایانی خواهد کرد.

رشد بینایی

۱ ماهگی

سیستم عصبی نوزاد تازه به دنیا آمده هنوز به طور کامل رشد نیافته است. حس شنوایی نوزاد در همان دوران جنینی و در رحم مادر تکامل می‌یابد اما حس بینایی اینگونه نیست. نوزاد تازه به دنیا آمده دید مبهمی نسبت به دنیای اطراف خودش دارد و تقریبا همه چیز را بصورت تار می­‌بیند.

نوزاد حتی در تشخیص رنگ ها نیز به همین صورت عمل می­‌کند و رنگها را به صورت سیاه و سفید می‌بیند. در ابتدا حساسیت مردمک چشم نوزاد نسبت به نور دریافتی نیز بسیار بالاست اما رفته رفته این حساسیت پایین آمده و نوزاد تحمل بیشتری در دریافت نور و رنگ از دنیای اطراف خودش نشان خواهد داد. به تدریج روند تکامل این حس به پیش می‌رود و نوزاد درک واضح تری نسبت به دنیای اطراف خودش پیدا می‌کند.

در هفته اول دید کودک به حدود ۳۰سانتی متر می‌رسد و این فاصله تقریبا با فاصله صورت مادر با نوزاد هنگام شیر دادن برابر است. سپس کودک می‌تواند به تدریج چهره ها را تشخیص دهد. البته هرچه این چهره ها بیشتر در معرض دید کودک قرار گیرند قاعدتا کودک بهتر آنها را به خاطر خواهد سپرد.

به طبع آن ابتدا کودک قادر به تشخیص چهره پدر و مادر و سایر نزدیکان خودش خواهد بود. این اتفاق تقریبا در پایان هفته دوم نوزادی رخ خواهد داد. در این زمان کودک به کسانی که در حوزه دید او قرار گیرند خیره خواهد شد.

در هفته سوم کودک به میزان بیشتری به محیط اطراف خود دقت خواهد کرد و به مدت بیشتری خیره خواهد ماند.

در پایان ماه اول میتوان انتظار داشت که کودک با مادرش تماس چشمی برقرار کند و دریچه های جدیدی از ارتباط با دنیای اطراف برقرار کند. البته بازه زمانی برقراری ارتباط چشمی حتی تا ۸ هفتگی هم ممکن است طول بکشد

 سایر توانایی های کودک در پایان ماه اول:

  1. برگشتن به سمت منبع نور
  2. دنبال کردن اشیا به صورت افقی
  3. تشخیص و تمرکز بر روی صورت افراد

۲تا ۳ ماهگی

در دوماه اول هماهنگی بینایی نوزاد چندان بالا نیست اما پس از دو ماه به تدریج میزان این هماهنگی بالاتر می‌رود. نوزاد در این زمان حساسیت و کنجکاوی بیشتری نسبت به محیط اطراف خود نشان خواهد داد.

به طبع توانایی نوزاد برای مواردی نظیر:

  1. افزایش تعادل بین دو چشم
  2. افزایش هماهنگی دو چشم برای ردیابی اشیا
  3. ارتباط چشمی با افراد بالاتر می­‌رود

در این بازه رفته رفته حرکات چشم کودک در عین حال که افزایش می‌یابد، منظم تر و هماهنگ تر هم می‌شود. کودک رفته رفته می‌تواند هر دو چشم خود را بر روی یک جسم ثابت نگه دارد و برای تمرکز بر روی اجسام بدون چرخش دادن سر خود تنها از حرکات چشمانش استفاده کند. در عین  حال حرکات افقی و نیز حلقوی اجسام را با چشمان خود دنبال می‌کند.

در پایان ۳ ماه کودک علاقه بیشتری به تماشای اجسام هندسی نظیر اجسام حلقوی نشان می‌دهد. در این سن کودک می‌تواند متوجه دست و پای خود شده و تدریجا هماهنگی میان حرکات چشم و بینایی نوزاد با حرکات دست و پا نیز بالاتر می‌رود. یکی از نتایجش می‌تواند تکان دادن دست ها و پاهایش با دیدن یک جسم خاص باشد.

کودک در ۲ ماهگی با استفاده از قدرت بینایی خود توانایی بیشتری برای تشخیص چهره ها و افراد نشان می‌دهد. از دیدن چهره ها و افراد آشنا لذت می‌برد و اولین لبخند را در واکنش به دنیای اطراف نشان می‌دهد. و به طبع آن اشتیاق بیشتری به تماس چشمی با دنیای اطراف نشان می‌دهد.

در نظر داشته باشید :

از آنجایی که در این بازه توجه نوزاد نسبت به محرک های سمعی_بصری افزایش یافته، می‌توان با استفاده از آویزان کردن این محرک ها از جمله عروسک های رنگی روی تخت نوزاد به تقویت بینایی نوزاد کمک کرد.

محدوده دید نوزاد در این سن حدود ۳۰سانتی متر و در یک حوزه ۱۸۰درجه ای میباشد.

رشد بینایی


۴تا۶ ماهگی

۶ماهگی نوزاد همزمان است با تغییرات و پیشرفت های شگرف در مراکز بینایی مغز کودک که به نوزاد کمک خواهد کرد که واضح تر ببیند و چشمان خود را سریع تر و دقیق تر حرکت داده و اجسام متحرک را با چشمان خود زیر نظر گرفته و دنبال کند.

از ابتدای این بازه سنی به تدریج دقت و عمق بینایی کودک افزایش یافته و میدان دید او نیز گسترده تر می‌شود، این مساله به نوزاد این امکان را می­‌دهد درک عمیق تری از محیط اطراف خود داشته باشد.

هماهنگی میان چشم و سایر اعضای بدن از جمله دست های کودک در این زمان تدریجا بیشتر می­‌شود. این مساله به کودک این امکان را می­‌دهد که اشیا را راحت تر مکان یابی کرده و آنها را در دست بگیرد.

در حیطه بازی نیز نوزاد با استفاده از این توانایی به تدریج راحت تر می­‌تواند دست و پای خود را تکان داده و با اسباب بازی ها بازی کند. همچنین نوزاد به تدریج می‌تواند چشم هایش را مستقل از سر تکان داده و اشیا را دنبال کند.

تصور کنید در این زمان اسباب بازی از دستان کودک بیفتد، نوزاد شما باید قادر به دنبال کردن آن با استفاده از چشمانش باشد. به تدریج دنبال کردن اشیای کوچکتر نیز به توانایی های کودک اضافه خواهد شد. همچنین از ۵ ماهگی کودک به دستان خودش علاقه نشان می­‌دهد و حرکات انگشتانش را در حین بازی زیر نظر خواهد گرفت.

از حدود ۴ ماهگی کودک به تدریج می­‌تواند رنگ ها را واضح تر ببیند و رنگ های تندتر را تشخیص دهد. حتی می‌توان اظهار داشت که رفته رفته از این لحاظ همانند بزرگسالان عمل کرده و البته قادر خواهد بود همه رنگ های موجود در رنگین کمان را تشخیص بدهد.

والدین گرامی:

مجموعه این توانایی ها به شما این امکان را می‌دهد که در این بازه سنی اولین معاینه چشمی و بینایی را روی کودک انجام دهید که این خود نقطه عطفی در روند رشد کودک می‌باشد.

یک آزمایش ساده برای درک توانایی های بینایی کودک در این زمان می‌­تواند قرار دادن جسم مورد علاقه کودک در طرفین او به گونه ای که نسبت به آن دید نداشته باشد و کودک باید با تکان دادن خود وضعیتش را نسبت به آن جسم تنظیم کند.

با قوی تر شدن ماهیچه های چشم نوزاد در این سن و ارسال پیام هایی از جانب مغز هماهنگی میان چشم های کودک افزایش یافته و به تدریج دید دو چشمی پیدا می‌کند. سپس کودک قادر خواهد بود مردمک چشمان خود را همزمان به چپ یا راست تکان دهد.

هشیاری نوزاد نیز نسبت به محیط خود بیشتر می­‌شود و همچنین نسبت به انعکاسات و تحرکات محیطی حساس تر می‌شود.

توانایی های بینایی کودک در پایان ۶ ماهگی:

  1. افزایش مدت زمان تمرکز
  2. تشخیص دادن بطری و هدایت آن به سمت دهان خودش
  3. دیدن خودش در آینه
  4. افزایش علاقه به اجسام و اسباب بازیهای رنگی

۷تا۱۰ماهگی

به تدریج کودک از دنیای تار و مبهم خود فاصله گرفته و دنیای اطراف را واضح و دقیق می­‌بیند. درک فاصله و عمق برای کودک راحت تر شده و در پرتاب اشیا نیز دقیق تر می­‌شود. خودش کم کم می‌تواند به سمت اشیای مورد علاقه اش حرکت کرده و دستش رابه سمت آنها دراز کند. انجام دادن بازی هایی مثل دالی موشه نیز که بینایی نقش مهمی در آنها دارد، اندک اندک به توانایی های کودک اضافه می­‌شود .

سایر توانایی های بینایی کودک در این سن :

  1. علاقه نشان دادن به تصاویر
  2. توجه بیشتر به اشیای کوچک
  3. تشخیص بهتر در مورد اشیایی که پنهان شده اند
  4. افزایش آگاهی از بدن خود
  5. تشخیص بهتر و بیشتر رنگها

رشد بینایی کودک از ۱۰ ماهگی تا ۳ سالگی + فیلم  .

 

کمال بنام

تاثیر بازی بر کودک

 

پس از مطالعه و بررسی انواع بازی (کلیک کنید)، مساله مهمی که نیاز به شرح و بررسی دارد این است که انواع بازی های مختلفی که معرفی شد چه تاثیراتی می‌توانند بر روی کودکان داشته باشند.

تاثیر بازی

تاثیرات بازی بی هدف

  • بازی بی هدف بر رشد اعتماد به نفس و شناخت محیط توسط کودک تاثیر گذار است.
  • این نوع بازی پایه و شروعی برای انواع دیگر بازی است.

تاثیرات بازی انفرادی

  • به کودکان این فرصت داده می‌شود با آزادی عمل کامل از خیال پردازی استفاده کنند.
  • موجب میشود کودک توانایی های بدنی و ذهنی را یاد بگیرد و تمرین کند.
  • کودک کاملا درگیر یک فعالیت می­‌شود و قرار گرفتن در روند انجام یک کار را تجربه می‌کند.
  • به کمک این نوع بازی می‌توانند جستجو کنند، خلاقیت به خرج دهند و یاد بگیرند اشیا چگونه کار می­‌کنند.
  • برای ایجاد قوانین خود توانمند می‌شوند و حاکم بازی می‌شوند!
  • کودک در معرض انتظار بقیه افراد قرار نمی­‌گیرد و این مساله در روند رشد نکته مثبتی محسوب می‌شود.

آشنایی بیشتر با بازی انفرادی در کودکان:

بازی انفرادی به این معنا نیست که کودک شما منزوی است، بلکه مسیری است برای یادگیری بیشتر توسط کودک.


تاثیرات بازی تماشاگر

  • کودکان دانش شخصی به دست می‌آورند.
  • تعامل کردن را تمرین می‌کنند و فرصتی پیدا می‌کنند که تجربه های شناختی را از رفتار دیگران یاد بگیرند و برای خود اصلاح کنند.
  • اطلاعاتی را ذخیره می‌­کنند که بعدها می‌توانند در روند رشد حرکتی، جسمی، کلامی، احساسی و اجتماعی به کار ببرند.
  • این مرحله این امکان را فراهم می‌کند که پیش از وارد بازی شدن، یادگیری صورت گیرد.

تاثیرات بازی موازی

  • موجب می‌شود کودکان شروع به استفاده از نماد در بازی خود کنند (بازی نمادین)، مثلا یک چوب را به عنوان شمشیر به کار گیرند.
  • همچنین شروع به علت یابی می‌­کنند که ممکن است با آزمون و خطا همراه باشد.
  • از بزرگسالان و سایر کودکان تقلید می­‌کنند.

بازی موازی پلی است به سمت فعالیت های بیشتر وپیچیده تر.


تاثیرات بازی وابسته

  • همکاری بین کودکان را ارتقا می‌بخشد.
  • روند اجتماعی شدن از طریق بازی با دیگران را بهبود می­‌بخشد.
  • حل مسئله را در کودکان بهبود می‌دهد و موجب افزایش تعداد سوالاتی در قالب /چگونه/ /چطور/ و /چرا/ توسط کودک می‌شود.
  • پیشرفت سطوح زبانی را تسهیل می‌­کند.
  • علت یابی توسط کودک را افزایش می‌­دهد.
  •  تلاش کودک برای بازی با سایر کودکان را افزایش می‌دهد و نتیجتا توانایی دوست یابی را در کودکان افزایش می­‌دهد.
  • در این دوره بازی تقلیدی به میزان زیادی دیده می­‌شود.

تاثیرات بازی مشارکتی

  • شنوایی و گفتار به خوبی پیشرفت می­‌کند و تقویت می­‌شود.
  • کودک از طریق این نوع بازی می­‌تواند ایده های خود را با دیگران به اشتراک بگذارد.

⇓⇓ بازی مشارکتی کودکان ⇓⇓

ارتباط برقرار کردن حین بازی در این مرحله بسیار کلیدی است.


محمدرضا مبصری