نوشته‌ها

رفلکس های حیاتی 

در ادامه مطلب مرتبط با انواع رفلکس در کودکان، به شرح چند نوع دیگر از مهم ترین رفلکس ها خواهیم پرداخت.

رفلکس  ۱ Grossed Extension

هنگامی ک کودک به پشت خوابیده است و سر در وضعیت وسط و در امتداد بدن است، بررسی می‌شود.
باید یک پا باز و دیگری به سمت شکم جمع شده باشد. پایی که باز بوده را خم می‌کنیم؛ مشاهده می‌شود پایی که خم بوده باز می‌شود. این رفلکس از تولد تا ۲ ماهگی مشاهده می‌شود و باقی ماندن این رفلکس بعد از ۲ ماهگی می‌تواند نشان دهنده تاخیر در رشد رفلکس‌ها باشد.

رفلکس  ۲ Grossed Extension

شرایط سنجش این رفلکس به گونه ای است که کودک به پشت خوابیده و سر در امتداد بدن و صاف باشد و پاها نیز باز باشند.
در این حالت سطح داخلی ران پا را توسط ضربه آهسته دست تحریک می‌کنیم و مشاهده می‌شود که پای مقابل به سمت داخل آمده و کمی روی پای تحریک شده قرار می‌گیرد. این رفلکس تا ۲ ماهگی دیده می‌شود و باقی ماندن این رفلکس موجب راه رفتن قیچی وار در بزرگسالی می‌شود.

رفلکس Positive supporting reaction

برای انجام این رفلکس زیر بغل کودک را گرفته و در وضعیت ایستاده نگه می‌داریم و چند بار کودک را بالا و پایین می‌کنیم. به ‌طوری که پاهای کودک به زمین برخورد کرده و با بلند کردن کودک صاف شدن پاها و افزایش تون عضلانی در پا دیده شود و نیز زانوها صاف شده و مچ پا به پایین خم ‌شود.
این رفلکس از ۳ ماهگی پدیدار می‌شود و تا ۸ ماهگی ادامه دارد. در صورت باقی ماندن این رفلکس کودک قادر به تحمل وزن بر روی پاها نخواهد بود.

رفلکس Neck Righting

برای بررسی این رفلکس باید کودک در وضعیت خوابیده به پشت قرار بگیرد و سر در امتداد بدن و صاف باشد و همچنین دست‌ها و پاها باز باشند.
با چرخاندن سر کودک به یک سمت (چپ یا راست) مشاهده می‌شود که کل بدن به یک باره به همان سمتی که سر چرخیده شده می‌رود. وجود این رفلکس تا ۶ ماهگی طبیعی است و درصورت باقی ماندن این رفلکس، رفلکس بعدی بوجود نمی‌آید.

رفلکس Body Righting

وضعیت بدن کودک در بررسی این رفلکس هم مانند رفلکس قبل می‌باشد (کودک در وضعیت خوابیده به پشت قرار گرفته و سر در امتداد بدن و صاف باشد و همچنین دست‌ها و پاها باز باشند) و سپس سر را به یک سمت بچرخانیم.
در این رفلکس چرخش قسمت به قسمت بدن (ابتدا شانه، سپس تنه و در آخر لگن) مشاهده می‌شود. این رفلکس بعد از ۶ ماهگی به وجود می‌آید و تا ۱۸ ماهگی ادامه دارد.

رفلکس Amphibian Reaction

جهت انجام این رفلکس کودک باید دمر (به شکم) خوابیده باشد، پاها باز و دست‌ها صاف بالای سر باشد.
برای انجام این رفلکس لگن کودک را از یک طرف بلند می‌کنیم. مشاهده می‌شود که بازو، لگن و زانوی همان سمت خم می‌شوند. این رفلکس از ۶ ماهگی شروع شده و پایه‌ی چهاردست و پا راه رفتن می‌باشد.

در صورت عدم پدیدار شدن این رفلکس کودک قادر نخواهد بود چهاردست و پا راه برود.

رفلکس Landau

برای ایجاد این رفلکس در کودک باید سر او را در حالتی که به شکم روی دست آزمون کننده و در فضا قرار دارد بالا بیاوریم.
نتیجه تحریک این رفلکس منقبض شدن عضلات پشتی کمر و بیرون آمدن کمر و باز شدن پاها می‌باشد. در این تست اگر سر کودک را به سمت داخل خم کنیم (به پایین بیاوریم) کمر کودک به سمت شکم خم شده و پاها به سمت شکم جمع می‌شوند. این رفلکس از ۶ ماهگی تا ۲ سالگی دیده می‌شود.

این‌ها بخشی از انواع رفلکس‌های موجود در دوران کودکی هستند که هرکدام پایه و اساس رفلکس های بعدی و درنهایت رشد حرکتی فرد می‌باشند.

نکاتی که حتما باید هنگام بررسی انواع رفلکس‌ ها رعایت شوند:

  • هنگام ارزیابی کودک نباید خسته، بیمار یا گرسنه باشد.
  • توجه شود که بعضی کودکان در ابتدای زندگی روند رشد آهسته ای داشته و سپس به طور طبیعی رشد خواهند کرد.
  • در کودکانی که زودتر از ماه نهم بارداری متولد می‌شوند، روند رشد انواع رفلکس‌ ها کمی متفاوت تر از دیگر کودکان است.
  • برای افزایش دقت و کاهش احتمال خطا  بررسی انواع رفلکس ها بهتر است توسط متخصص مربوطه انجام شود.

 

بهار بحرینیان

رشد پیش زبانی کودک

کودکان به طور معمول در سال اول تولد اولین کلمات خود را بیان می‌کنند که این مساله میتواند از شیرین ترین اتفاقات برای هر والدینی باشد. اما آیا والدین از مسیری که فرزندشان تا زمان بیان اولین کلمات و بعد از آن طی می‌کند،آگاهی دارند؟ مسیری که پایه رشد زبان و مهارت های مرتبط با آن است و اهمیت بسیاری دارد. از دیدگاه آسیب شناسان گفتار و زبان،این روند به ۲ بخش پیش هدفمندی (۰ تا ۸ ماه) و پیش زبانی (۹ تا ۱۸ ماه) تقسیم می‌شود.
مطلب پیش رو به بررسی هر دو بخش و تحولات مرتبط با آن می پردازد.

بررسی بخش پیش هدفمندی و اتفاقاتی که در این دوره رخ می‌دهد:

تولد تا ۲ماهگی

کودکان از روز اول تولد قدرت شنیدن دارند. آنها به تدریج یاد می‌گیرند،صداها را به مرجع شان ربط دهند. صورت و چهره ی مراقب یا والد خود را در همان هفته های اول پس از تولد تشخیص می‌دهند و چهره ی آنها را به سایرین ترجیح می‌دهند. هم چنین نگاه های کوتاه با مراقب یا والد خود رد و بدل می‌کنند که پایه تماس چشمی آینده آنها می‌باشد. بیشتر اعمال کودکان در این دوره به شکل رفلکسی یا غیر ارادی می‌باشند،مانند رفلکس مکیدن،چنگ زدن (اگر انگشت خود را در دست کودک بگذارید، دست او بسته می‌شود) و سایر رفلکس ها و اعمال بازتابی که در ماه های ابتدایی تولد دیده می‌شوند و به نوعی نقش حفاظتی برای کودک دارند.

بیشتر صداسازی های کودکان در این سن شامل گریه،صداهای نباتی مانند باد گلو،عطسه و سرفه و یا سایر صداهایی که منعکس کننده شرایط او هستند می‌باشند. همچنین اعمال شبه تقلیدی نیز در کودک دیده می‌شود، به گونه ای که در ماه های اول این طور به نظر می‌رسد که او تلاش می‌کند از حالت های چهره ای والدین خود موقع بازی با او تقلید کند.

۲تا۳ماهگی

در این سن صدا سازی های کودک شروع به تغییر می‌کند.صداهایی شبیه “ک” و “گ” بیشتر شنیده می‌شود که از آن با نام cooing یا “بغ بغو” یاد می‌شود. این صداهابه خصوص در شرایطی که کودک احساس خوشایندی دارد، مثل وقتی که  گرسنه و یا خواب آلود نباشد شنیده می‌شوند.

اعمال شبه تقلیدی همچنان در کودک دیده شده و او کم کم شروع به بازی با دست و پای خود می‌کند. رفتار هایی که معطوف به کودک و بدن او هستند و البته ژان پیاژه روان شناس مشهور سوئیسی، آن ها را واکنشهای چرخشی اولیه ‌نامید.

۴تا۶ماهگی

این دوره همزمان است با تغییراتی که در صداسازی های کودک رخ می‌دهد. میزان گریه های او نیز کاهش می‌یابد. بازی های آوایی مانند غان و غون یا babbling که همراه با هجاهای ساده “با”،”دا” و”پا” هستند،دیده می‌شود.کودک همچنین شروع به تغییر ریتم،فرکانس و بلندی صداهای تولیدی اش می‌کند. لازم به ذکر است، صداهایی که در این دوره دیده می‌شوند بیشتر شامل همخوان های (صامت) قدامی هستند یعنی صداهایی که بیشتر در جلوی دهان مانند لب ها تولید می‌شوند.

در این دوره صداهای خلفی (صداهایی که در عقب دهان تولید می‌شوند) که قبلا تولید می‌شدند، نیز کاهش می‌یابند. از دیگر مشاهدات این دوره می‌توان به کنجکاوی بیشتر او نسبت به اشیا یا اسباب بازیهای اطرافش اشاره کرد. او آن هارا به هم میزند، به دهان می‌برد یا پرتاب می‌کند. این شکل از بازیهایی که کودک انجام می‌دهد بازی تخریبی یا تمرینی نامیده می‌شود‌.

به علاوه در این دوره اعمال شبه تقلیدی کم کم جای خود را به تقلید واقعی می‌دهند و کودک می‌تواند حرکات چهره ای والدین هنگام بازی با او یا سایر حرکات را بلافاصله و واضح تر از گذشته تقلید کند.

۷تا۹ماهگی

در این دوره والدین زنجیره های طولانی و تکراری هجاهای ساده (Reduplicated babbling) را از کودک می‌شنوند. تنوع صداهای تولیدی کودک نیز افزایش می‌یابد. از حدود ۸ ماهگی رفتار های هدفمند نیز دیده می‌شود و او شروع به درک روابط علت و معلولی، هدف_وسیله می‌کند. مثلا کم کم یاد می‌گیرد برای رسیدن به اسباب بازی مورد علاقه اش (هدف) از مادر کمک بگیرد (وسیله) یا هر وقت گریه کند (علت) اسباب بازی یا خوراکی را که می‌خواهد به دست می آورد (معلول)

موارد دیگری چون پایداری شی (object permanence) (دانستن اینکه اگر شی ای مقابل او نباشد به معنای نیستی و نابودی آن نیست) نیز از حدود ۸ ماهگی به بعد در کودک پدیدار می‌شود.همچنین تقلید فوری در این سن در رفتارهای کودک دیده می‌شود.

 

۹تا۱۲ماهگی

این مرحله شروع دوره پیش زبانی است که می‌د‌انیم پایه ای برای رشد زبان و مهارت های مزتبط با آن است. رفتارهای هدفمندی که از حدود ۸ ماهگی در کودک ظهور کردند در این دوره تشدید می‌شوند و با بسامد بیشتری نسیت به گذشته دیده می‌شوند. از جمله رفتارهای هدفمند دیگری که در این دوره مشاهده می‌شود می‌توان به ژستچر ها یا حرکات هدفمند انگشتان و دست ها برای برقراری ارتباط در سن ۹ ماهگی اشاره کرد.

از انواع ژستچرهایی که پدیدار می‌شوند می‌توان ژستچر نشان دادن (showing)، دادن (giving) و اشاره کردن (pointing) را نام برد. کودک اسباب بازی را به شما نشان میدهد(showing) آن را به شما می‌دهد (giving) و یا به اسباب بازی مورد علاقه اش اشاره میکند(pointing). البته اشاره به این نکته ضروری ست که ژستچرهای ذکر شده همگی در سن ۹ ماهگی دیده نمی‌شوند؛ بلکه همزمان با رشد کودک می‌توان آن ها را در این بازه ی سنی مشاهده کرد. مثلا ژستچر اشاره کردن (pointing) در اواخر این دوره و در ۱۲ ماهگی دیده می‌شود.

از دیگر تغییراتی که در این دوره دیده می‌شود افزایش مدت زمان تماس  چشمی (eye contact) کودک است. نوبت گیری در بازی نیز در این دوره بیشتر شده و کودک از آنها لذت می‌برد. مانند دالی موشه.
البته ذکراین نکته لازم است که رشد نوبت گیری (turn-taking) از ماه های اول تولد مشاهده می‌شود، برای مثال همزمان که والدین صداسازی ها و حتی گریه های کودک خود را تفسیر می‌کنند کودک سکوت می‌کند و با سکوت والدین او فعالیت خود (گریه یا صدا سازی) را ادامه می‌دهد.

ازجمله مهارت های مهم دیگری که در این بازه شروع به رشد می‌کند توجه مشترک (joint attention) می‌باشد. در واقع هنگامی که والد و کودک علاقه ی خود را روی یک شی یا کار با هم به اشتراک می‌گذارند. برای مثال کودک به هواپیما یا توپ نگاه می‌کند، سپس به والد یا مراقب خود نگاه می‌کند و توجه او را به آن توپ یا هواپیما جلب می‌کند. البته در این مثال شروع کننده ی فرآیند توجه مشترک کودک بود، والدین نیز می‌توانند شروع کننده باشند، مثلا والد به توپ یا هواپیما اشاره کند، سپس کودک به آن نگاه می‌کند و در اغلب موارد والد شروع می‌کند به صحبت درباره ی آن اسباب بازی یا گفتن نام آن.
کودک می‌تواند علاوه بر نگاه، از ژستچر یا حتی صدا سازی برای جلب توجه والد خود به شی مورد نظرش استفاده کند.

تقلید در کودک در طی این مرحله پیشرفت زیادی کرده است و تقلید فوری که در ماه های پیش مشاهده می‌شد کم کم همراه با تقلید معوق انجام می‌شود. به طوریکه کودک بدون اینکه چهره ی والدین خود یا کارهای آنها را ببیند، حرکات چهره ای و سایر رفتارهایی که قبلا در والدین خود دیده بود تقلید می‌کند. صداسازی های کودک نیز تغییرات زیادی می‌کند .او حالا صداهای مختلف را در زنجیره های طولانی با هم ترکیب می‌کند (Non Reduplicated babbling) و آنها را بخصوص در حین بازی و یا هنگامی که اصطلاحا در شرایط راحت است (گرسنه یا خواب آلود نیست) بیان می‌کند. به علاوه کودک زنجیره ای از صداهای غیر واضح اما با الگوی شبیه آهنگ گفتار بزرگسالان تولید می‌کند که به آن گفتار نا مفهوم یا جارگون jargon گفته می‌شود که تفاوت آن با غان و غون در وضوح و آهنگی است که تولید می‌شود.

او می‌تواند کلمه ی “نه” و اسم خود را درک کند و در حدود ۹ ماهگی به نام خود واکنش نشان دهد. در انتهای این دوره شاهد ظهور اولین کلمات و کلمات خود ساخته ی کودک نیز هستیم. کلماتی که برای کودک یا والد او معنادار هستند اما برپایه ی کلمات واقعی و حقیقی بزرگسالان نیستند که به آنها شکل باثبات آوایی یاPCF  (Phonetically Consistent Forms) می‌گویند.

۱۲تا۱۸ماهگی

همان گونه که قبلا گفته شد، این دوره پایان مرحله ی پیش زبانی ست. در انتهای دوره ی قبل (حدود ۱۲ ماهگی، ابتدای این دوره) شاهد بروز اولین کلمات واقعی کودک در کنار کلمات خودساخته ی وی بوده ایم.

کلمات ابتدایی کودک بیشتر شامل اسامی (مامان،بابا،نی نی،به به برای غذا،هاپو،پیشی،بای بای،سلام،نه،جوجو و….) و یا فعل ساده ای مثل ” بده ” می‌باشد. او بین ۵ تا ۲۰ واژه را در ۱۲ ماهگی درک می‌کند. به این معنی که می‌تواند آن واژه را نشان دهد (اسامی) یا عمل مربوط به واژه را انجام دهد (افعال) که این تعداد در ۱۸ ماهگی به ۵۰ تا ۱۵۰ کلمه افزایش می‌باید. همچنین نام اعضای بدن خود را می‌داند و بیان می‌کند. در حدود ۱۸ ماهگی نیز  کودک می‌تواند حدود ۵۰ کلمه که بیشتر شامل اسامی و چندین فعل رایج هستند را بیان کند. با افزایش تعداد واژگان کودک، از صداسازی های قبلی اش مانند گفتار نا مفهوم (jargon) و  همچنین کلمات خود ساخته (PCF) نیز کاسته می‌شود. والدین در این دوره شاهد تکرار سخنان خود توسط کودکشان نیز می‌باشند که آن را پژواک گویی یا Ecolalia می‌گویند. او می‌تواند دستورات تک قسمتی مثل “بشین،بدو،بیا،بده و…” را نیز انجام دهد.

کودک می‌تواند کلمات را همراه با ژستچر ها نیز به کار ببرد و البته تغییراتی در نوع ژستچرهای کودک در این دوره نیز مشاهده می‌شود. او حالا می‌تواند بای بای کند و یا انگشت خود را به نشانه ی سکوت روی لب هایش بگذارد. این گونه ژستچر ها،بازنمایی کننده (representational) نامیده می‌شوند.

کودک عملکرد اشیا را نیز یاد می‌گیرد و دیگر به جای به دهان بردن شانه با راهنمایی والدین آن را به موهایش می‌زند. هنگام بازی با اسباب بازی ها به جای پرتاب کردن یا به دهان بردن آنها بر حسب عملکرد اسباب بازی با آن بازی می‌کند. مثلا ماشین را می‌راند، تلفن را دم گوش نگه می‌دارد یا حتی قاشق را در قابلمه می‌گذارد. به این نوع بازی ها در سیر رشد،بازی عملکردی می‌گویند. البته ممکن است نوع دیگری از بازی ها در انتهای این دوره نیز ظاهر شود به نام بازی های وانمودی.
بازی هایی که کودک در آن اصطلاحا وانمود می‌کند کاری انجام می‌دهد. مثلا وانمود می‌کند با تلفن صحبت می‌کند، وانمود می‌کند مادر عروسکش است و وانمود می‌کند غذا درست می‌کند.

پس از دوره ی پیش زبانی  (از ۱۸ ماهگی به بعد) والدین شاهد بروز اولین عبارات و ترکیبات دو کلمه ای کودک (غالبا ترکیب اسم با اسم) هستند.

 

فاطمه قوتی_مبینا همتی

مزایای درمان آنلاین

به صورت کلی آنلاین تراپی قطعا نسبت به روش معمول جلسات حضوری کمبود هایی را خواهد داشت،از جمله مشکلات دسترسی به اینترنت و … .اما می‌توان اظهار داشت که موقعیت­‌ها و موفقیت­‌هایی را پیش ­می‌آورد که این کمبودها را تا حدود زیادی جبران کند. آنلاین تراپی روشی درحال پیشرفت و گسترش است تا حدی که می تواند به اندازه مراجعه حضوری و یا حتی بیشتر موثر باشد.

به صورت کلی مزایای درمان آنلاین را می‌توان به صورت زیر شرح داد :

 

  • دسترسی افراد ساکن نقاط دور‎‌‌‌ افتاده به درمان

افرادی که ساکن نقاط دوردست و یا روستایی هستند ممکن است نتوانند به سادگی به خدمات درمانی دسترسی داشته باشند. چرا که در ناحیه جغرافیایی آنها یا درمانگری فعالیت نمی‌کند یا ممکن است تعداد پایین درمانگران پاسخگوی نیاز آنها نباشد. در نتیجه نیاز به طی کردن مسافت های طولانی و صرف کردن زمان قابل توجه برای دسترسی به درمانگر یا دنبال کردن روند درمانی ممکن است آنها را از پیگیری روند درمان منصرف کند.

آنلاین تراپی دستیابی سریع و آسان این افراد به درمان را میسر می‌کند.

در شهرهای شلوغ نیز راه دور و دسترسی مناسب نداشتن به وسایل حمل و نقل عمومی و نیز ترافیک و شلوغی می‌تواند مانعی بر سر راه پیگیری حضوری روند درمان باشد. در این شرایط خستگی و عدم رغبت افراد به ادامه روند درمان ممکن است نتایج مثبت و بازدهی درمان را کاهش دهد. این موانع همچنین باعث اتلاف وقت افراد می‌شود. در این صورت خانواده ها می‌توانند همان زمان را به تمرین در خانه و به صورت آنلاین با درمانگر مورد نظر اختصاص دهند که طبیعتا باعث افزایش بازدهی درمان می‌شود. یکی از مزایای آنلاین تراپی این است که به خوبی می‌تواند این مشکلات را رفع و رجوع نماید.

  • دسترسی افراد ناتوان به مراجعه

بخشی از افراد دارای ناتوانی های خاص به دلایل مختلف ذهنی و جسمی قادر به ترک خانه نیستند. هنگامی که دستیابی به بهبودی و درمان مدنظر است،دارا بودن قدرت تحرک (چه برای فردی که جویای درمان است چه افرادی که مسئول دنبال کردن روند درمان او هستند) می‌تواند مسئله ای مهم باشد.

در این شرایط معمولا گزینه جایگزین مراجعه درمانگر به منزل بیمار(home visit) است.

اما در همین شرایط نیز درمانگران ممکن است توانایی پوشش دهی برنامه درمانی همه بیماران را نداشته باشند و یا حتی نتوانند رضایت درمان جویان را به دست آورند. درنتیجه درمان آنلاین با امکان دستیابی به هر درمانگری از هر نقطه کشور می‌تواند راه حلی خوب برای این افراد باشد.

  • هزینه کمتر

آنلاین تراپی هزینه کمتری نسبت به درمان حضوری دارد چراکه هم تعرفه آن نسبت به درمان حضوری کمتر است و هم هزینه های اضافی ای مانند هزینه رفت و آمد در این روش حذف خواهد شد.

  • پایدارتر بودن درمان

درمان آنلاین برخلاف درمان حضوری امکان لغو آن کمتر است. چراکه عواملی مانند هوای نامناسب و اتفاقات ناگهانی درمسیر مراجعه، نمیتواند مانع آن شود. درنتیجه باعث می‌شود روند درمانی منظم تر و پیوسته تر شود.

  • افزایش تعداد جلسات

از آنجایی که این روش هم هزینه کمتر و هم اتلاف وقت کمتری دارد درنتیجه می‌توان تعداد جلسات بیشتری را به صورت آنلاین تنظیم کرد.

  • آسودگی و انعطاف پذیری

آنلاین درمانی روشی راحت و آسوده است.افراد در جلسات درمانی بصورت آنلاین و در شراط راحت منزل خود شرکت می‌کنند و معمولا می‌توانند برنامه جلسات درمانی را در ساعاتی که برایشان راحت تر و ممکن تر است تنظیم کنند. همچنین این روش درمانی انعطاف پذیرتر است. دراین روش افراد به درمانگرهای بیشتری دسترسی داشته و طبیعتا می‌توانند گزینه های بیشتری برای انتخاب درمانگر داشته باشند. می‌توانند درمانگری را که از لحاظ جغرافیایی در محل زندگی آنها نیست اما با برنامه روزانه زندگیشان تطابق بیشتری دارد و یا هزینه معقول تری را با توجه به سطح انتظار آنها دریافت می‌کند، انتخاب کنند.

در این میان مضراتی نیز نسبت به روش معمول و حضوری درمان نیز دارد از جمله اینکه :

 

  • عدم حمایت برخی از بیمه ها از آنلاین تراپی

به دلیل وجود خط مشی های متفاوت برای بیمه های مختلف،بیمه هایی و جود دارند که از توانبخشی آنلاین حمایت نمی‌کنند.

  • مشکلات مربوط به حریم شخصی

این مسئله از مهم ترین مواردی است که در خصوص درمان آنلاین با آن مواجه هستیم. در حیطه توانبخشی آنلاین نگرانی هایی در خصوص عدم حفاظت مناسب از اطلاعات بیماران و همچنین حمله هکر ها وجود دارد .بنابراین در انتخاب سایت های مناسب برای پیش بردن درمان آنلاین نیاز به دقت فراوانی احساس می‌شود.

  • درمان آنلاین همیشه پاسخگو نیست

چنانچه در روند درمان مشکل ناگهانی بوجود آید یا بیمار وارد شرایط بحرانی شود که نیاز به حضور فیزیکی درمانگر باشد،نمی‌توان این مساله را با آنلاین تراپی رفع و رجوع کرد. البته برخی سایت های آنلاین تراپی،با قرار دادن شماره تماس درمانگر این مساله راحل نموده اند.

  • درمان آنلاین برای هر اختلالی مناسب نیست

با توجه به نوع اختلال و شدت و میزان آن ،درمان آنلاین می‌تواند مناسب باشد اما اختلالاتی وجود دارند که درمان آنلاین مناسب آن ها نیست و حتما نیاز به مداخله حضوری احساس می‌شود.

  • درمان آنلاین نمی‌تواند گاهی اطلاعات مناسب را از مراجع استخراج کند

در بسیاری از مراجعین درمان آنلاین نمی‌تواند اطلاعات مربوط به حالت های چهره،سیگنال های صوتی و زبان بدن را بدست آورد .در شرایط حضوری این نشانه ها به درمانگر در تشخیص اختلال و انتخاب شیوه درمان کمک می‌کند.البته تماس صوتی و تصویری تا حدی این مشکل را رفع کرده است اما به دلیل غیر واقعی بودن همیشه مناسب نیست.

  • مسائل اخلاقی و حقوقی

درمان های آنلاین محدودیت های مکانی و زمانی را رفع کرده اند،اما نظارت صحیحی بر آن ها وجود ندارد.گاهی اطمینان حاصل کردن از اینکه درمانگر روش های قانونی را طی می‌کند دشوار است،همچنین قوانین برای درمانگران در کشور های مختلف متفاوت است.این نکته را نیز باید درنظر گرفت که سطح سواد و نوع آموزش درمانگران متفاوت است.بنابراین لازم است قبل از دریافت درمان آنلاین به میزان کافی درمورد درمانگر مدنظر خود اطلاعات کسب کنید.

ادامه مطلب …

آنلاین تراپی و کاربرد هایش

درمان آنلاین در کنار نقایص و مشکلاتش،نکات مثبتی دارد که به خوبی می‌توان از آنها در جهت بهبود روند درمان از آن استفاده کرد.از جمله این که، کودکان امروزه علاقه مند به کار کردن با دستگاه هایی نظیر تبلت و موبایل و تعاملات مبتنی برم فیلم و ویدئو هستند.

چه بسا حتی در مواردی ارائه تمرین مورد نظر از طریق تماس ویدئویی به مراتب راحت تر از شرایط حضور فیزیکی باشد.به طور مثال در مورد کودکان اتیستیک که نسبت به تغییر فضا حساسیت نشان می‌دهند،این روش به شدت می‌تواند موثر باشد.

تحقیقات نشان می‌دهد که با استفاده از درمان آنلاین و ارتباط از راه دور، یک آسیب شناس گفتار و زبان می‌تواند همان نتایجی را انتظار داشته باشد که در یک جلسه حضوری درمانی به بار می آید!

بر اساس تجربیات و تحقیقات،می‌توان درمان از راه دور و آنلاین را به خوبی در زمینه هایی مانند جنبه های شناختی،ارتباطی،ساختار زبان کودک از جمله صرف و نحو و همچنین عملکردهای دستگاه تنفسی فوقانی به کار بُرد.

به این ترتیب می‌توان انتظار داشت که درمان زمینه هایی از جمله تولید صدا، گفتار، زبان، شناخت، زبان نوشتاری،کاربرد زبان (pragmatic) و نیز مسائل مربوط به روانی گفتار(لکنت)کودکان را پوشش دهد.

البته همانطور که در ابتدا اشاره کردیم کودکان اتیستیک را از طریق این روش به خوبی می‌توان زیر چتر حمایت درمان (گفتاردرمانی) قرار داد.

از دیگر موارد مهمی که می‌توان به آن اشاره کرد،تاثیر مثبت درمان آنلاین بر روند درمانی کودکان دو زبانه است.چرا که این روش به ما امکان استفاده از درمانگران مسلط به زبان مادری کودک از راه دور را فراهم می‌سازد.

ادامه مطلب…

رشد تقلید

تقلید یکی از مهمترین مسائل شناختی پیرامون کودکان است که همواره از دغدغه های اساسی هر والدینی به شمار می‌رود. مطلب پیش رو نگاهی تفضیلی به این مهارت بسیار مهم دارد.

نوزاد سه هفته ای با دیدن پدرش که زبان خود را بیرون آورده است همان عمل را تکرار می‌کند و زبان خود را بیرون می آورد. نوباوه (کودک ۲ تا ۵ سال) چهارده ماهه با دیدن نرمش برادرش همانند او دست خود را به سمت بالا کشش می دهد و کودک پنج ساله همانند مادرش، با اسباب بازی هایش آشپزی می کند.

موارد ذکر شده، مثال های مختلفی از کپی برداری رفتار توسط کودکان در سنین مختلف است. این مهارت در نظریه های علمی “تقلید” نامیده می‌شود.  این مساله همواره در نظریات علمی مرتبط با رشد کودک زیر ذره بین بحث و بررسی قرار گرفته است.

تقلید چیست ؟

کپی کردن یا اجرای یک فعل است که با درک یک عمل مشابه در حیوان یا انسان دیگر برانگیخته شده است. در تقلید باید حتما یک مدل که توجه و پاسخ تقلیدگر به سمت او منعطف است، وجود داشته باشد.

تقلید در نوروساینس

ما می توانیم حرکات، اعمال، رفتارها، ژست ها، حالات مختلف چهره، صداها(محیطی)، آواسازی ها و گفتار دیگران را تقلید کنیم. این موضوع که ما انسانها «سیستم تقلید» را بطور اختصاصی در مغز داریم، یک دانش قدیمی عصب شناختی است که از اکتشافات دانشمندی به نام کارل لیپمن می‌باشد. بخش مهم مطالعات لیپمن حول این موضوع بوده که تقلید از توانایی هایی است که در بیمارانی با آسیب در دو ناحیه لوب پریتال و فرونتال، دچار آسیب جدی شده است. بنابراین مکانیسم خاصی دراین دو ناحیه وجود دارد که در تقلید دخالت دارد.

در یافته های دیگر علم عصب شناختی کلاسیک «نورون های آینه ای» مورد بررسی قرار گرفته اند. مطالعه مغز انسان ها با fMRI ثابت کرده که نورون های آینه ای شبکه ای از نورون ها در قشر فرونتال تحتانی و قشر پریتال تحتانی هستند که در زمان تقلید فعال می شوند.

پژوهش اول:

محققان دانشگاه واشنگتون اولین شواهد از پروسه های مغزی را که هنگام تقلید در ذهن کودک رخ می‌دهد، پیدا کرده‌اند. یافته های این محققان الگوهای خاص فعال سازی را در مغز کودکان هنگام مشاهده ی فرد بالغی که  فعالیتی را با قسمت های مختلف بدنش انجام می‌دهد، نشان می دهد.

در گروهی از کودکان ۱۴ ماهه با مشاهده یک فرد بالغ که از دستش برای لمس یک اسباب بازی استفاده می‌کرد، ناحیه مربوط به حرکت دست در مغز کودکان فعال می‌شد. همچنین در گروه دیگری از کودکان با مشاهده فرد بالغی که اسباب بازی را تنها با پایش لمس می‌کرد، ناحیه مربوط به حرکت پا در مغز کودکان فعالیت بیشتری را نشان می‌داد.

کودکان بینندگان با دقت و با ذکاوتی هستند و در یادگیری از دیگران زبده هستند و وقتی افراد دیگر را مشاهده می کنند مغزشان فعال می شود. این مطالعه قدم اول در فهمیدن اینکه «چگونه کودکان از طریق تقلید یاد می گیرند» از طریق علم نوروساینس بوده است.

پژوهش دوم:

در طی این آزمایش از کلاه هایی استفاده شد که در آنها سنسورهایی تعبیه شده بود. این سنسورها فعالیت مغز را در مناطقی از قشر مغز که مربوط به حرکات دست و پا هستند، نشان می‌داد. نوزاد درحالی که روی پای والد خود نشسته بود آزمایشگری را مشاهده می‌کرد که یک اسباب بازی را که روی میز کوتاهی بین او و خودش قرار داشت، لمس می کرد. اسباب بازی یک برجستگی داشت و روی پایه ای محکم تعبیه شده بود. وقتی که آزمایشگر آن برجستگی را با دست یا پایش لمس می کرد، یک موسیقی پخش می شد و کاغذهای رنگی درون برجستگی می‌چرخیدند. آزمایشگر عمل را تکرار می‌کرد و بعد از هر ۴ فشار استراحت می‌کرد تا زمانی که کودک علاقه اش را از دست می‌داد.

یافته ها نشان می دهد وقتی کودکان دیگران را می‌بینند که فعالیتی را با قسمت خاصی از بدنشان انجام می دهند، مغزشان به طریق مشابهی فعال می‌شود. این نکته اثبات می‌کند که برای تقلید ارادی کودکان نیاز به یکسری یادگیری های پایه‌ای دارند، مثلا باید تفاوت بین دست و پا را بدانند!

برای تقلید کردن از فرد دیگر کودک ابتدا باید استدلال کند که آن فرد از کدام قسمت بدنش استفاده کرده است. سپس بخش مربوط به آن قسمت بدن در مغزش فعال ‌شود و بنابراین بفهمد که باید از کدام بخش بدن خود استفاده کند!

 

تقلید در نوزادان

نوزادان توانایی درک نتایج اعمال قبل از رخ دادن آنها را دارند، بنابراین براساس این توانایی آنها به گونه ای می‌توانند چیزی را که دیده اند کپی برداری کنند. اندرو ملتزوف روانشناس آمریکایی آزمایشی را برروی نوزادان ۱۴ ماهه ای که رفتار بزرگسالان را تقلید می کردند اجرا کرد. بر این اساس او به این نتیجه رسید که نوزادان قبل از تلاش برای تقلید یک رفتار، درکی از هدف موردنظر (رفتاری که میخواهند تقلید کنند) را دارند، حتی اگر در کپی برداری از آن شکست بخورند. براساس نتایج به دست آمده از آزمایش‌هایی که در میلمن سنتر دانشکده پزشکی دانشگاه میامی اجرا شد، می‌توان دریافت نوزادان قادر به تقلید حالت های چهره در چند روز اول زندگی هستند.

در حدود ۸ ماهگی کودکان قادر به تقلید از مراقب خود هنگام بازی هایی مثل دالی موشه هستند. همچنین می توانند ژست های آشنا مثل بای بای کردن و دست زدن را تقلید کنند.
در حدود ۱۸ ماهگی نوزادان شروع به تقلید بعضی از اعمال بزرگسالان مانند برداشتن گوشی تلفن اسباب بازی و گفتن سلام، جارو کردن با جاروی اسباب بازی و… می کنند.

 

تقلید در نوباوه گان ( ۲ تا ۵ سال)

در حدود ۳۰-۳۶ ماهگی، نوباوه گان شروع به تقلید از بزرگسالان بصورت تظاهر به آماده شدن برای کار و مدرسه می کنند!
آنها کلماتی که بزرگسالان در گفتار خود می گویند را تقلید می کنند. برای مثال کلمه کاسه را وقتی که بزرگسالی می گوید “آن کاسه را بده” تکرار می کنند. همچنین ممکن است شیوه‌ی ارتباطی اعضای خانواده را با استفاده از ژست ها و کلمات مشابه کپی کنند. برای مثال یک نوباوه وقتی ببیند پدرش از مادرش خداحافظی می‌کند، خواهد گفت بای بای مامان!

نوباوه گان دوست دارند از والدینشان تقلید و به آنها کمک کنند (مثلا دوست دارند ظرف شستن مادرشان را تقلید کنند و در عین حال ظرفها را بشورند).

روانشناس کارول اکرمن در زمینه تقلید نوباوه از نوباوه، تحقیقاتی انجام داده است. او دریافت که کودکان در سن ۲ سالگی خود را وارد بازی های تقلیدی می‌کنند تا با همدیگر ارتباط برقرار کنند.

سه الگوی رایج تقلیدی که اکرمن به آنها دست یافته است شامل:

  • دوسویه
  • به دنبال رهبر
  • هدایت-پیروی

 

  • بازی تقلیدی دوسویه

رایج ترین نوع بازی تقلیدی است که طی آن دو کودک به ترتیب و مکررا عملی را برای بازی انجام می دهند، مثلا توپ را به هوا پرتاب می کنند.

  • بازی تقلیدی به دنبال رهبر

همانطور که از اسمش پیداست شامل کودکی می شود که رفتارهای متفاوت کودک دیگری را به ترتیب تقلید می‌کند.

  • بازی تقلیدی هدایت-پیروی

همانند بازی تقلیدی به دنبال رهبر است با این تفاوت که حرکات این بازی به فضای بیشتری نیاز دارند. مانند حرکات لی لی کردن از نقطه ای به نقطه دیگر و مسابقه دادن در طول اتاق.

عملی که در نوباوه گان در سنین مختلف تقلید می‌شود، متفاوت است. در برخورد با یک موقعیت برابر، نوباوه گان ۲ ساله بیشتر به تقلید حرکتی می‌پردازند و نوباوه گان ۳ ساله به تقلید شفاهی تمایل بیشتری دارند.

انواع تقلید

 

خودکار (Automatic imitation)

وقتی یک محرک برای تقلید ارائه می‌شود، تقلید خودکار خیلی سریع انجام می‌شود. در واقع اگر همراه با فعلی که برای تقلید ارائه می‌شود دستوری هم جهت با آن صادر شود، سرعت تقلید افزایش می‌یابد.

برای مثال نوعی بازی طراحی شد که در آن به کودکان گفته می‌شد از دستورات بزرگسالان پیروی کنند. بزرگسالان ابتدا دستوری می‌دادند و سپس عملی را به عنوان الگوی تقلید ارائه می کردند، دسته ای از اعمال همسوی دستور بود و دسته ای متفاوت. برای مثال به کودک گفته می‌شد مشت کن و سپس همان عمل انجام می‌شد و یا می‌گفتند مشت کن و سپس به عنوان الگو، دستشان را باز می‌کردند. هنگامی که دستور با الگو همسو بود کودکان زودتر پاسخ می دادند.

به این عمل، تقلید خودکار می‌گویند.

اضافی(Over imitation)

تقلید اضافی تمایل شدید کودک برای کپی برداری از تمام رفتارهای الگوی فرد بزرگسال است. حتی مولفه هایی که برای انجام وظیفه لازم نیستند. در واقع این نوع تقلید نشان می‌دهد افراد از تقلید استفاده می‌کنند تا با دیگر افراد ارتباط برقرار کنند.

در آزمایشی برای اثبات نقش ارتباطی این نوع تقلید به افراد گفته شد اسباب بازی ای را از جعبه ای دربیاورند. در این آزمایش هم از افراد بزرگسال و هم از کودکان استفاده شد. برای آزمایش ابتدا نمایشی از عمل نشان داده می‌شد. در نمایش فردی را می‌دیدند که جعبه را باز می‌کند و اسباب بازی را بیرون می‌آورد اما نکته کلیدی این است که همراه این عمل یک فعل اضافه انجام می‌شد. در واقع ابتدا به بالای جعبه با انگشت ضربه زده می‌شد و سپس در آن را باز می‌کردند.

مشخص شد که هر دو گروه کودکان و افراد بالغ از هر سنی آن فعل را کپی برداری می‌کنند. آنها می‌دانستند برای باز کردن در جعبه نیازی به ضربه زدن نیست اما آن کار را تنها برای اینکه عملی اجتماعی بود انجام می‌دادند. آنها در صورتی که می‌دانستند شخصی تماشایشان می‌کند و یا افرادی بطور اجتماعی اینکار را با آنها انجام می‌دادند، عمل را بیشتر اجرا می‌کردند. البته در بزرگسالان این رفتار متفاوت است و تنها در بعضی بافت ها اجرا می‌شود اما کودکان در همه ی بافت ها بدون تمایز آن را انجام می‌دهند.

معوق(Deferred imitation)

پیاژه اصطلاح تقلید معوق را ابداع کرد و بیان کرد این تقلید در نتیجه افزایش توانایی کودکان برای شکل دادن نمونه های ذهنی رفتار اجرا شده توسط دیگران به‌ وجود می آید. درواقع این تقلید توانایی تولید دوباره رفتار یا سلسله رفتارهای قبلی است که نمونه ای از آنها درحال حاضر در محیط درحال اجرا نمی‌باشد.

با افزایش سن کودک توانایی اش برای تقلید معوق افزایش می‌یابد، به ویژه در دوسالگی. از دوسالگی کودکان قادر به تقلید سلسله رفتار، با تاخیری تا حداکثر ۳ ماه هستند. این توانایی به این معناست که آنها قادر هستند دانشی که از یک موقعیت محیطی یا یک شی بدست آورده اند را به موقعیت یا شی دیگری تعمیم دهند.

 

مرضیه اکبری

رفلکس‌های حیاتی

در سری جدید مطالب وبسایت برین پلاس، مجموعه ای از مقالات در حوزه رفلکس های حیاتی کودکان ارائه شده است.

آیا تاکنون اتفاق افتاده که دستتان به یک جسم داغ یا تیز برخورد کرده و خیلی زود آن را عقب بکشید؟

یا وقتی چیزی به چشمتان نزدیک می‌شود شروع به پلک زدن کنید!

این‌ها مثال‌هایی از حرکاتی هستند که اتفاق افتادن آنها تحت اختیار و اراده‌ی ما نیست که به آنها رفلکس می‌گویند.

تعریف جامع و دقیق‌تر از رفلکس به این صورت است :

پاسخ‌های اتوماتیک و غیرارادی هستند که الگوی مشخصی دارند و توسط محرک‌های خاصی ایجاد می‌شوند.

 

رفلکس‌ها انواع مختلفی دارند:

  • بعضی از آنها ابتدای کودکی بوجود آمده و پس از مدتی ازبین می‌روند.
  • اما بعضی دیگر (مانند مثال‌های ذکر شده در ابتدای مطلب) حذف نمی‌شوند و تا پایان عمر پابرجا هستند.

اهمیت بررسی رفلکس ها

هدف کلی از بررسی و ارزیابی این نوع رفلکس‌ها تشخیص وجود اختلال و تاثیر آن بر رشد کودک است؛ زیرا بسیاری از رفلکس‌های دوران نوزادی و ابتدای کودکی در زمان خاصی بوجود می‌آیند و سپس ازبین می‌روند. حضور آنها بعد از زمان خاصی ممکن است نشان دهنده وجود ضایعات مغزی باشد.

مطلب پیش رو به بررسی رفلکس‌های حیاتی از نوزادی تا کودکی می‌پردازد.


 Grasp

این رفلکس در کف دست‌ها و پاها بررسی می‌شود.

  • در کف دست باید فشار ملایم توسط یک شیء یا انگشت آزمون‌گر از قسمت پایینی انگشت کوچک به سمت وسط وارد شود؛ در این صورت انگشتان نوزاد جمع شده و کودک شیء یا انگشت  را می‌گیرد و در مقابل برداشتن شیء مقاومت می‌کند.
  • برای بررسی کف پا فشار باید از زیر پنجه وارد شود و به سمت مرکز برود؛ واکنش کودک خم کردن انگشتان به سمت داخل است.

این رفلکس از بدو تولد مشاهده شده و تا ۳-۴ ماهگی ادامه می‌یابد.

رفلکس در کودکان


Sucking

این رفلکس مربوط به دهان است.

به این صورت که لب‌های کودک را با یک انگشت تحریک می‌کنیم؛ سپس لب کودک به صورت مک زدن حرکت می‌کند. این رفلکس هنگامی که سینه مادر یا سرشیشه به لب‌های کودک برخورد می‌کند کمک کننده است تا تغذیه کودک انجام شود (این رفلکس معمولا هنگامی که کودک سیر باشد مشاهده نمی‌شود).

این رفلکس از بدو تولد دیده می‌شود و تا ۳-۴ ماهگی ادامه پیدا می‌کند.

رفلکس در کودکان


Rooting

این مورد از رفلکس‌های مربوط به دهان است.

با تحریک اطراف لب، کودک لب یا زبانش را به سمت تحریک شده می‌چرخاند. این حرکات می‌توانند با چرخش سر به سمت ناحیه‌ای که تحریک شده همراه باشند. این رفلکس باعث می‌شود تا نوزاد جهت سینه را شناسایی کند.

این رفلکس از تولد تا ۳-۴ ماهگی دیده می‌شود.


Walking/Stepping

این رفلکس با نگه داشتن کودک در وضعیت عمودی و بر روی زمین آغاز می‌شود.

به طوری که وقتی کف پا با زمین برخورد می‌کند پاها به طور متناوب جمع و باز می‌شود و حرکتی همانند راه رفتن صورت می‌گیرد.

این رفلکس تا ۶ الی ۸ هفتگی حذف می‌گردد و با پیشرفت و تکامل آن به تدریج راه رفتن کودک پایه ریزی می‌شود.

رفلکس در کودکان


Galant

برای بررسی این قسمت باید کودک به وضع دمر (خوابیده به شکم) قرار بگیرد و کنار طرفی ستون فقرات تحریک شود. در این صورت تنه در جهتی که تحریک انجام شده منقبض می‌شود.

این رفلکس تا ۳ماهگی از بین می‌رود.

رفلکس در کودکان


Flexor withdrawal

برای بررسی این مورد کودک باید به پشت خوابیده، سر در وسط و امتداد بدن باشد و دست‌ها و پاها باز باشند.

برای ایجاد این رفلکس باید کناره خاجی کف پا توسط شیء تحریک شود؛ مشاهده می‌شود که پایی که تحریک شده به سمت شکم جمع می‌شود درغیراین صورت باید توسط متخصص بررسی شود.

این رفلکس تا ۲ماهگی وجود دارد و بعد از آن از بین می‌رود.


Extensor Thrust

جهت ایجاد این رفلکس نوزاد باید به پشت خوابیده و سر صاف و در امتداد بدن باشد و یک پا به سمت شکم خم و دیگری صاف باشد. با تحریک کناره خاجی پا همان پایی که خم شده صاف می‌شود.

این مورد نیز تا ۲ماهگی وجود دارد.


 

در ادامه رفلکس های حیاتی دیگری را در کودک مورد بررسی قرار خواهیم داد.

 

بهار بحرینیان

انواع حافظه

برای بررسی انواع حافظه نخستین نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که ۳ نوع حافظه وجود دارد:

  • حسی
  • کوتاه مدت
  • بلند مدت

پردازش اطلاعات از حافظه حسی شروع می‌شود به سمت حافظه کوتاه مدت حرکت می‌کند و درنهایت به حافظه بلند مدت منتقل می‌شود.

انواع حافظه

۱.حافظه حسی (sensory memory)

حافظه حسی کوتاه ترین نوع حافظه ماست و بسیار زود گذر است. حافظه حسی همانطور که از اسمش پیداست، به عنوان یک میانجی برای محرک هایی که از طریق حواس پنج گانه ما دریافت شده اند؛ عمل می‌کند. این محرک ها برای لحظه ای کوتاه -به طور معمول کمتر از نیم ثانیه- حفظ می‌شوند.

مثل یک تصویر، یک رایحه یا یک صدا.

حافظه حسی دارای سه زیر شاخه اصلی است:

 

  • حافظه نمادین(Iconic memory)

این حافظه به خاطرات بصری (بینایی) مربوط است. حافظه نمادین بسیار زودگذر است و به این صورت عمل میکند که مغز شما تصویری را که فقط لحظاتی پیش دیده اید به یاد می آورد و حتی پس از حذف تصویر، آنچه را که خیلی سریع و مختصر دیده است؛ «به یاد می‌آورد». هرآنچه را پس از گذشت نیم ثانیه به یاد داشته باشید، به حافظه کوتاه مدت شما منتقل می‌شود.

مثال:

شما به هرآنچه در یک اتاق است نگاه می‌کنید و تخت خواب،میز،کمد و… را مشاهده می‌کنید و چشمان خود را می‌بندید. حافظه نمادین شما هر آنچه را که دیده بودید، به یاد می آورد.

  • حافظه حس شنوایی(Echoic)

حافظه آیکوئیک که حافظه ی حسی-شنوایی نیز نامیده می‌شود، مربوط به خاطرات شنیداری (صوتی) است. به طور کلی، حافظه Echoic اندکی بیشتر از حافظه iconic ذخیره سازی انجام می‌دهد.(حدود ۳-۴ ثانیه)

مثال:

اگر شما چند نت از یک موسیقی را بشنوید، ممکن است بتوانید آنها را بلافاصله پس از اتمام موسیقی دوباره تکرار کنید. با این حال اگر چند دقیقه دیگر دوباره همان موسیقی پخش شود، ممکن است نتوانید آن را بخاطر بیاورید مگر اینکه به حافظه کوتاه مدت شما منتقل شده باشد.

  • حافظه وابسته به لمس(Haptic memory)

این حافظه به خاطرات مربوط به حس لامسه مرتبط است. درست مثل حافظه نمادین و ایکوئیک، حافظه haptic نیز به همان اندازه زودگذر است.

مثال:

اگر شما دست خود را روی یک سطح زبر و خشن بکشید، حسی را که فقط برای چند ثانیه احساس کردید به خاطر خواهید آورد. پس از آن، حافظه برای یادآوری های بعدی نیاز به رمزگذاری اطلاعات در حافظه کوتاه مدت دارد.

دیگر انواع حافظه حسی

دو حس دیگر چطور؟   بویایی ؟   چشایی؟

حتی اگر ما اغلب شنیده باشیم که حس بویایی قوی ترین پیوند را به گذشته دارد، اما از قضا ۳ زیر شاخه ی فوق در زمینه ی حافظه حسی بصورت گسترده تری مورد مطالعه قرار گرفته است! با این وجود به یاد داشته باشید که حافظه حسی زودگذر است و چیزی بیشتر از یک فلاش(جرقه) نیست.

انواع حافظه

برای دیدن نکات و ترفندهایی برای تقویت حافظه کودکتان، کلیک کنید

 

۲.حافظه کوتاه مدت(Short-term memory)

حافظه کوتاه مدت که شامل حافظه کاری یا همان حافظه فعال (Working memory) می‌شود؛ اطلاعات را برای مدت کوتاهی در مورد اتفاقاتی که اخیرا رخ داده است، ذخیره می‌کند.

حافظه کوتاه مدت ظرفیت نگهداریِ مقدار کمی از اطلاعات را بصورت فعال و با دسترسی راحت، برای مدت زمان کوتاهی دارد و برخلاف حافظه حسی قابلیت ذخیره موقت را دارد. ماندگاریِ این ذخیره سازی در حافظه کوتاه مدت به میزان دقت و تلاش آگاهانه ‌ی ما بستگی دارد.

روانشناس جورج میلر اظهار داشت که ظرفیت حافظه کوتاه مدت انسان تقریبا ۲±۷ آیتم می باشد. مطالعات جدید نشان می‌دهد که این تعداد برای دانشجویان در مورد به یادآوری ارقام، دقیق است. اما ظرفیت این حافظه در جمعیت های متنوعی آزمایش شده و نتایج متفاوت بوده است.

توانایی به یاد آوردن کلمات به تعداد بخش های آن بستگی دارد. وقتی کلمات طولانی باشند یا صداهای شبیه به هم داشته باشند، کمتر به یاد آورده می‌شوند ولی وقتی که اطلاعات را بخش بخش کنیم (chunking)، می تواند به ظرفیت حافظه کوتاه مدت ما کمک کند.

مثال:

حفظ کردن شماره تلفن به شکل ۵۹ ۰۳ ۷۸ ۴۴ راحت تر از زمانی است که بخواهیم همان عدد را به شکل بهم چسبیده حفظ کنیم.

  • -حافظه کاری یا فعال(working memory)

داده های موقتی را در ذهن نگه میدارد و همچنین امکان دستکاری اطلاعات را دارد. مدل حافظه فعال از Baddeley & Hich رایج ترین نظریه در این باره است. طبق این مدل حافظه فعال دارای یک حلقه واجی (Phonological Loop)، برای حفظ داده های کلامی است.

حلقه واجی(Phonological Loop) وظیفه ی رسیدگی به اطلاعات شنیداری و کلامی مانند شماره تلفن، نام افراد یا درک کلی درباره آنچه دیگران میگویند، را دارد.

۳.حافظه بلند مدت(Long-term memory)

انواع حافظه

حافظه بلند مدت ما یک سیستم مغزی برای ذخیره، مدیریت و فراخوانی اطلاعات است. این حافظه بسیار پیچیده و با عملکردهای متفاوت است.

از آنجا که حافظه حسی کمتر از یک ثانیه و حافظه کوتاه مدت فقط ۱ تا ۲ دقیقه توانایی ذخیره سازی اطلاعات را دارند، حافظه بلند مدت هرآنچه را که در یک رویداد مربوط به ۵ دقیقه تا حدود ۲۰ سال قبل  باشد، شامل می‌شود.

انواع مختلفی از حافظه بلند مدت وجود دارد:

گاهی آگاهانه هستند یعنی ما را ملزم به تفکر فعال برای یادآوری بخشی از اطلاعات می کنند.

گاهی اوقات ناخودآگاه هستند یعنی به سادگی و بدون تلاش فعال برای یادآوری ظاهر میشوند. مانند یادآوری مسیر بازگشت از محل کار به منزل.

۱- حافظه صریح یا آشکار(Explicit memory)

گاهی به عنوان حافظه آگاهانه (conscious)، از آن یاد میشود. این حافظه فراخوان ارادی (عمدی) اطلاعات است.

مثال:
  • هربار که میخواهیم فرم های درخواست مختلف را پر کنیم، باید آگاهانه آدرس کامل، شماره تلفن ها و… خود را به یاد بیاوریم و یادداشت کنیم.

حافظه اعلانی یا اخباری (Declarative memory)

به نوعی همان حافظه صریح (explicit)، است که شامل حفظ و یادآوری حقایق مهم مثل تاریخ ها، رویدادها و اطلاعات است.

مثال:
  • با گذشت آبان ماه، من میدانم که زمان خرید کادو برای دوستم مهدی ست. چون ۲۳ آذرماه تولد مهدی است.

حافظه رویدادی (Episodic memory)

نوعی از حافظه اعلانی است که شامل توانایی بخاطر سپردن تجربیات شما از زندگیتان است.

مثال:
  • مادر من تماس میگیرد و می پرسد که آخر هفته ام را چگونه گذراندم، من باید فکر کنم و به عقب برگردم تا مسابقات رباتیک و جشن برگزار شده در دانشگاه را به یاد بیاورم و برای مادرم تعریف کنم.
  • ساحلی که تابستان پیش را در آنجا گذرانده اید به یاد می‌آورید.
  • اولین مسافرت خود با هواپیما را بخاطر می‌آورید.
  • اولین رستوران یا کافی شاپی که با همسرتان رفته اید را به خاطر خواهید آورد.

حافظه معنایی (Semantic memory)

نوعی از حافظه اعلانی است که به ذخیره واژگان، حقایق کلیدی، اسامی و دانش عمومی می‌پردازد.

مثال:
  • شما از حافظه معنایی حین امتحان دادن استفاده می‌کنید.
  • دانستن مفهوم گربه، سگ و …
  • به یادآوری نام اشیا
  • به یادآوری پایتخت کشورها
  • دانستن کاربرد اشیا مثل چاقو، چنگال و..
  • دانستن اینکه آسمان آبی است!

۲ـ حافظه ضمنی (Implicit memory)

گاهی حافظه ناخودآگاه یا اتوماتیک نیز گفته می‌شود. این حافظه از تجربیات گذشته استفاده می‌کند تا بار دیگر آن ها را بدون فکر کردن به یاد بیاورد. گفته می‌شود که نوازنده ها و بازیگران ماهر حافظه ضمنیِ توانمندی دارند.

مثال :
  • یک تایپیست هنگام تایپ کردن بدون نیاز به نگاه کردن به کیبورد میتواند به سرعت تایپ کند و نیازی به یادآوری جایگاه هر کلید ندارد.
  • دوچرخه سواری بعد از پیدا کردن مهارت
  • قفل کردن در
  • پختن غذاهای روزمره برای خانم ها خانه دار یا یک آشپز
  • مسواک زدن برای بزرگسالان
  • مراحل شماره گیری با گوشی همراهِ خود و…

حافظه رویه ای (Procedural memory)

نوعی از حافظه ضمنی است که توانایی یادآوری نحوه انجام کارها و بسیاری از فعالیت های روزمره، بدون اینکه تفکر فعال داشته باشیم را دارد.

مثال:
  • من قبلا وقتی سوار ماشین می‌شدم قبل از حرکت، موارد ایمنی مثل کمربند یا تنظیم آینه های ماشین را با دقت چک می‌کردم ولی اکنون با کسب مهارت بیشتر فقط وارد ماشین می‌شوم و به صورت خودکار همه این موارد را بدون تفکر انجام می‌دهم.
  • شنا کردن برای یک شناگر
  • بالا رفتن از پله ها
  • نواختن ساز برای یک نوازنده

حافظه تحریکی (Priming memory)

یکی دیگر از زیرمجموعه های حافظه ضمنی است که شامل استفاده از تصاویر، کلمات یا دیگر محرک ها برای کمک به شناسایی سایر کلمات و عبارات درآینده است.

مثال:

استفاده از رنگ سبز برای به یاد آوردن چمن ها یا قرمز برای به یاد آوردن سیب.

دو نوع حافظه دیگر نیز وجود دارد:

 

حافظه شنوایی(Auditory memory) 

این حافظه به ما کمک می کند تا اطلاعاتی را که از طریق شنیدن صداها به دست می آوریم، نگه داری و حفظ کنیم.

حافظه بینایی-فضایی (Visual-spatial)

این همان حافظه ای است که به کودک کمک خواهد کرد تا تصویر توپ بسکتبال را با کلمه توپ مرتبط سازد. توانایی کودک در زدنِ برچسب «توپ» به آن شی گرد و نارنجی مربوط به این بخش حافظه است.

جمع بندی و خلاصه ای از همه مطالب ارائه شده در فیلم زیر:

  • انواع حافظه حسی

Iconic.M – Echoic.M  – Haptic.M

 

  • انواع حافظه بلند مدت

۱- Explicit.M = Declarative.M

شامل:

Episodic.M (تجربیات شخصی)

Semantic.M (حقایق- رویدادها- اطلاعات عمومی)

 

۲-Implicit.M = Non_Declarative.M

شامل:

Procedural.M

Priming.M

 

میترا تاجیک ، امیرحسین ژیان پور