نوشته‌ها

رشد پیش زبانی کودک

کودکان به طور معمول در سال اول تولد اولین کلمات خود را بیان می‌کنند که این مساله میتواند از شیرین ترین اتفاقات برای هر والدینی باشد. اما آیا والدین از مسیری که فرزندشان تا زمان بیان اولین کلمات و بعد از آن طی می‌کند،آگاهی دارند؟ مسیری که پایه رشد زبان و مهارت های مرتبط با آن است و اهمیت بسیاری دارد. از دیدگاه آسیب شناسان گفتار و زبان،این روند به ۲ بخش پیش هدفمندی (۰ تا ۸ ماه) و پیش زبانی (۹ تا ۱۸ ماه) تقسیم می‌شود.
مطلب پیش رو به بررسی هر دو بخش و تحولات مرتبط با آن می پردازد.

بررسی بخش پیش هدفمندی و اتفاقاتی که در این دوره رخ می‌دهد:

تولد تا ۲ماهگی

کودکان از روز اول تولد قدرت شنیدن دارند. آنها به تدریج یاد می‌گیرند،صداها را به مرجع شان ربط دهند. صورت و چهره ی مراقب یا والد خود را در همان هفته های اول پس از تولد تشخیص می‌دهند و چهره ی آنها را به سایرین ترجیح می‌دهند. هم چنین نگاه های کوتاه با مراقب یا والد خود رد و بدل می‌کنند که پایه تماس چشمی آینده آنها می‌باشد. بیشتر اعمال کودکان در این دوره به شکل رفلکسی یا غیر ارادی می‌باشند،مانند رفلکس مکیدن،چنگ زدن (اگر انگشت خود را در دست کودک بگذارید، دست او بسته می‌شود) و سایر رفلکس ها و اعمال بازتابی که در ماه های ابتدایی تولد دیده می‌شوند و به نوعی نقش حفاظتی برای کودک دارند.

بیشتر صداسازی های کودکان در این سن شامل گریه،صداهای نباتی مانند باد گلو،عطسه و سرفه و یا سایر صداهایی که منعکس کننده شرایط او هستند می‌باشند. همچنین اعمال شبه تقلیدی نیز در کودک دیده می‌شود، به گونه ای که در ماه های اول این طور به نظر می‌رسد که او تلاش می‌کند از حالت های چهره ای والدین خود موقع بازی با او تقلید کند.

۲تا۳ماهگی

در این سن صدا سازی های کودک شروع به تغییر می‌کند.صداهایی شبیه “ک” و “گ” بیشتر شنیده می‌شود که از آن با نام cooing یا “بغ بغو” یاد می‌شود. این صداهابه خصوص در شرایطی که کودک احساس خوشایندی دارد، مثل وقتی که  گرسنه و یا خواب آلود نباشد شنیده می‌شوند.

اعمال شبه تقلیدی همچنان در کودک دیده شده و او کم کم شروع به بازی با دست و پای خود می‌کند. رفتار هایی که معطوف به کودک و بدن او هستند و البته ژان پیاژه روان شناس مشهور سوئیسی، آن ها را واکنشهای چرخشی اولیه ‌نامید.

۴تا۶ماهگی

این دوره همزمان است با تغییراتی که در صداسازی های کودک رخ می‌دهد. میزان گریه های او نیز کاهش می‌یابد. بازی های آوایی مانند غان و غون یا babbling که همراه با هجاهای ساده “با”،”دا” و”پا” هستند،دیده می‌شود.کودک همچنین شروع به تغییر ریتم،فرکانس و بلندی صداهای تولیدی اش می‌کند. لازم به ذکر است، صداهایی که در این دوره دیده می‌شوند بیشتر شامل همخوان های (صامت) قدامی هستند یعنی صداهایی که بیشتر در جلوی دهان مانند لب ها تولید می‌شوند.

در این دوره صداهای خلفی (صداهایی که در عقب دهان تولید می‌شوند) که قبلا تولید می‌شدند، نیز کاهش می‌یابند. از دیگر مشاهدات این دوره می‌توان به کنجکاوی بیشتر او نسبت به اشیا یا اسباب بازیهای اطرافش اشاره کرد. او آن هارا به هم میزند، به دهان می‌برد یا پرتاب می‌کند. این شکل از بازیهایی که کودک انجام می‌دهد بازی تخریبی یا تمرینی نامیده می‌شود‌.

به علاوه در این دوره اعمال شبه تقلیدی کم کم جای خود را به تقلید واقعی می‌دهند و کودک می‌تواند حرکات چهره ای والدین هنگام بازی با او یا سایر حرکات را بلافاصله و واضح تر از گذشته تقلید کند.

۷تا۹ماهگی

در این دوره والدین زنجیره های طولانی و تکراری هجاهای ساده (Reduplicated babbling) را از کودک می‌شنوند. تنوع صداهای تولیدی کودک نیز افزایش می‌یابد. از حدود ۸ ماهگی رفتار های هدفمند نیز دیده می‌شود و او شروع به درک روابط علت و معلولی، هدف_وسیله می‌کند. مثلا کم کم یاد می‌گیرد برای رسیدن به اسباب بازی مورد علاقه اش (هدف) از مادر کمک بگیرد (وسیله) یا هر وقت گریه کند (علت) اسباب بازی یا خوراکی را که می‌خواهد به دست می آورد (معلول)

موارد دیگری چون پایداری شی (object permanence) (دانستن اینکه اگر شی ای مقابل او نباشد به معنای نیستی و نابودی آن نیست) نیز از حدود ۸ ماهگی به بعد در کودک پدیدار می‌شود.همچنین تقلید فوری در این سن در رفتارهای کودک دیده می‌شود.

 

۹تا۱۲ماهگی

این مرحله شروع دوره پیش زبانی است که می‌د‌انیم پایه ای برای رشد زبان و مهارت های مزتبط با آن است. رفتارهای هدفمندی که از حدود ۸ ماهگی در کودک ظهور کردند در این دوره تشدید می‌شوند و با بسامد بیشتری نسیت به گذشته دیده می‌شوند. از جمله رفتارهای هدفمند دیگری که در این دوره مشاهده می‌شود می‌توان به ژستچر ها یا حرکات هدفمند انگشتان و دست ها برای برقراری ارتباط در سن ۹ ماهگی اشاره کرد.

از انواع ژستچرهایی که پدیدار می‌شوند می‌توان ژستچر نشان دادن (showing)، دادن (giving) و اشاره کردن (pointing) را نام برد. کودک اسباب بازی را به شما نشان میدهد(showing) آن را به شما می‌دهد (giving) و یا به اسباب بازی مورد علاقه اش اشاره میکند(pointing). البته اشاره به این نکته ضروری ست که ژستچرهای ذکر شده همگی در سن ۹ ماهگی دیده نمی‌شوند؛ بلکه همزمان با رشد کودک می‌توان آن ها را در این بازه ی سنی مشاهده کرد. مثلا ژستچر اشاره کردن (pointing) در اواخر این دوره و در ۱۲ ماهگی دیده می‌شود.

از دیگر تغییراتی که در این دوره دیده می‌شود افزایش مدت زمان تماس  چشمی (eye contact) کودک است. نوبت گیری در بازی نیز در این دوره بیشتر شده و کودک از آنها لذت می‌برد. مانند دالی موشه.
البته ذکراین نکته لازم است که رشد نوبت گیری (turn-taking) از ماه های اول تولد مشاهده می‌شود، برای مثال همزمان که والدین صداسازی ها و حتی گریه های کودک خود را تفسیر می‌کنند کودک سکوت می‌کند و با سکوت والدین او فعالیت خود (گریه یا صدا سازی) را ادامه می‌دهد.

ازجمله مهارت های مهم دیگری که در این بازه شروع به رشد می‌کند توجه مشترک (joint attention) می‌باشد. در واقع هنگامی که والد و کودک علاقه ی خود را روی یک شی یا کار با هم به اشتراک می‌گذارند. برای مثال کودک به هواپیما یا توپ نگاه می‌کند، سپس به والد یا مراقب خود نگاه می‌کند و توجه او را به آن توپ یا هواپیما جلب می‌کند. البته در این مثال شروع کننده ی فرآیند توجه مشترک کودک بود، والدین نیز می‌توانند شروع کننده باشند، مثلا والد به توپ یا هواپیما اشاره کند، سپس کودک به آن نگاه می‌کند و در اغلب موارد والد شروع می‌کند به صحبت درباره ی آن اسباب بازی یا گفتن نام آن.
کودک می‌تواند علاوه بر نگاه، از ژستچر یا حتی صدا سازی برای جلب توجه والد خود به شی مورد نظرش استفاده کند.

تقلید در کودک در طی این مرحله پیشرفت زیادی کرده است و تقلید فوری که در ماه های پیش مشاهده می‌شد کم کم همراه با تقلید معوق انجام می‌شود. به طوریکه کودک بدون اینکه چهره ی والدین خود یا کارهای آنها را ببیند، حرکات چهره ای و سایر رفتارهایی که قبلا در والدین خود دیده بود تقلید می‌کند. صداسازی های کودک نیز تغییرات زیادی می‌کند .او حالا صداهای مختلف را در زنجیره های طولانی با هم ترکیب می‌کند (Non Reduplicated babbling) و آنها را بخصوص در حین بازی و یا هنگامی که اصطلاحا در شرایط راحت است (گرسنه یا خواب آلود نیست) بیان می‌کند. به علاوه کودک زنجیره ای از صداهای غیر واضح اما با الگوی شبیه آهنگ گفتار بزرگسالان تولید می‌کند که به آن گفتار نا مفهوم یا جارگون jargon گفته می‌شود که تفاوت آن با غان و غون در وضوح و آهنگی است که تولید می‌شود.

او می‌تواند کلمه ی “نه” و اسم خود را درک کند و در حدود ۹ ماهگی به نام خود واکنش نشان دهد. در انتهای این دوره شاهد ظهور اولین کلمات و کلمات خود ساخته ی کودک نیز هستیم. کلماتی که برای کودک یا والد او معنادار هستند اما برپایه ی کلمات واقعی و حقیقی بزرگسالان نیستند که به آنها شکل باثبات آوایی یاPCF  (Phonetically Consistent Forms) می‌گویند.

۱۲تا۱۸ماهگی

همان گونه که قبلا گفته شد، این دوره پایان مرحله ی پیش زبانی ست. در انتهای دوره ی قبل (حدود ۱۲ ماهگی، ابتدای این دوره) شاهد بروز اولین کلمات واقعی کودک در کنار کلمات خودساخته ی وی بوده ایم.

کلمات ابتدایی کودک بیشتر شامل اسامی (مامان،بابا،نی نی،به به برای غذا،هاپو،پیشی،بای بای،سلام،نه،جوجو و….) و یا فعل ساده ای مثل ” بده ” می‌باشد. او بین ۵ تا ۲۰ واژه را در ۱۲ ماهگی درک می‌کند. به این معنی که می‌تواند آن واژه را نشان دهد (اسامی) یا عمل مربوط به واژه را انجام دهد (افعال) که این تعداد در ۱۸ ماهگی به ۵۰ تا ۱۵۰ کلمه افزایش می‌باید. همچنین نام اعضای بدن خود را می‌داند و بیان می‌کند. در حدود ۱۸ ماهگی نیز  کودک می‌تواند حدود ۵۰ کلمه که بیشتر شامل اسامی و چندین فعل رایج هستند را بیان کند. با افزایش تعداد واژگان کودک، از صداسازی های قبلی اش مانند گفتار نا مفهوم (jargon) و  همچنین کلمات خود ساخته (PCF) نیز کاسته می‌شود. والدین در این دوره شاهد تکرار سخنان خود توسط کودکشان نیز می‌باشند که آن را پژواک گویی یا Ecolalia می‌گویند. او می‌تواند دستورات تک قسمتی مثل “بشین،بدو،بیا،بده و…” را نیز انجام دهد.

کودک می‌تواند کلمات را همراه با ژستچر ها نیز به کار ببرد و البته تغییراتی در نوع ژستچرهای کودک در این دوره نیز مشاهده می‌شود. او حالا می‌تواند بای بای کند و یا انگشت خود را به نشانه ی سکوت روی لب هایش بگذارد. این گونه ژستچر ها،بازنمایی کننده (representational) نامیده می‌شوند.

کودک عملکرد اشیا را نیز یاد می‌گیرد و دیگر به جای به دهان بردن شانه با راهنمایی والدین آن را به موهایش می‌زند. هنگام بازی با اسباب بازی ها به جای پرتاب کردن یا به دهان بردن آنها بر حسب عملکرد اسباب بازی با آن بازی می‌کند. مثلا ماشین را می‌راند، تلفن را دم گوش نگه می‌دارد یا حتی قاشق را در قابلمه می‌گذارد. به این نوع بازی ها در سیر رشد،بازی عملکردی می‌گویند. البته ممکن است نوع دیگری از بازی ها در انتهای این دوره نیز ظاهر شود به نام بازی های وانمودی.
بازی هایی که کودک در آن اصطلاحا وانمود می‌کند کاری انجام می‌دهد. مثلا وانمود می‌کند با تلفن صحبت می‌کند، وانمود می‌کند مادر عروسکش است و وانمود می‌کند غذا درست می‌کند.

پس از دوره ی پیش زبانی  (از ۱۸ ماهگی به بعد) والدین شاهد بروز اولین عبارات و ترکیبات دو کلمه ای کودک (غالبا ترکیب اسم با اسم) هستند.

 

فاطمه قوتی_مبینا همتی

رشد شناختی پیاژه

رشد شناختی پیاژه یکی از مهمترین نظریات علمی تاریخ است. مطلب پیش رو به شرح و بررسی کامل این نظریه پرداخته است.

ژان ویلیام فریتز پیاژه،  روانشناس، زیست شناس و فیلسوف سوئیسی(۱۹۳۶) نخستین شخصی بود که مطالعه‌ای منظم در زمینه رشد شناختی انجام داد. نظریه وی چگونگی ساختارِ مدلِ ذهنی کودکان را در مورد جهان توضیح می‌دهد. در دنیای روانشناسی، اهمیت پیاژه و نظریاتش بر کسی پوشیده نیست. او با این عقیده که هوش یک ویژگی ثابت است، مخالف بود و پیشرفت شناختی را روندی می‌دانست که به دلیل بلوغ بیولوژیک و تعامل با محیط اتفاق می‌افتد.

پیاژه نسبت به پاسخ های کودکان درمورد سوالاتی که نیاز به تفکر منطقی داشتند، تعجب بسیاری داشت. او معتقد بود که این پاسخ های نادرست، تفاوت های مهمی را بین تفکر بزرگسالان و کودکان نشان می‌دهد.

تلاش پیاژه بر این مساله نبود که میزان مهارت های کودکان در شمارش، حل مسئله و… را بعنوان روشی برای درجه بندی IQ بسنجد؛ بلکه آنچه او بیشتر به آن علاقمند بود، شیوه ظهور مفاهیم اساسی مانند: عدد-زمان-کمیت-عدالت و … بود.

طبق گفته پیاژه؛ کودکان با یک ساختار ذهنی بسیار پایه ای (که بطور ژنتیکی به ارث برده اند و سپس تکامل می‌یابد) متولد می‌شوند و براساس این ساختار یادگیری و دانش بعدی پایه ریزی می‌شود.

مراحل رشد شناختی پیاژه

  1. مرحله حسی حرکتی _ تولد تا ۲ سالگی
  2. مرحله پیش عملیاتی _ ۲ تا ۷ سالگی
  3. مرحله عملیات عینی _ ۷ تا ۱۱سالگی
  4. مرحله عملیات انتزاعی یا صوری _ ۱۱ سالگی به بعد

دو مرحله اول که با نام حسی ـ حرکتی و پیش عملیاتی شناخته شده اند، مختص محدوده سنی تولد تا ۷ سالگی هستند. هر مرحله شامل نقاط عطف (milestone) شناختی خاصی است که نشانگر رشد شناختی اوایل کودکی است.

مرحله حسی _ حرکتی

در طول مرحله حسی _ حرکتی (sensorimotor stage)، کودک از بدو تولد تا ۲ سالگی یاد می‌گیرد که چگونه با استفاده از حواس و حرکات بدنی خود، محیط اطرافش را درک کند.

در ابتدا کودک برای کشف محیط اطراف خود از حرکات اساسی بازتابی (رفلکسی) خود، مانند مکیدن و تکان دادن بازوها استفاده می‌کند. همچنین از حس بینایی، لمس، بویایی، چشایی، شنوایی استفاده می‌کند.

در شروع دوره حسی ـ حرکتی ممکن است کودکان و نوزادان آنچنان باهوش بنظر نرسند. اما در حقیقت آنها به مثابه دانشمندانی کوچک، به کمک اطلاعاتی که از تجربیاتشان به دست می‌آورند، یاد می‌گیرند که چگونه بین افراد، اشیا، بافت ها، دیدنی‌ها و … تمایز قائل شوند و اینکه چگونه موقعیت های مختلف باعث ایجاد تفاوت در آنها می‌شود.

  • پیاژه از مشاهده مستقیم و دقیق فرزندان خود نتیجه گرفت که فرایند تفکر در این مرحله طی ۶ مرحله فرعی ایجاد شده است.

۱.طرحواره های بازتابی

در همان اوایل زندگی کودک (تولد تا ۱ماهگی)، او محیط را فقط از طریق رفلکس ها؛ مانند مکیدن، خیره شدن، گرفتن انگشتی که ما آن را در کف دستش قرار می‌دهیم و… درک می‌کند. اما بنظر می‌رسد که هنوز چیزی در مورد محیط اطرافش نمی‌فهمد.

۲.واکنش های چرخشی اولیه

زمانی‌ که کودک بین یک تا چهار ماهگی باشد، می‌تواند احساسات جدیدی را در مورد بدن خود کشف کند و شروع به تکرار مواردی خواهد کرد که بنظر خوشایند می‌رسند. این مرحله «چرخشی» نامیده می‌شود زیرا کودک رفتارش را تکرار می‌کند مثل چرخیدن حول محور دایره.

به عنوان مثال کودکی که انگشت شست خود را نزدیک دهانش برده و شروع به مکیدن می‌کند، در اولین مرتبه این نوعی واکنش رفلکسی است و او قصدی برای مکیدن انگشتش ندارد. اما به دلیل علاقه به این کار، شروع به تکرار این عمل خواهد کرد.

۳.واکنش های چرخشی ثانویه

در سن چهار تا هشت ماهگی، کودک الگوی چرخشی جدیدی را شروع می‌کند. او به تدریج برون گراتر می‌شود و شروع به تقلید از خود می‌کند. و نیز به محیط اطرافش واکنش نشان می‌دهد و سپس آن عمل را تکرار می‌کند تا عکس العملی دریافت کند.

تصور کنید کودک برای بار اول اسباب بازی اش را به هوا پرتاب می‌کند و پدرش می‌خندد بنابراین او مجددا شروع به پرتاب کردن اسباب بازی می‌کند، به این امید که پدرش هربار به این کار بخندد!

۴.هماهنگی واکنش ها

حدودا بین هشت تا دوازده ماهگی کودک برای گرفتن یک واکنش و نشان دادن اینکه عملکرد اشیا را می‌داند، عمدا عملی را شروع خواهد کرد.

همان‌طور که در مورد کودک مثال قبل ذکر شد، او اسباب بازی اش را به هوا پرتاب می‌کرد و اولین بار نیازی به واکنش دیگران نداشت و به طور اتفاقی واکنشی را مشاهده می‌کرد. اما اکنون او درک می‌کند که برخی از اشیا کارکرد خاص خود را دارند.

مثلا اگر موش اسباب بازی اش را تکان دهد، سرو صدا تولید خواهد شد. بنابراین کودک در این مرحله شروع به انجام رفتار های هدفمند می‌کند. علاوه براین کودک در این مرحله پایداری شی و رابطه علت و معلولی را درک می‌کند.

۵.واکنش های چرخشی سوم

مختص سن دوازده تا هجده ماهگی است. در این مرحله واکنش های کودک خلاقانه تر می‌شود. کودکان تا قبل از این مرحله برای کاوش در محیط پیرامون، اشیا را از هم باز می‌کردند اما اکنون تلاش می‌کنند آن ها را کنار هم بگذارند.

در این مرحله کودک به بالاترین حد برون گرایی دست پیدا می‌کند. همچنین از روش های جدیدی برای رسیدن به اهداف آشنای خود استفاده می‌کند.

۶.بازنمایی ذهنی

در سن هجده ماهگی تا دو سالگی کودک از رویدادهای گذشته، تصویر ذهنی تشکیل می‌دهد و به جای آزمون و خطا، مسائل را بصورت نمادی حل می‌کند و راه حل های جدیدی پیدا می‌کند. کودک در این مرحله به تقلید معوق دست می‌یابد و می‌تواند بدون اینکه الگو را ببیند، آن را تکرار کند.

  • کودک در این مرحله در حال گذار به مرحله پیش عملیاتی است.

نگاهی اجمالی به اولین مرحله نظریه رشد شناختی پیاژه :

زیر مرحله نکات
طرحواره های بازتابی (۰-۱ماهگی) بازتاب مکیدن، گونه، بلعیدن و…
واکنش های چرخشی اولیه (۱-۴ماهگی) در رابطه با بدن خود عادتهای ساده حرکتی دارند
واکنش های چرخشی ثانویه (۴-۸ماهگی) مهارت چنگ زدن/ دستکاری کردن/ تکرار رویدادهای جالب
هماهنگی واکنش ها (۸-۱۲ماهگی) انجام عملیات هدفمند/ کنار زدن موانع/ آگاهی از موانع
واکنش های چرخشی سوم (۱۲-۱۸ماهگی) کاوش فعال/ کنجکاوی/ تقلید/ آزمون و خطا
آغاز تفکر (۱۸ تا ۲ سالگی) بازنمایی ذهنی/ ابداع وسایل جدید/ بازی نمادین/ تقلید معوق/ بقای شی بطور کامل

مرحله پیش ­­­­_عملیاتی

در مرحله پیش عملیاتی (preoperational stage)، کودک در سن ۲ تا ۷ سالگی به تدریج پایداری شی را پایه ریزی می‌کند و رشد شیوه های تفکر انتزاعی را ادامه می‌دهد.

این مرحله شامل رشد مهارت های زبانی و استفاده از کلمات و رفتارهایی برای نشان دادن اشیا یا رویدادهایی است که در گذشته تجربه کرده اند. رشد زبانی یکی از ویژگی های بارز این دوره است.

پیاژه خاطر نشان کرد که کودکان در این مرحله هنوز منطق مشخصی را درک نمی‌کنند؛ از لحاظ ذهنی نمی‌توانند اطلاعات را دستکاری کنند و قادر به درکِ نقطه نظرِ دیگران از دیدگاه آنها (خودمحوری) نیستند.

در مرحله پیش عملیاتی، کودکان در استفاده از نمادها بطور فزاینده ای مهارت کسب می‌کنند؛ و به همان میزان افزایش بازی و تظاهرات آن را نشان می‌دهند.

برای مثال کودک از یک شی به عنوان نماد شی دیگری استفاده می‌کند؛ مثلا از یک جارو به عنوان اسب استفاده می‌کند.(بازی نمادین)

نقش بازی کردن نیز اهمیت ویژه ای دارد. کودکان اغلب نقش های مادر، پدر، دکتر و… را بازی می‌کنند.

ویژگی های کلیدی مرحله پیش عملیاتی

 

درک مرکزگرایی

عبارت است از تمایل کودک به اختصاص تمرکزش فقط بر روی یک جنبه از یک موقعیت در یک زمان. و هنگامی که کودک بر روی چندین جنبه از یک وضعیت به طور همزمان تمرکز کند؛ توانایی تمرکز زدایی را بدست آورده است. در این مرحله کودکان در تفکر درمورد جنبه های مختلف هر موقعیتی در یک زمان دچار مشکل می‌شوند و علاوه بر بافت های غیراجتماعی در تمرکز زدایی موقعیت های اجتماعی نیز دچار مشکل می‌شوند.

درک خودمحوری

پیاژه برای مطالعه توانایی های ذهنی کودکان از تکنیک های خلاقانه و هوشمندانه ای استفاده کرد.

یکی از تکنیک های معروف او برای نشان دادن خودمحوری، استفاده از نمایشگر سه بعدی یک صحنه کوهستانی بود و از کودکان خواسته می‌شد که تصویری را که از زاویه دید خودشان می بینند، به او نشان دهند. کودکان با دشواری کمتری این فعالیت را انجام می‌دادند، ولی در مرحله بعد از کودکان خواسته می‌شد تصویری را که شخص دیگری هنگام نگاه کردن به کوه می‌بیند، به او نشان دهند.

  • تقریبا همه کودکان تصویری را که خودشان از همان سمت کوه را می‌دیدند، انتخاب می کردند.
  • به گفته پیاژه کودکان به دلیل این که قادر به درک دیدگاه دیگران نیستند، با این مشکل روبرو می‌شوند.

دیگر محققان هم آزمایشات مشابهی انجام دادند.

در یک مطالعه، به کودکان اتاق یک عروسک کوچک را نشان دادند. کودکان می‌توانستند ببینند که داخل خانه یک اسباب بازی در پشت یک مبل پنهان شده است، سپس کودکان را به یک اتاق بزرگ منتقل کردند که دقیقا مشابه همان خانه عروسکی کوچک بود.

کودکانی که سن کمتری داشتند نمی‌توانستند درک کنند که برای پیدا کردن اسباب بازی باید به پشت مبل نگاه کنند، درحالی که کودکان بزرگتر بلافاصله به جستجوی اسباب بازی می‌پرداختند.

  • روانشناسان رشدی، به توانایی درک دیدگاه ها، افکار، احساسات و حالات مختلف دیگر افراد، تئوری ذهن می گویند.

درک نگهداری ذهنی:

در یک آزمایش، مقادیر مساوی آب در دو ظرف یکسان ریخته می‌شود. سپس مایع موجود در یک ظرف را درون یک فنجان با شکل متفاوت مثلا فنجان بلند یا کوتاه می‌ریزیم. حال از کودک سوال می‌پرسیم که کدام ظرف مایع بیشتری دارد؟

کودکان تقریبا همیشه فنجانی را که از نظر ظاهر پرتر است انتخاب می‌کنند. پیاژه آزمایش‌های مشابهی در زمینه حفظ، تعداد، طول، جرم، حجم، وزن و مقدار انجام داد. او دریافت که تعداد کمی از کودکان قبل از ۵ سالگی درک درستی از نگهداری ذهنی نشان می‌دهند.

در پایان لازم به ذکر است:

همان طور که ممکن است متوجه شده باشید بیشتر تمرکز پیاژه در این مرحله از رشد بر روی آزمایش‌هایی بوده که او مستقیما نمی‌توانسته انجام دهد. بنابراین ارزیابی های او مورد تایید همه نمیباشد!

محققی به نام مارتین هیوز، استدلال كرد كه دلیل عدم موفقیت كودكان در كار سه كوه، صرفاً این است كه آنها توانایی درک و فهم آن را ندارند!

هیوز با استفاده از آزمایشی که شامل استفاده از عروسک ها بود، نشان داد که کودکان در سن ۴ سالگی می‌توانند موقعیت ها را از دیدگاه های مختلف درک کنند و این نشان می‌دهد که کودکان کمتر از نظریه پیاژه خودمحور هستند.

 

تا این قسمت دو مرحله اول از رشد شناختی پیاژه تا سن ۷ سالگی مورد بررسی قرار گرفته است+ ادامه مطلب ….

 

میترا تاجیک