نوشته‌ها

رشد پیش زبانی کودک

کودکان به طور معمول در سال اول تولد اولین کلمات خود را بیان می‌کنند که این مساله میتواند از شیرین ترین اتفاقات برای هر والدینی باشد. اما آیا والدین از مسیری که فرزندشان تا زمان بیان اولین کلمات و بعد از آن طی می‌کند،آگاهی دارند؟ مسیری که پایه رشد زبان و مهارت های مرتبط با آن است و اهمیت بسیاری دارد. از دیدگاه آسیب شناسان گفتار و زبان،این روند به ۲ بخش پیش هدفمندی (۰ تا ۸ ماه) و پیش زبانی (۹ تا ۱۸ ماه) تقسیم می‌شود.
مطلب پیش رو به بررسی هر دو بخش و تحولات مرتبط با آن می پردازد.

بررسی بخش پیش هدفمندی و اتفاقاتی که در این دوره رخ می‌دهد:

تولد تا ۲ماهگی

کودکان از روز اول تولد قدرت شنیدن دارند. آنها به تدریج یاد می‌گیرند،صداها را به مرجع شان ربط دهند. صورت و چهره ی مراقب یا والد خود را در همان هفته های اول پس از تولد تشخیص می‌دهند و چهره ی آنها را به سایرین ترجیح می‌دهند. هم چنین نگاه های کوتاه با مراقب یا والد خود رد و بدل می‌کنند که پایه تماس چشمی آینده آنها می‌باشد. بیشتر اعمال کودکان در این دوره به شکل رفلکسی یا غیر ارادی می‌باشند،مانند رفلکس مکیدن،چنگ زدن (اگر انگشت خود را در دست کودک بگذارید، دست او بسته می‌شود) و سایر رفلکس ها و اعمال بازتابی که در ماه های ابتدایی تولد دیده می‌شوند و به نوعی نقش حفاظتی برای کودک دارند.

بیشتر صداسازی های کودکان در این سن شامل گریه،صداهای نباتی مانند باد گلو،عطسه و سرفه و یا سایر صداهایی که منعکس کننده شرایط او هستند می‌باشند. همچنین اعمال شبه تقلیدی نیز در کودک دیده می‌شود، به گونه ای که در ماه های اول این طور به نظر می‌رسد که او تلاش می‌کند از حالت های چهره ای والدین خود موقع بازی با او تقلید کند.

۲تا۳ماهگی

در این سن صدا سازی های کودک شروع به تغییر می‌کند.صداهایی شبیه “ک” و “گ” بیشتر شنیده می‌شود که از آن با نام cooing یا “بغ بغو” یاد می‌شود. این صداهابه خصوص در شرایطی که کودک احساس خوشایندی دارد، مثل وقتی که  گرسنه و یا خواب آلود نباشد شنیده می‌شوند.

اعمال شبه تقلیدی همچنان در کودک دیده شده و او کم کم شروع به بازی با دست و پای خود می‌کند. رفتار هایی که معطوف به کودک و بدن او هستند و البته ژان پیاژه روان شناس مشهور سوئیسی، آن ها را واکنشهای چرخشی اولیه ‌نامید.

۴تا۶ماهگی

این دوره همزمان است با تغییراتی که در صداسازی های کودک رخ می‌دهد. میزان گریه های او نیز کاهش می‌یابد. بازی های آوایی مانند غان و غون یا babbling که همراه با هجاهای ساده “با”،”دا” و”پا” هستند،دیده می‌شود.کودک همچنین شروع به تغییر ریتم،فرکانس و بلندی صداهای تولیدی اش می‌کند. لازم به ذکر است، صداهایی که در این دوره دیده می‌شوند بیشتر شامل همخوان های (صامت) قدامی هستند یعنی صداهایی که بیشتر در جلوی دهان مانند لب ها تولید می‌شوند.

در این دوره صداهای خلفی (صداهایی که در عقب دهان تولید می‌شوند) که قبلا تولید می‌شدند، نیز کاهش می‌یابند. از دیگر مشاهدات این دوره می‌توان به کنجکاوی بیشتر او نسبت به اشیا یا اسباب بازیهای اطرافش اشاره کرد. او آن هارا به هم میزند، به دهان می‌برد یا پرتاب می‌کند. این شکل از بازیهایی که کودک انجام می‌دهد بازی تخریبی یا تمرینی نامیده می‌شود‌.

به علاوه در این دوره اعمال شبه تقلیدی کم کم جای خود را به تقلید واقعی می‌دهند و کودک می‌تواند حرکات چهره ای والدین هنگام بازی با او یا سایر حرکات را بلافاصله و واضح تر از گذشته تقلید کند.

۷تا۹ماهگی

در این دوره والدین زنجیره های طولانی و تکراری هجاهای ساده (Reduplicated babbling) را از کودک می‌شنوند. تنوع صداهای تولیدی کودک نیز افزایش می‌یابد. از حدود ۸ ماهگی رفتار های هدفمند نیز دیده می‌شود و او شروع به درک روابط علت و معلولی، هدف_وسیله می‌کند. مثلا کم کم یاد می‌گیرد برای رسیدن به اسباب بازی مورد علاقه اش (هدف) از مادر کمک بگیرد (وسیله) یا هر وقت گریه کند (علت) اسباب بازی یا خوراکی را که می‌خواهد به دست می آورد (معلول)

موارد دیگری چون پایداری شی (object permanence) (دانستن اینکه اگر شی ای مقابل او نباشد به معنای نیستی و نابودی آن نیست) نیز از حدود ۸ ماهگی به بعد در کودک پدیدار می‌شود.همچنین تقلید فوری در این سن در رفتارهای کودک دیده می‌شود.

 

۹تا۱۲ماهگی

این مرحله شروع دوره پیش زبانی است که می‌د‌انیم پایه ای برای رشد زبان و مهارت های مزتبط با آن است. رفتارهای هدفمندی که از حدود ۸ ماهگی در کودک ظهور کردند در این دوره تشدید می‌شوند و با بسامد بیشتری نسیت به گذشته دیده می‌شوند. از جمله رفتارهای هدفمند دیگری که در این دوره مشاهده می‌شود می‌توان به ژستچر ها یا حرکات هدفمند انگشتان و دست ها برای برقراری ارتباط در سن ۹ ماهگی اشاره کرد.

از انواع ژستچرهایی که پدیدار می‌شوند می‌توان ژستچر نشان دادن (showing)، دادن (giving) و اشاره کردن (pointing) را نام برد. کودک اسباب بازی را به شما نشان میدهد(showing) آن را به شما می‌دهد (giving) و یا به اسباب بازی مورد علاقه اش اشاره میکند(pointing). البته اشاره به این نکته ضروری ست که ژستچرهای ذکر شده همگی در سن ۹ ماهگی دیده نمی‌شوند؛ بلکه همزمان با رشد کودک می‌توان آن ها را در این بازه ی سنی مشاهده کرد. مثلا ژستچر اشاره کردن (pointing) در اواخر این دوره و در ۱۲ ماهگی دیده می‌شود.

از دیگر تغییراتی که در این دوره دیده می‌شود افزایش مدت زمان تماس  چشمی (eye contact) کودک است. نوبت گیری در بازی نیز در این دوره بیشتر شده و کودک از آنها لذت می‌برد. مانند دالی موشه.
البته ذکراین نکته لازم است که رشد نوبت گیری (turn-taking) از ماه های اول تولد مشاهده می‌شود، برای مثال همزمان که والدین صداسازی ها و حتی گریه های کودک خود را تفسیر می‌کنند کودک سکوت می‌کند و با سکوت والدین او فعالیت خود (گریه یا صدا سازی) را ادامه می‌دهد.

ازجمله مهارت های مهم دیگری که در این بازه شروع به رشد می‌کند توجه مشترک (joint attention) می‌باشد. در واقع هنگامی که والد و کودک علاقه ی خود را روی یک شی یا کار با هم به اشتراک می‌گذارند. برای مثال کودک به هواپیما یا توپ نگاه می‌کند، سپس به والد یا مراقب خود نگاه می‌کند و توجه او را به آن توپ یا هواپیما جلب می‌کند. البته در این مثال شروع کننده ی فرآیند توجه مشترک کودک بود، والدین نیز می‌توانند شروع کننده باشند، مثلا والد به توپ یا هواپیما اشاره کند، سپس کودک به آن نگاه می‌کند و در اغلب موارد والد شروع می‌کند به صحبت درباره ی آن اسباب بازی یا گفتن نام آن.
کودک می‌تواند علاوه بر نگاه، از ژستچر یا حتی صدا سازی برای جلب توجه والد خود به شی مورد نظرش استفاده کند.

تقلید در کودک در طی این مرحله پیشرفت زیادی کرده است و تقلید فوری که در ماه های پیش مشاهده می‌شد کم کم همراه با تقلید معوق انجام می‌شود. به طوریکه کودک بدون اینکه چهره ی والدین خود یا کارهای آنها را ببیند، حرکات چهره ای و سایر رفتارهایی که قبلا در والدین خود دیده بود تقلید می‌کند. صداسازی های کودک نیز تغییرات زیادی می‌کند .او حالا صداهای مختلف را در زنجیره های طولانی با هم ترکیب می‌کند (Non Reduplicated babbling) و آنها را بخصوص در حین بازی و یا هنگامی که اصطلاحا در شرایط راحت است (گرسنه یا خواب آلود نیست) بیان می‌کند. به علاوه کودک زنجیره ای از صداهای غیر واضح اما با الگوی شبیه آهنگ گفتار بزرگسالان تولید می‌کند که به آن گفتار نا مفهوم یا جارگون jargon گفته می‌شود که تفاوت آن با غان و غون در وضوح و آهنگی است که تولید می‌شود.

او می‌تواند کلمه ی “نه” و اسم خود را درک کند و در حدود ۹ ماهگی به نام خود واکنش نشان دهد. در انتهای این دوره شاهد ظهور اولین کلمات و کلمات خود ساخته ی کودک نیز هستیم. کلماتی که برای کودک یا والد او معنادار هستند اما برپایه ی کلمات واقعی و حقیقی بزرگسالان نیستند که به آنها شکل باثبات آوایی یاPCF  (Phonetically Consistent Forms) می‌گویند.

۱۲تا۱۸ماهگی

همان گونه که قبلا گفته شد، این دوره پایان مرحله ی پیش زبانی ست. در انتهای دوره ی قبل (حدود ۱۲ ماهگی، ابتدای این دوره) شاهد بروز اولین کلمات واقعی کودک در کنار کلمات خودساخته ی وی بوده ایم.

کلمات ابتدایی کودک بیشتر شامل اسامی (مامان،بابا،نی نی،به به برای غذا،هاپو،پیشی،بای بای،سلام،نه،جوجو و….) و یا فعل ساده ای مثل ” بده ” می‌باشد. او بین ۵ تا ۲۰ واژه را در ۱۲ ماهگی درک می‌کند. به این معنی که می‌تواند آن واژه را نشان دهد (اسامی) یا عمل مربوط به واژه را انجام دهد (افعال) که این تعداد در ۱۸ ماهگی به ۵۰ تا ۱۵۰ کلمه افزایش می‌باید. همچنین نام اعضای بدن خود را می‌داند و بیان می‌کند. در حدود ۱۸ ماهگی نیز  کودک می‌تواند حدود ۵۰ کلمه که بیشتر شامل اسامی و چندین فعل رایج هستند را بیان کند. با افزایش تعداد واژگان کودک، از صداسازی های قبلی اش مانند گفتار نا مفهوم (jargon) و  همچنین کلمات خود ساخته (PCF) نیز کاسته می‌شود. والدین در این دوره شاهد تکرار سخنان خود توسط کودکشان نیز می‌باشند که آن را پژواک گویی یا Ecolalia می‌گویند. او می‌تواند دستورات تک قسمتی مثل “بشین،بدو،بیا،بده و…” را نیز انجام دهد.

کودک می‌تواند کلمات را همراه با ژستچر ها نیز به کار ببرد و البته تغییراتی در نوع ژستچرهای کودک در این دوره نیز مشاهده می‌شود. او حالا می‌تواند بای بای کند و یا انگشت خود را به نشانه ی سکوت روی لب هایش بگذارد. این گونه ژستچر ها،بازنمایی کننده (representational) نامیده می‌شوند.

کودک عملکرد اشیا را نیز یاد می‌گیرد و دیگر به جای به دهان بردن شانه با راهنمایی والدین آن را به موهایش می‌زند. هنگام بازی با اسباب بازی ها به جای پرتاب کردن یا به دهان بردن آنها بر حسب عملکرد اسباب بازی با آن بازی می‌کند. مثلا ماشین را می‌راند، تلفن را دم گوش نگه می‌دارد یا حتی قاشق را در قابلمه می‌گذارد. به این نوع بازی ها در سیر رشد،بازی عملکردی می‌گویند. البته ممکن است نوع دیگری از بازی ها در انتهای این دوره نیز ظاهر شود به نام بازی های وانمودی.
بازی هایی که کودک در آن اصطلاحا وانمود می‌کند کاری انجام می‌دهد. مثلا وانمود می‌کند با تلفن صحبت می‌کند، وانمود می‌کند مادر عروسکش است و وانمود می‌کند غذا درست می‌کند.

پس از دوره ی پیش زبانی  (از ۱۸ ماهگی به بعد) والدین شاهد بروز اولین عبارات و ترکیبات دو کلمه ای کودک (غالبا ترکیب اسم با اسم) هستند.

 

فاطمه قوتی_مبینا همتی

تاثیر بازی بر کودک

 

پس از مطالعه و بررسی انواع بازی (کلیک کنید)، مساله مهمی که نیاز به شرح و بررسی دارد این است که انواع بازی های مختلفی که معرفی شد چه تاثیراتی می‌توانند بر روی کودکان داشته باشند.

تاثیر بازی

تاثیرات بازی بی هدف

  • بازی بی هدف بر رشد اعتماد به نفس و شناخت محیط توسط کودک تاثیر گذار است.
  • این نوع بازی پایه و شروعی برای انواع دیگر بازی است.

تاثیرات بازی انفرادی

  • به کودکان این فرصت داده می‌شود با آزادی عمل کامل از خیال پردازی استفاده کنند.
  • موجب میشود کودک توانایی های بدنی و ذهنی را یاد بگیرد و تمرین کند.
  • کودک کاملا درگیر یک فعالیت می­‌شود و قرار گرفتن در روند انجام یک کار را تجربه می‌کند.
  • به کمک این نوع بازی می‌توانند جستجو کنند، خلاقیت به خرج دهند و یاد بگیرند اشیا چگونه کار می­‌کنند.
  • برای ایجاد قوانین خود توانمند می‌شوند و حاکم بازی می‌شوند!
  • کودک در معرض انتظار بقیه افراد قرار نمی­‌گیرد و این مساله در روند رشد نکته مثبتی محسوب می‌شود.

آشنایی بیشتر با بازی انفرادی در کودکان:

بازی انفرادی به این معنا نیست که کودک شما منزوی است، بلکه مسیری است برای یادگیری بیشتر توسط کودک.


تاثیرات بازی تماشاگر

  • کودکان دانش شخصی به دست می‌آورند.
  • تعامل کردن را تمرین می‌کنند و فرصتی پیدا می‌کنند که تجربه های شناختی را از رفتار دیگران یاد بگیرند و برای خود اصلاح کنند.
  • اطلاعاتی را ذخیره می‌­کنند که بعدها می‌توانند در روند رشد حرکتی، جسمی، کلامی، احساسی و اجتماعی به کار ببرند.
  • این مرحله این امکان را فراهم می‌کند که پیش از وارد بازی شدن، یادگیری صورت گیرد.

تاثیرات بازی موازی

  • موجب می‌شود کودکان شروع به استفاده از نماد در بازی خود کنند (بازی نمادین)، مثلا یک چوب را به عنوان شمشیر به کار گیرند.
  • همچنین شروع به علت یابی می‌­کنند که ممکن است با آزمون و خطا همراه باشد.
  • از بزرگسالان و سایر کودکان تقلید می­‌کنند.

بازی موازی پلی است به سمت فعالیت های بیشتر وپیچیده تر.


تاثیرات بازی وابسته

  • همکاری بین کودکان را ارتقا می‌بخشد.
  • روند اجتماعی شدن از طریق بازی با دیگران را بهبود می­‌بخشد.
  • حل مسئله را در کودکان بهبود می‌دهد و موجب افزایش تعداد سوالاتی در قالب /چگونه/ /چطور/ و /چرا/ توسط کودک می‌شود.
  • پیشرفت سطوح زبانی را تسهیل می‌­کند.
  • علت یابی توسط کودک را افزایش می‌­دهد.
  •  تلاش کودک برای بازی با سایر کودکان را افزایش می‌دهد و نتیجتا توانایی دوست یابی را در کودکان افزایش می­‌دهد.
  • در این دوره بازی تقلیدی به میزان زیادی دیده می­‌شود.

تاثیرات بازی مشارکتی

  • شنوایی و گفتار به خوبی پیشرفت می­‌کند و تقویت می­‌شود.
  • کودک از طریق این نوع بازی می­‌تواند ایده های خود را با دیگران به اشتراک بگذارد.

⇓⇓ بازی مشارکتی کودکان ⇓⇓

ارتباط برقرار کردن حین بازی در این مرحله بسیار کلیدی است.


محمدرضا مبصری

انواع بازی

کودک:

کلمه بازی یقینا می‌تواند بازتابنده موارد و اطلاعات زیادی در ذهن باشد. یکی از این موارد خیلی مهم انواع بازی ها می‌باشد.

بازی و انسان (علی الخصوص کودک) مفاهیمی هستند که کاملا به هم گره خورده اند و از لحظه تولد تا آخر عمر یک انسان این نکته وجود دارد و البته شکل های مختلفی به خود می­‌گیرد.

وقتی راجع به بازی کودک صحبت می‌­شود ممکن است صرفا فعالیتی در نظر گرفته شود که کودک با آن سرگرم می‌شود (کودک شاده،حالش خوبه و …) و به صورت کلی فعالیتی که بیشتر جنبه تفریحی داشته باشد.

بله!تفریح یکی از مهم ترین جنبه‌های انواع بازی هاست. اما یقینا مفهوم گسترده بازی جنبه های دیگری نیز دارد.

بسیاری از روندهای رشدی، یادگیری، افزایش توانایی های ذهنی و حرکتی، رشد حرکتی و…. درطی بازی کردن کودک رشد می‌­کنند

  • به صورت کلی در تعریف بازی می توان گفت که عبارت است از ارتباط، لمس، یادگیری و آشنا شدن با چگونگی کار کردن اشیا به صورت سرگرم کننده.

عکس زیر نمایانگر انواع بازی های کودکان در سنین مختلف است که در ادامه به شرح آنها می‌پردازیم.

انواع بازی


بازی بی هدف (unoccupied play)

از همان ماه های ابتدایی نوزادی شروع می‌شود و تا ۳ ماهگی ادامه دارد. به این صورت که کودک مشغول بازی است اما بازی او بی هدف است.

شکل این بازی به گونه ای ‌است که انگار کودک، حرکات تصادفی و بدون هدف انجام می­دهد و هیچ قصدی از انجام این حرکات ندارد ولی همین حرکات و بازی بی هدف شروعی برای فرم های اولیه انواع بازی در کودک است.

بازی بی هدفبازی بی هدف بر رشد اعتماد به نفس و شناخت محیط توسط کودک تاثیر گذار است.


بازی انفرادی  (Solitary Play)

بازی انفرادی یکی از سطوح اولیه رشد بازی است. تنها بازی کردن، یک مرحله طبیعی و نرمال در روند رشد بازی کودک ۰-۲ ساله است.

در این مرحله یادگیری از طریق بازی توسط کودک صورت می‌گیرد ولی کودک در این سطح هنوز به اندازه کافی از روابط آگاهی پیدا نکرده و نمی‌تواند در کنار دیگران بازی کند.

به تنهایی بازی کردن این فرصت را به کودکان می‌دهد که فکر کنند، جستجو کنند و خلاق شوند. وقتی یک کودک تنها بازی می‌کند یاد می‌­گیرد که تمرکز کند و برای خودش فکر کند، ایده های خلاقانه داشته باشد و احساسات خود را مدیریت (تنظیم) کند. همه این موارد برای یادگیری کودک مفید است.

کودکان و نوپایان (از تولد تا ۲سالگی) در این سطح قرار دارند. در این سطح بسیار زیاد مشغول جستجو کردن و کشف کردن دنیای جدید پیرامون خود هستند. و هر موقعیت جدید به عنوان یک تجربه ی جدید یادگیری تلقی می‌شود.

بازی انفرادی

نمونه هایی از بازی انفرادی

 

  • بازی انفرادی فعال

شامل فعالیت هایی با اسباب بازی یا بدون آن است. مثلا کودک قطعات چوبی مکعب مانند را در کنار هم قرار میدهد یا اینکه یک سطل را از شن پر و سپس خالی می‌­کند.

  • بازی انفرادی خیالی

این نوع بازی می‌تواند رشد مفاهیم انتزاعی را در کودک تقویت کند.


بازی تماشاگر  (onlooker play)

این سطح از بازی در ادامه بازی انفرادی پدید می‌آید. هرچه سن کودکان بیشتر می‌شود سعی می‌کنند دیگران را هنگام بازی کردن زیر نظر بگیرند. این فرایند در ۲تا ۲/۵سالگی مشاهده می‌شود.

در این سطح کودک بیشتر زمان خود را صرف تماشای انواع بازی ها در سایر کودکان می‌کند.

کودکان مشاهده گر، معمولا یک کودک خاص یا گروه خاصی از کودکان را زیر نظر می­‌گیرند. آن ها به دیگر کودکان نزدیک می‌­شوند ولی در فرآیند بازی مشارکت نمی­‌کنند. همچنین با فاصله و بدون صحبت کردن کنار سایر کودکان می‌نشینند و صرفا علاقه مندند بازی کودکان دیگر را تماشا کنند. در این شرایط ممکن است این گونه برداشت کنید که کودک می‌­خواهد به بازی آن ها واکنشی نشان دهد، مثلا سوالی بپرسد، ارتباط برقرار کند، پیشنهادی ارئه دهد ولی در واقع او فقط میخواهد ببیند و تماشا کند.

کودکان از طریق مشاهده کردن یاد می­‌گیرند. آن ها علاقه مند به دیگران هستند ولی هنوز آمادگی کافی برای مشارکت در بازی و ارتباط با دیگران را ندارند. کودکانی که مرحله بازی تماشاگر را طی می‌کنند احتمالا کمتر از اتفاقات غیر مترقبه می‌ترسند.

بازی تماشاگراین مرحله اغلب با بازی انفرادی همراه است.


بازی موازی  (parallel play)

بازی موازی بسیار اهمیت دارد و در محدوده ۲/۵ تا ۳ سالگی ظهور می‌کند. در این سن این نوع بازی به کودک کمک می‌کند که قوانین حاکم میان کودکان همسن خود، توانایی های بینایی، همکاری کردن و دنبال کردن یک فعالیت به صورت مستقل را یاد بگیرد.

بازی موازی علاوه بر طبیعی بودن در فرآیند رشد، یک گام مهم در زمینه یادگیری چگونه تعامل کردن با دیگران است.

در بازی موازی کودکان در کنار سایر کودکانی که مشغول بازی کردن هستند، بازی می‌کنند اما نکته اینجاست که با هم بازی نمی­‌کنند بلکه هرکدام به تنهایی بازی می­‌کنند. این مرحله نیز معمولا در محدوده سنی ۲تا ۳ سالگی ظهور می­‌کند.

برای مثال: ۲ کودک ۱۸ ماهه که اسباب بازی های یکسانی دارند، در کنار یکدیگر و در یک اتاق حضور دارند، مشارکتی با همدیگر ندارند ولی متوجه حضور یکدیگر هستند،  به تنهایی بازی می‌­کنند و هنوز به آن سطح نرسیده اند که بخواهند با هم بازی کنند.

برخلاف کودکان بزرگتر که با دیگر کودکان تعامل و ارتباط دارند، کودکان نوپا در کنار یکدیگر بازی می­‌کنند اما مشارکتی برقرار نمی‌کنند.

بازی موازی اغلب اولین گام در جهت شکل دهی به روابط اجتماعی بیرون از خانواده تلقی می‌شود.

ممکن است شما ببینید کودکتان در کنار دیگر کودکان در حال انجام فعالیت مشابهی باشد و فکر کنید که با آن‌ها مشارکت دارد، ولی او صرفا می‌­خواهد در کنار سایر کودکان باشد. همچنین ممکن است حضور کودک در کنار سایر کودکان بنظر اهمیت چندانی نداشته باشد و اهمیتی برای این موضوع قائل نباشید اما به واقع کلیدی ترین فعالیت او در این سطح از رشد است.

جدا کردن کودک از سایر کودکان ممکن است مجددا او را به سمت آنها سوق دهد بدون اینکه ارتباطی برقرار کند!

بازی موازی

اصلی ترین کلید بازی موازی، بازی کودکان در کنار یکدیگر و تماشا کردن و گوش دادن به یکدیگر است. این مرحله بخش حیاتی از روند اجتماعی شدن کودکان است.

در این سن آنان به اسباب بازی های مشابه علاقه مندند و به اسباب بازی های خود توجه ویژه ای دارند.


بازی تعاملی  (associative play)

بازی وابسته در ۳-۴ سالگی اتفاق می‌افتد که شامل فعالیت های جداگانه از دیگران ولی با مشارکت و همکاری آن‌ها است.

بازی وابسته تفاوت ناچیزی با بازی موازی دارد. در این نوع بازی در حالی که کودکان فعالیت های جداگانه ای از یکدیگر انجام می‌­دهند ولی درگیر این نکته می‌شوند که دیگران چه کاری انجام می­‌دهند!

کودک در سطح بازی وابسته با دیگر کودکان انواع بازی ها را انجام میدهد ولی هنوز به سطحی نرسیده که در گروه نقش خود را پیدا کرده و مشارکت کند. پس با یکدیگر بازی می­‌کنند ولی لزوما همکاری نمی‌­کنند. کودکان شروع به تعامل از طریق صحبت کردن، قرض دادن و نوبت گیری با اسباب بازی ها می‌­کنند ولی در واقع هر کودک به تنهایی بازی و فعالیت مورد نظرش را انجام می‌دهد.

نگرانی های ارتباطی کودک در این سن محدود به قرض دادن و از دست دادن اسباب بازی می‌­باشد. در طی بازی وابسته کودکان بزرگتر در نقش رهبر ظاهر می­‌شوند. همه کودکان درگیر بازی می‌­شوند ولی در طی بازی فعالیت مشابهی انجام نمی­‌دهند. همچنین در این سطح هیچ تقسیم کاری وجود ندارد. پس هیچ سازمان دهی در مورد وسایل و اهداف و فعالیت‌ها وجود ندارد. بنابراین به‌صورت کلی هدف خاصی وجود ندارد!


بازی مشارکتی  (cooperative play)

بازی مشارکتی در سن ۴-۵ سالگی ظهور می‌کند که اوج ظهور کامل آن در دوره پیش دبستانی است. بازی مشارکتی اغلب به عنوان شکلی سازمان یافته تر از بازی تعریف می شود.

کودکان در این نوع بازی در گروه هایی بزرگتر با مجموعه ای از اهداف حاضر می‌­شوند. یک کار هنری انجام می­‌دهند یا اینکه اسکیت خود را می­‌پوشند. در طی بازی مشارکتی نقش رهبر و دنبال کننده کاملا مشخص است.

کودک در گروه کودکانی است که با آن ها بازی می­‌کند و جمعا هدف خاصی دارند، مثل درست کردن یا ساختن چیزی، تلاش برای اهداف رقابتی و … .همچنین بازی های رسمی که شباهتی به شرایط بزرگسالی دارد و نیز نقش های اختصاصی که توسط دیگران به آن ها داده می‌شوند از جمله اهداف بازی مشارکتی هستند.

انواع بازی ها در کودکان + فیلم  

 

محمدرضا مبصری