رشد گفتار از ۲ تا ۵ سالگی

پس از بررسی رشد گفتار کودکان تا ۲ سالگی (کلیک کنید)، اکنون میخواهیم بدانیم کودکان ۲ تا ۵ ساله چگونه مسیر رشد طبیعی گفتاری خود را طی خواهند کرد.

رشد گفتار

۲ تا ۳ سال

  • خزانه واژگان بیانی حدود ۱۰۰ تا ۳۰۰ کلمه ای.
  • خزانه واژگان درکی حدود ۵۰۰ تا ۹۰۰ کلمه ای.
  • ۵۰ تا ۷۰ درصد گفتار کودک قابل درک است.
  • از جملاتی کوتاه استفاده می‌کنند.
  • جملات ۳ کلمه ای بکار می‌برند.
  • گفتار دقیق تر می‌شود اما ممکن است هنوز بعضی از صداها را بطور کاملا صحیح تولید نکنند و غریبه ها نتوانند هرآنچه کودک می‌گوید، متوجه شوند.
  • دستورالعمل های ساده را دنبال می‌کنند، مثل : خرسی را روی تخت بزار .
  • برخی مفاهیم فضایی و مکانی را می‌شناسند و به درستی بکار می‌برند، مثل : در- روی
  • با اعضای خانواده خود گفت و گو می‌کنند.
  • به داستان ها گوش می‌دهند.
  • به سوالات ساده پاسخ می‌دهند.
  • شروع به استفاده از ضمیرهایی مثل: /من/ یا /تو/ می‌کنند.
  • استفاده از ضمایر مربوط به خود، مثل : /مال من/
  • شروع به استفاده از کلمات جمع می‌کنند، مثل : کفش ها
  • از افعال ساده ی گذشته استفاده می‌کنند.

زمان هشدار

  1. کودکتان به جای پاسخ به پرسش ساده شما، تنها از خود صدا در می‌آورد!
  2. شما و نزدیکان به سختی صحبت های کودکتان را متوجه شوید.
  3. فرزند شما بیش از ۲ کلمه را در کنار هم قرار نمی‌دهد.
  4. تلاش های ناموفقی برای صحبت کردن دارد.
  5. به خوبی گوش نمی‌دهد.

در صورت بروز این موارد حتما متخصص گفتار و زبان را مطلع سازید.

۳ تا ۴ سال

  • خزانه واژگان بیانی حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ کلمه ای.
  • خزانه واژگان درکی حدود ۱۲۰۰ تا ۲۰۰۰ کلمه ای.
  • بیشتر کودکان از جملات ۴ تا ۶ کلمه ای استفاده می‌کنند.
  • دستورالعمل هایی مثل: «اینو برام درست کن» را می‌گویند.
  • سوالاتی در قالب «چرا – کجا – چی » می‌پرسند.
  • درمورد کارهایی که انجام داده اند، صحبت می‌کنند و تقدم و تاخر رویداد ها را رعایت می‌کند.
  • داستان می‌گویند یا شعر می‌خوانند.
  • با خودشان یا اسباب بازی هایشان صحبت می‌کنند.
  • اشیا را همانند غذاها یا لباس ها دسته بندی می‌کنند.
  • غریبه ها نیز میتوانند بسیاری از صحبت های آنها را بفهمند.
  • قادر به توصیف کاربرد اشیا هستند، مثل: ماشین یا چنگال
  • ایده ها و احساسات خود را بیان می‌کنند نه اینکه صرفا در مورد اشیا اطرافشان صحبت کنند.
  • برخی رنگ ها را می‌شناسند و اسم آن ها را می‌دانند.
  • عملکرد اشیا را می‌دانند.
  • قیاس های کلامی ساده را بیان می‌کنند.

زمان هشدار

  1. فرزند شما کلمات را تکرار می‌کند ولی بنظر می‌رسد درکی از آنها ندارد.
  2. افراد دیگر به سختی متوجه می‌شوند که کودکتان چه می‌گوید.
  3. فرزندتان کلمات را در جایگاه های غیرعادی بکار می‌برد.

در این صورت حتما به متخصص گفتار و زبان مراجعه کنید.

رشد گفتار

۴تا ۵ سال

  • گفتار کودک قابل فهم است ولی در تلفظ کلمات طولانی مشکل دارند.
  • نحوه انجام کارها مانند نقاشی کشیدن را توصیف می‌کنند.
  • مواردی که به یک دسته بندی تعلق دارند مانند حیوانات یا وسایل نقلیه را لیست می‌کنند.
  • به سوالات /چرا/ پاسخ می‌دهند.
  • از جمله های ۴ تا ۸ کلمه ای استفاده می‌کند.

۵سالگی

  • خزانه واژگان ۱۰۰۰۰ کلمه ای و بیشتر
  • بیشتر کودکان از جملاتی مانند بزرگسالان استفاده می‌کنند.
  • قادر به تولید صحیح اکثر صداها هستند.
  • از جملات مرکب و پیچیده استفاده می‌کنند.
  • قادر به توضیح معنی برخی کلمات هستند.
  • از جملات برای توصیف اشیا و موقعیت ها استفاده می‌کنند.
  • نحوه حل یک مشکل ساده را توضیح می‌دهند.
  • می توانند تا ۱۰ یا بیشتر بشمارند.

زمان هشدار

  1. فرزند شما از جملات کاملی استفاده نمی‌کند.
  2. کودکتان دوست ندارد با دیگران صحبت کند.
  3. فرزندتان در دنبال کردن دستورالعمل ها مشکل دارد.

در این شرایط حتما متخصص گفتار و زبان را مطلع نمایید.

نگاهی کوتاه به روند رشد گفتار کودک از تولد تا پنج سالگی  :

رشد گفتار

«روند بیان ضمایر شخصی»

من – اون

تو – شما

اینا

ما

اونا

«روند بیان ضمایر مشترک»

خودم – خودت

خودش

خودمون – خودتون – خودشان

«روند کاربرد انواع قیدها»   

قید مکان

قید زمان

قید حالت

صفت برتر

صفت توصیفی منفی

«روند کاربرد انواع صفت»

صفات توصیفی

صفت اشاره

صفت شمارشی

در صورت مشاهده هرگونه انحراف از طیف طبیعی با متخصص مشورت نمایید.

 

میترا تاجیک

انواع حافظه

برای بررسی انواع حافظه نخستین نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که ۳ نوع حافظه وجود دارد:

  • حسی
  • کوتاه مدت
  • بلند مدت

پردازش اطلاعات از حافظه حسی شروع می‌شود به سمت حافظه کوتاه مدت حرکت می‌کند و درنهایت به حافظه بلند مدت منتقل می‌شود.

انواع حافظه

۱.حافظه حسی (sensory memory)

حافظه حسی کوتاه ترین نوع حافظه ماست و بسیار زود گذر است. حافظه حسی همانطور که از اسمش پیداست، به عنوان یک میانجی برای محرک هایی که از طریق حواس پنج گانه ما دریافت شده اند؛ عمل می‌کند. این محرک ها برای لحظه ای کوتاه -به طور معمول کمتر از نیم ثانیه- حفظ می‌شوند.

مثل یک تصویر، یک رایحه یا یک صدا.

حافظه حسی دارای سه زیر شاخه اصلی است:

 

  • حافظه نمادین(Iconic memory)

این حافظه به خاطرات بصری (بینایی) مربوط است. حافظه نمادین بسیار زودگذر است و به این صورت عمل میکند که مغز شما تصویری را که فقط لحظاتی پیش دیده اید به یاد می آورد و حتی پس از حذف تصویر، آنچه را که خیلی سریع و مختصر دیده است؛ «به یاد می‌آورد». هرآنچه را پس از گذشت نیم ثانیه به یاد داشته باشید، به حافظه کوتاه مدت شما منتقل می‌شود.

مثال:

شما به هرآنچه در یک اتاق است نگاه می‌کنید و تخت خواب،میز،کمد و… را مشاهده می‌کنید و چشمان خود را می‌بندید. حافظه نمادین شما هر آنچه را که دیده بودید، به یاد می آورد.

  • حافظه حس شنوایی(Echoic)

حافظه آیکوئیک که حافظه ی حسی-شنوایی نیز نامیده می‌شود، مربوط به خاطرات شنیداری (صوتی) است. به طور کلی، حافظه Echoic اندکی بیشتر از حافظه iconic ذخیره سازی انجام می‌دهد.(حدود ۳-۴ ثانیه)

مثال:

اگر شما چند نت از یک موسیقی را بشنوید، ممکن است بتوانید آنها را بلافاصله پس از اتمام موسیقی دوباره تکرار کنید. با این حال اگر چند دقیقه دیگر دوباره همان موسیقی پخش شود، ممکن است نتوانید آن را بخاطر بیاورید مگر اینکه به حافظه کوتاه مدت شما منتقل شده باشد.

  • حافظه وابسته به لمس(Haptic memory)

این حافظه به خاطرات مربوط به حس لامسه مرتبط است. درست مثل حافظه نمادین و ایکوئیک، حافظه haptic نیز به همان اندازه زودگذر است.

مثال:

اگر شما دست خود را روی یک سطح زبر و خشن بکشید، حسی را که فقط برای چند ثانیه احساس کردید به خاطر خواهید آورد. پس از آن، حافظه برای یادآوری های بعدی نیاز به رمزگذاری اطلاعات در حافظه کوتاه مدت دارد.

دیگر انواع حافظه حسی

دو حس دیگر چطور؟   بویایی ؟   چشایی؟

حتی اگر ما اغلب شنیده باشیم که حس بویایی قوی ترین پیوند را به گذشته دارد، اما از قضا ۳ زیر شاخه ی فوق در زمینه ی حافظه حسی بصورت گسترده تری مورد مطالعه قرار گرفته است! با این وجود به یاد داشته باشید که حافظه حسی زودگذر است و چیزی بیشتر از یک فلاش(جرقه) نیست.

انواع حافظه

برای دیدن نکات و ترفندهایی برای تقویت حافظه کودکتان، کلیک کنید

 

۲.حافظه کوتاه مدت(Short-term memory)

حافظه کوتاه مدت که شامل حافظه کاری یا همان حافظه فعال (Working memory) می‌شود؛ اطلاعات را برای مدت کوتاهی در مورد اتفاقاتی که اخیرا رخ داده است، ذخیره می‌کند.

حافظه کوتاه مدت ظرفیت نگهداریِ مقدار کمی از اطلاعات را بصورت فعال و با دسترسی راحت، برای مدت زمان کوتاهی دارد و برخلاف حافظه حسی قابلیت ذخیره موقت را دارد. ماندگاریِ این ذخیره سازی در حافظه کوتاه مدت به میزان دقت و تلاش آگاهانه ‌ی ما بستگی دارد.

روانشناس جورج میلر اظهار داشت که ظرفیت حافظه کوتاه مدت انسان تقریبا ۲±۷ آیتم می باشد. مطالعات جدید نشان می‌دهد که این تعداد برای دانشجویان در مورد به یادآوری ارقام، دقیق است. اما ظرفیت این حافظه در جمعیت های متنوعی آزمایش شده و نتایج متفاوت بوده است.

توانایی به یاد آوردن کلمات به تعداد بخش های آن بستگی دارد. وقتی کلمات طولانی باشند یا صداهای شبیه به هم داشته باشند، کمتر به یاد آورده می‌شوند ولی وقتی که اطلاعات را بخش بخش کنیم (chunking)، می تواند به ظرفیت حافظه کوتاه مدت ما کمک کند.

مثال:

حفظ کردن شماره تلفن به شکل ۵۹ ۰۳ ۷۸ ۴۴ راحت تر از زمانی است که بخواهیم همان عدد را به شکل بهم چسبیده حفظ کنیم.

  • -حافظه کاری یا فعال(working memory)

داده های موقتی را در ذهن نگه میدارد و همچنین امکان دستکاری اطلاعات را دارد. مدل حافظه فعال از Baddeley & Hich رایج ترین نظریه در این باره است. طبق این مدل حافظه فعال دارای یک حلقه واجی (Phonological Loop)، برای حفظ داده های کلامی است.

حلقه واجی(Phonological Loop) وظیفه ی رسیدگی به اطلاعات شنیداری و کلامی مانند شماره تلفن، نام افراد یا درک کلی درباره آنچه دیگران میگویند، را دارد.

۳.حافظه بلند مدت(Long-term memory)

انواع حافظه

حافظه بلند مدت ما یک سیستم مغزی برای ذخیره، مدیریت و فراخوانی اطلاعات است. این حافظه بسیار پیچیده و با عملکردهای متفاوت است.

از آنجا که حافظه حسی کمتر از یک ثانیه و حافظه کوتاه مدت فقط ۱ تا ۲ دقیقه توانایی ذخیره سازی اطلاعات را دارند، حافظه بلند مدت هرآنچه را که در یک رویداد مربوط به ۵ دقیقه تا حدود ۲۰ سال قبل  باشد، شامل می‌شود.

انواع مختلفی از حافظه بلند مدت وجود دارد:

گاهی آگاهانه هستند یعنی ما را ملزم به تفکر فعال برای یادآوری بخشی از اطلاعات می کنند.

گاهی اوقات ناخودآگاه هستند یعنی به سادگی و بدون تلاش فعال برای یادآوری ظاهر میشوند. مانند یادآوری مسیر بازگشت از محل کار به منزل.

۱- حافظه صریح یا آشکار(Explicit memory)

گاهی به عنوان حافظه آگاهانه (conscious)، از آن یاد میشود. این حافظه فراخوان ارادی (عمدی) اطلاعات است.

مثال:
  • هربار که میخواهیم فرم های درخواست مختلف را پر کنیم، باید آگاهانه آدرس کامل، شماره تلفن ها و… خود را به یاد بیاوریم و یادداشت کنیم.

حافظه اعلانی یا اخباری (Declarative memory)

به نوعی همان حافظه صریح (explicit)، است که شامل حفظ و یادآوری حقایق مهم مثل تاریخ ها، رویدادها و اطلاعات است.

مثال:
  • با گذشت آبان ماه، من میدانم که زمان خرید کادو برای دوستم مهدی ست. چون ۲۳ آذرماه تولد مهدی است.

حافظه رویدادی (Episodic memory)

نوعی از حافظه اعلانی است که شامل توانایی بخاطر سپردن تجربیات شما از زندگیتان است.

مثال:
  • مادر من تماس میگیرد و می پرسد که آخر هفته ام را چگونه گذراندم، من باید فکر کنم و به عقب برگردم تا مسابقات رباتیک و جشن برگزار شده در دانشگاه را به یاد بیاورم و برای مادرم تعریف کنم.
  • ساحلی که تابستان پیش را در آنجا گذرانده اید به یاد می‌آورید.
  • اولین مسافرت خود با هواپیما را بخاطر می‌آورید.
  • اولین رستوران یا کافی شاپی که با همسرتان رفته اید را به خاطر خواهید آورد.

حافظه معنایی (Semantic memory)

نوعی از حافظه اعلانی است که به ذخیره واژگان، حقایق کلیدی، اسامی و دانش عمومی می‌پردازد.

مثال:
  • شما از حافظه معنایی حین امتحان دادن استفاده می‌کنید.
  • دانستن مفهوم گربه، سگ و …
  • به یادآوری نام اشیا
  • به یادآوری پایتخت کشورها
  • دانستن کاربرد اشیا مثل چاقو، چنگال و..
  • دانستن اینکه آسمان آبی است!

۲ـ حافظه ضمنی (Implicit memory)

گاهی حافظه ناخودآگاه یا اتوماتیک نیز گفته می‌شود. این حافظه از تجربیات گذشته استفاده می‌کند تا بار دیگر آن ها را بدون فکر کردن به یاد بیاورد. گفته می‌شود که نوازنده ها و بازیگران ماهر حافظه ضمنیِ توانمندی دارند.

مثال :
  • یک تایپیست هنگام تایپ کردن بدون نیاز به نگاه کردن به کیبورد میتواند به سرعت تایپ کند و نیازی به یادآوری جایگاه هر کلید ندارد.
  • دوچرخه سواری بعد از پیدا کردن مهارت
  • قفل کردن در
  • پختن غذاهای روزمره برای خانم ها خانه دار یا یک آشپز
  • مسواک زدن برای بزرگسالان
  • مراحل شماره گیری با گوشی همراهِ خود و…

حافظه رویه ای (Procedural memory)

نوعی از حافظه ضمنی است که توانایی یادآوری نحوه انجام کارها و بسیاری از فعالیت های روزمره، بدون اینکه تفکر فعال داشته باشیم را دارد.

مثال:
  • من قبلا وقتی سوار ماشین می‌شدم قبل از حرکت، موارد ایمنی مثل کمربند یا تنظیم آینه های ماشین را با دقت چک می‌کردم ولی اکنون با کسب مهارت بیشتر فقط وارد ماشین می‌شوم و به صورت خودکار همه این موارد را بدون تفکر انجام می‌دهم.
  • شنا کردن برای یک شناگر
  • بالا رفتن از پله ها
  • نواختن ساز برای یک نوازنده

حافظه تحریکی (Priming memory)

یکی دیگر از زیرمجموعه های حافظه ضمنی است که شامل استفاده از تصاویر، کلمات یا دیگر محرک ها برای کمک به شناسایی سایر کلمات و عبارات درآینده است.

مثال:

استفاده از رنگ سبز برای به یاد آوردن چمن ها یا قرمز برای به یاد آوردن سیب.

دو نوع حافظه دیگر نیز وجود دارد:

 

حافظه شنوایی(Auditory memory) 

این حافظه به ما کمک می کند تا اطلاعاتی را که از طریق شنیدن صداها به دست می آوریم، نگه داری و حفظ کنیم.

حافظه بینایی-فضایی (Visual-spatial)

این همان حافظه ای است که به کودک کمک خواهد کرد تا تصویر توپ بسکتبال را با کلمه توپ مرتبط سازد. توانایی کودک در زدنِ برچسب «توپ» به آن شی گرد و نارنجی مربوط به این بخش حافظه است.

جمع بندی و خلاصه ای از همه مطالب ارائه شده در فیلم زیر:

  • انواع حافظه حسی

Iconic.M – Echoic.M  – Haptic.M

 

  • انواع حافظه بلند مدت

۱- Explicit.M = Declarative.M

شامل:

Episodic.M (تجربیات شخصی)

Semantic.M (حقایق- رویدادها- اطلاعات عمومی)

 

۲-Implicit.M = Non_Declarative.M

شامل:

Procedural.M

Priming.M

 

میترا تاجیک ، امیرحسین ژیان پور

 

رشد شنیداری کودک

برخی از نوزادان با مشکلات شنوایی بدنیا می آیند، برخی نیز در ابتدا شنوایی طبیعی دارند و با گذر زمان و در طی رشد دچار مشکلاتی در رشد شنوایی می‌شوند. بنابراین مهم است که بدانید با رشد کودکتان باید چه انتظاراتی از او داشته باشید، زیرا مشکلات شنوایی می‌تواند باعث تاخیر در رشد مهارت های زبانی، گفتاری و صوتی شود.

آشنایی با اجزای مختلف گوش انسان بالغ +فیلم 

سوال !

آیا نوزادِ من قبل از تولد می‌شنود؟

گوش های نوزاد شما در حدود هفته ۸ ام بارداری شروع به رشد کرده و حدودا در ۲۴ هفتگی بطور کامل شکل می‌گیرند. اما کودک شما حدود ۱۸ هفتگی هنگامی که استخوان های گوش داخلی و اعصاب منتهی به مغزش به اندازه کافی رشد ‌کردند، شروع به شنیدن اولین صداهای زندگی اش مثل، ضربان قلب شما یا جریان خون عبوری از بندناف می‌کند.

او حتی ممکن است با صداهای بلند وحشت زده شود!

در هفته ۲۵ ام کودک شما می‌تواند شروع به شنیدن صدای شما و شریک زندگیتان کند و به زودی آن ها را تشخیص خواهد داد. بنابراین این دوره، زمان خوبی برای گفتگو با او یا خواندن برای اوست.

یکی از حقایق جالب دیگر اینکه ضربان قلب جنین اغلب هنگام صحبت های مادرش کند می‌شود، حقیقتی که نشان دهنده آن است که او نه تنها صدای مادرش را می شناسد بلکه با آن آرام میشود!

همچنین شما ممکن است متوجه شده باشید که کودکتان در پاسخ به صداها حرکاتی داشته باشد (مثلا ضربه ناگهانی به در)؛ بعضی از پزشکان توصیه می‌کنند که کودک را قبل از تولد با یکسری از صداهای معمول مثل (ماشین لباسشویی یا ظرفشویی) آشنا کنید تا به این صداها عادت کند.

جنین صداها را به چه صورتی می‌شنود؟

زمانی که جنین در رحم در حال رشد است، در معرض هوای آزاد قرار نمی‌گیرد و مایع آمنیوتیک در اطراف او وجود دارد به علاوه تمام لایه های بدن شما و کیسه آب و … بین او و جهان قرار دارد، بنابراین حتی زمانی که گوش هایش بطور کامل رشد کرده باشند باز هم صداها را بصورت خفه شده می‌شنود.

والدین گرامی :

چک لیست زیر میانگین سنی را نشان می‌دهد که در آن اکثر نوزادان و کودکان انواع مهارت های شنیداری، زبانی و گفتاری را کسب می کنند. ممکن است کودک شما تمام مهارت های ذکر شده در یک رده سنی را کسب نکند و آنها با رشد بیشتر در او ظاهر شوند با این وجود درصورت مشاهده انحراف ازین خط طبیعی به متخصص مربوطه مشورت فرمایید.

رشد شنیداری


تولد تا ۳ ماهگی

  • واکنش به صداهای بلند با پریدن دست و پا بصورت رفلکسی (تنها پاسخ معتبر در این سن همین پاسخ های رفلکسی هستند.)
  • هنگام صحبت با او آرام می‌شود یا لبخند می‌زند.
  • به واکه ها(مصوت ها) بهتر از همخوان ها(صامت ها) واکنش نشان می‌دهند.
  • هنگام تغذیه، مکیدن را در پاسخ به صدا شروع یا متوقف می‌کند.
  • صداسازی می‌کند و بنظر میرسد از شنیدن صدای خودش لذت می‌برد.
  • برای نیاز های مختلفش، به شکل های گوناگون گریه می‌کند.
  • در پایان سه ماهه اول بنظر صدای مادرش را تشخیص می‌دهد و با آن آرام می‌شود.

۴ تا  ۶ ماهگی

  • صداها را با سر و چشمانش دنبال می‌کند.
  • به اسباب بازی های صدادار واکنش نشان می‌دهد و بنظر میرسد آنها را دوست دارد.
  • در هنگام هیجان یا ناراحتی صداسازی می‌کند.
  • به تغییرات صدای شما واکنش نشان می‌دهد.
  • اگر صدای مادرش را بشنود ولی بدنبال آن چهره ی فردی دیگر را ببیند، گریه می‌کند.
  • به موسیقی توجه می‌کند.
  • صدای خودش را تقلید می‌کند.
  • به سمت صدای جدید برمیگردد و یا واکنش نشان می‌دهد.

۷ تا  ۹  ماهگی

  • از بازی دالی-موشه و چام چام (بازی با دست ها و شعرخواندن) لذت می‌برد.
  • در حالت نشسته، در جهت صداها می‌چرخد و به آنها نگاه می‌کند.
  • برای جلب توجه صداسازی می‌کند.
  • هنگام صحبت با او توجه می‌کند و گوش می‌دهد.
  • کلمات معمول و پرکاربرد مثل آب را متوجه می‌شود.
  • به اشیا یا تصاویری که دیگران در مورد آنها صحبت می‌کنند، نگاه می‌کند.(Joint attention)
  • پاسخ به در خواست هایی ساده مثل: بیا اینجا
  • به اسم خود، صدای تلفن ، صدای دیگران حتی اگر بلند نباشد واکنش نشان می‌دهد.

۱۰ تا ۱۲ ماهگی

  • با شنیدن موسیقی، جنب و جوش فیزیکی دارد.
  • برای پاسخ به سوالات جستجو می‌کند.
  • بدنبال شی خارج از دیدی که نام آن گفته شده است، می‌گردد.
  • برخی از عبارات رایج را می‌فهمد.

۱ تا ۲ سالگی

  • دستورات ساده یک مرحله ای را دنبال می‌کند مثل: توپ بنداز یا شوت کن
  • به سوالات ساده پاسخ می‌دهد. مثل: بابا کو
  • به شنیدن صدای تلویزیون و رادیو علاقه نشان می‌دهد.
  • با نامیدن اعضای بدن به آنها اشاره می‌کند.
  • حافظه ۲ آیتمی دارد.
  • با نامیدن اشیا آشنا به آنها اشاره می‌کند.
  • سوالات «بله – نه» را متوجه می‌شود.مثل: گرسنه ای؟
  • در اواخر این دوره وقتی از اتاق دیگری او را صدا می‌زنید، میشنود و پاسخ می‌دهد.
  • آنچه را که با توالی خاصی گفته شده است به یاد می‌آورد.(توالی شنیداری) «مثلا: ماهی را در آب بنداز و لاک پشت رو توی چمن.»

۲ تا ۳ سالگی

  • تقریبا برای هرچیزی کلمه ای دارد.
  • از عبارات ۲ یا ۳ کلمه ای استفاده می‌کند.
  • صحبت هایش توسط اعضای خانواده و نزدیکانش قابل درک است.
  • برای جلب توجه یا درخواست اشیا، نام آن ها را می‌گوید.
  • به سوالات ساده مربوط به یک داستان پاسخ می‌دهد.
  • شروع به پردازش شنیداری درمورد چیزهایی که می‌شنود میکند. مثل: درباره شهربازی که دیروز رفتی تعریف کن.

۳ تا ۴ سالگی

  • تلویزیون و رادیو و موسیقی را در همان سطح صدایی که برای اعضای خانواده مناسب است گوش میدهد.
  • داستان ها را به دقت گوش می‌دهد و میتواند آن ها را دوباره تعریف کند.
  • درمورد اتفاقات روزمره اش توضیح می‌دهد.
  • سوالات ساده ی «چه کسی» ، «کجا» ، «کِی» و «چی» را پاسخ می‌دهد.
  • بدون نیاز به تکرار هجاها یا کلمات صحبت می‌کند.
  • اشیا را بر اساس توصیف کردنشان، تشخیص می‌دهد.

۴ تا ۵ سالگی

  • +۵ آیتم از یک داستان آشنا را به یاد می‌آورد.
  • بیشتر مواردی که درخانه یا در مهدکودک به او گفته می‌شود را می‌شنود و درک می‌کند.
  • از جملاتی با جزییات زیاد استفاده می‌کند.
  • از قواعد بدرستی استفاده می‌کند.
  • با کودکان و بزرگسالان به راحتی ارتباط برقرار می‌کند.
  • اکثر صداها را بدرستی تولید می‌کند.
  • از کلمات ریتمیک و قافیه دار استفاده می‌کند.

والدین گرامی :

 

رشد شنیداری

شما چگونه می توانید به رشد شنوایی کودکتان کمک کنید؟

  1. بررسی کنید که آیا فرزند شما می‌تواند بشنود؟
  2. بررسی کنید که آیا به سمت صداها برمی‌گردد؟
  3. به مشکلات گوش و عفونت ها توجه داشته باشید و به پزشک مراجعه کنید.
  4. به فرزندتان پاسخ دهید.
  5. وقتی صدایی تولید می‌کند به او نگاه کنید.
  6. با او صحبت کنید.
  7. صداهای تولیدی او را تقلید کنید.
  8. وقتی می‌خندد، شما هم بخندید.
  9. تقلید فعالیت ها و بازی هایی مثل دالی موشه، دست زدن، بای بای کردن، بوس فرستادن را به او آموزش دهید. این کارها توجه و نوبت گیری را به او آموزش می‌دهد.
  10. در مورد کارهای روزانه خود با او صحبت کنید.
  11. در مورد جایی که می‌روید و کاری که می‌خواهید انجام دهید برای او توضیح دهید. «مثلا: به خونه ی مامان بزرگ میریم، اونجا قراره آش بپزیم.»
  12. صدای حیوانات را به او آموزش دهید.
  13. با زبانی که برای او راحت تر است با او صحبت کنید.

 امیدواریم که مطالب مربوط به رشد شنیداری کودک و به دنبال آن رشد سایر مهارتهای زبانی و گفتاری وابسته به آن مورد استفاده و توجه شما عزیزان قرار گرفته باشد.

در صورت عدم ظهور هریک از این مهارتهای رشدی، در محدوده ی سنی ذکر شده به متخصص مربوطه مراجعه کنید و راهنمایی های لازم را دریافت نمایید.

میترا تاجیک

انواع بازی

کودک:

کلمه بازی یقینا می‌تواند بازتابنده موارد و اطلاعات زیادی در ذهن باشد. یکی از این موارد خیلی مهم انواع بازی ها می‌باشد.

بازی و انسان (علی الخصوص کودک) مفاهیمی هستند که کاملا به هم گره خورده اند و از لحظه تولد تا آخر عمر یک انسان این نکته وجود دارد و البته شکل های مختلفی به خود می­‌گیرد.

وقتی راجع به بازی کودک صحبت می‌­شود ممکن است صرفا فعالیتی در نظر گرفته شود که کودک با آن سرگرم می‌شود (کودک شاده،حالش خوبه و …) و به صورت کلی فعالیتی که بیشتر جنبه تفریحی داشته باشد.

بله!تفریح یکی از مهم ترین جنبه‌های انواع بازی هاست. اما یقینا مفهوم گسترده بازی جنبه های دیگری نیز دارد.

بسیاری از روندهای رشدی، یادگیری، افزایش توانایی های ذهنی و حرکتی، رشد حرکتی و…. درطی بازی کردن کودک رشد می‌­کنند

  • به صورت کلی در تعریف بازی می توان گفت که عبارت است از ارتباط، لمس، یادگیری و آشنا شدن با چگونگی کار کردن اشیا به صورت سرگرم کننده.

عکس زیر نمایانگر انواع بازی های کودکان در سنین مختلف است که در ادامه به شرح آنها می‌پردازیم.

انواع بازی


بازی بی هدف (unoccupied play)

از همان ماه های ابتدایی نوزادی شروع می‌شود و تا ۳ ماهگی ادامه دارد. به این صورت که کودک مشغول بازی است اما بازی او بی هدف است.

شکل این بازی به گونه ای ‌است که انگار کودک، حرکات تصادفی و بدون هدف انجام می­دهد و هیچ قصدی از انجام این حرکات ندارد ولی همین حرکات و بازی بی هدف شروعی برای فرم های اولیه انواع بازی در کودک است.

بازی بی هدفبازی بی هدف بر رشد اعتماد به نفس و شناخت محیط توسط کودک تاثیر گذار است.


بازی انفرادی  (Solitary Play)

بازی انفرادی یکی از سطوح اولیه رشد بازی است. تنها بازی کردن، یک مرحله طبیعی و نرمال در روند رشد بازی کودک ۰-۲ ساله است.

در این مرحله یادگیری از طریق بازی توسط کودک صورت می‌گیرد ولی کودک در این سطح هنوز به اندازه کافی از روابط آگاهی پیدا نکرده و نمی‌تواند در کنار دیگران بازی کند.

به تنهایی بازی کردن این فرصت را به کودکان می‌دهد که فکر کنند، جستجو کنند و خلاق شوند. وقتی یک کودک تنها بازی می‌کند یاد می‌­گیرد که تمرکز کند و برای خودش فکر کند، ایده های خلاقانه داشته باشد و احساسات خود را مدیریت (تنظیم) کند. همه این موارد برای یادگیری کودک مفید است.

کودکان و نوپایان (از تولد تا ۲سالگی) در این سطح قرار دارند. در این سطح بسیار زیاد مشغول جستجو کردن و کشف کردن دنیای جدید پیرامون خود هستند. و هر موقعیت جدید به عنوان یک تجربه ی جدید یادگیری تلقی می‌شود.

بازی انفرادی

نمونه هایی از بازی انفرادی

 

  • بازی انفرادی فعال

شامل فعالیت هایی با اسباب بازی یا بدون آن است. مثلا کودک قطعات چوبی مکعب مانند را در کنار هم قرار میدهد یا اینکه یک سطل را از شن پر و سپس خالی می‌­کند.

  • بازی انفرادی خیالی

این نوع بازی می‌تواند رشد مفاهیم انتزاعی را در کودک تقویت کند.


بازی تماشاگر  (onlooker play)

این سطح از بازی در ادامه بازی انفرادی پدید می‌آید. هرچه سن کودکان بیشتر می‌شود سعی می‌کنند دیگران را هنگام بازی کردن زیر نظر بگیرند. این فرایند در ۲تا ۲/۵سالگی مشاهده می‌شود.

در این سطح کودک بیشتر زمان خود را صرف تماشای انواع بازی ها در سایر کودکان می‌کند.

کودکان مشاهده گر، معمولا یک کودک خاص یا گروه خاصی از کودکان را زیر نظر می­‌گیرند. آن ها به دیگر کودکان نزدیک می‌­شوند ولی در فرآیند بازی مشارکت نمی­‌کنند. همچنین با فاصله و بدون صحبت کردن کنار سایر کودکان می‌نشینند و صرفا علاقه مندند بازی کودکان دیگر را تماشا کنند. در این شرایط ممکن است این گونه برداشت کنید که کودک می‌­خواهد به بازی آن ها واکنشی نشان دهد، مثلا سوالی بپرسد، ارتباط برقرار کند، پیشنهادی ارئه دهد ولی در واقع او فقط میخواهد ببیند و تماشا کند.

کودکان از طریق مشاهده کردن یاد می­‌گیرند. آن ها علاقه مند به دیگران هستند ولی هنوز آمادگی کافی برای مشارکت در بازی و ارتباط با دیگران را ندارند. کودکانی که مرحله بازی تماشاگر را طی می‌کنند احتمالا کمتر از اتفاقات غیر مترقبه می‌ترسند.

بازی تماشاگراین مرحله اغلب با بازی انفرادی همراه است.


بازی موازی  (parallel play)

بازی موازی بسیار اهمیت دارد و در محدوده ۲/۵ تا ۳ سالگی ظهور می‌کند. در این سن این نوع بازی به کودک کمک می‌کند که قوانین حاکم میان کودکان همسن خود، توانایی های بینایی، همکاری کردن و دنبال کردن یک فعالیت به صورت مستقل را یاد بگیرد.

بازی موازی علاوه بر طبیعی بودن در فرآیند رشد، یک گام مهم در زمینه یادگیری چگونه تعامل کردن با دیگران است.

در بازی موازی کودکان در کنار سایر کودکانی که مشغول بازی کردن هستند، بازی می‌کنند اما نکته اینجاست که با هم بازی نمی­‌کنند بلکه هرکدام به تنهایی بازی می­‌کنند. این مرحله نیز معمولا در محدوده سنی ۲تا ۳ سالگی ظهور می­‌کند.

برای مثال: ۲ کودک ۱۸ ماهه که اسباب بازی های یکسانی دارند، در کنار یکدیگر و در یک اتاق حضور دارند، مشارکتی با همدیگر ندارند ولی متوجه حضور یکدیگر هستند،  به تنهایی بازی می‌­کنند و هنوز به آن سطح نرسیده اند که بخواهند با هم بازی کنند.

برخلاف کودکان بزرگتر که با دیگر کودکان تعامل و ارتباط دارند، کودکان نوپا در کنار یکدیگر بازی می­‌کنند اما مشارکتی برقرار نمی‌کنند.

بازی موازی اغلب اولین گام در جهت شکل دهی به روابط اجتماعی بیرون از خانواده تلقی می‌شود.

ممکن است شما ببینید کودکتان در کنار دیگر کودکان در حال انجام فعالیت مشابهی باشد و فکر کنید که با آن‌ها مشارکت دارد، ولی او صرفا می‌­خواهد در کنار سایر کودکان باشد. همچنین ممکن است حضور کودک در کنار سایر کودکان بنظر اهمیت چندانی نداشته باشد و اهمیتی برای این موضوع قائل نباشید اما به واقع کلیدی ترین فعالیت او در این سطح از رشد است.

جدا کردن کودک از سایر کودکان ممکن است مجددا او را به سمت آنها سوق دهد بدون اینکه ارتباطی برقرار کند!

بازی موازی

اصلی ترین کلید بازی موازی، بازی کودکان در کنار یکدیگر و تماشا کردن و گوش دادن به یکدیگر است. این مرحله بخش حیاتی از روند اجتماعی شدن کودکان است.

در این سن آنان به اسباب بازی های مشابه علاقه مندند و به اسباب بازی های خود توجه ویژه ای دارند.


بازی تعاملی  (associative play)

بازی وابسته در ۳-۴ سالگی اتفاق می‌افتد که شامل فعالیت های جداگانه از دیگران ولی با مشارکت و همکاری آن‌ها است.

بازی وابسته تفاوت ناچیزی با بازی موازی دارد. در این نوع بازی در حالی که کودکان فعالیت های جداگانه ای از یکدیگر انجام می‌­دهند ولی درگیر این نکته می‌شوند که دیگران چه کاری انجام می­‌دهند!

کودک در سطح بازی وابسته با دیگر کودکان انواع بازی ها را انجام میدهد ولی هنوز به سطحی نرسیده که در گروه نقش خود را پیدا کرده و مشارکت کند. پس با یکدیگر بازی می­‌کنند ولی لزوما همکاری نمی‌­کنند. کودکان شروع به تعامل از طریق صحبت کردن، قرض دادن و نوبت گیری با اسباب بازی ها می‌­کنند ولی در واقع هر کودک به تنهایی بازی و فعالیت مورد نظرش را انجام می‌دهد.

نگرانی های ارتباطی کودک در این سن محدود به قرض دادن و از دست دادن اسباب بازی می‌­باشد. در طی بازی وابسته کودکان بزرگتر در نقش رهبر ظاهر می­‌شوند. همه کودکان درگیر بازی می‌­شوند ولی در طی بازی فعالیت مشابهی انجام نمی­‌دهند. همچنین در این سطح هیچ تقسیم کاری وجود ندارد. پس هیچ سازمان دهی در مورد وسایل و اهداف و فعالیت‌ها وجود ندارد. بنابراین به‌صورت کلی هدف خاصی وجود ندارد!


بازی مشارکتی  (cooperative play)

بازی مشارکتی در سن ۴-۵ سالگی ظهور می‌کند که اوج ظهور کامل آن در دوره پیش دبستانی است. بازی مشارکتی اغلب به عنوان شکلی سازمان یافته تر از بازی تعریف می شود.

کودکان در این نوع بازی در گروه هایی بزرگتر با مجموعه ای از اهداف حاضر می‌­شوند. یک کار هنری انجام می­‌دهند یا اینکه اسکیت خود را می­‌پوشند. در طی بازی مشارکتی نقش رهبر و دنبال کننده کاملا مشخص است.

کودک در گروه کودکانی است که با آن ها بازی می­‌کند و جمعا هدف خاصی دارند، مثل درست کردن یا ساختن چیزی، تلاش برای اهداف رقابتی و … .همچنین بازی های رسمی که شباهتی به شرایط بزرگسالی دارد و نیز نقش های اختصاصی که توسط دیگران به آن ها داده می‌شوند از جمله اهداف بازی مشارکتی هستند.

انواع بازی ها در کودکان + فیلم  

 

محمدرضا مبصری

 

 

 

رشد گفتار از ۰ تا ۲ سالگی

رشد گفتار کودکم را چگونه بسنجم ؟

آیا کودک من تاکنون نباید شروع به حرف زدن میکرد؟

آیا کودک من از دیگر کودکان عقب تر است؟

او در این سن باید چند کلمه بگوید؟

چگونه بفهمم گفتار او رشد طبیعی را دارد؟

این ها سوالاتی است که معمولا ذهن هر مادری را از حدود ۱ سالگی فرزندش به خود مشغول می‌کند. اولین لبخند کودکتان ممکن است مانند اولین قدم های او شما را هیجان زده کند، اما زمانی که صحبت های او را می‌شنوید متوجه خواهید شد که این توانایی یکی از منحصر به فرد ترین توانایی های ذات بشر است. سرانجام او از کلمات استفاده می‌کند تا به شما بگوید چه نیازها و احساساتی دارد!

 

  • سخن گفتن یک مهارت آموختنی است که در بین همه انسان ها از یک الگوی خاص پیروی می‌کند و معمولا ترتیب مشخصی از مراحل را در بر دارد. اختلال در رشد گفتار و زبان ممکن است موجب اختلال در رشد اجتماعی، تحصیلی و رفتاری کودک شود. هرچه این اختلالات زودتر تشخیص داده شوند، احتمال پایدار شدن یا شدیدتر شدن آنها کمتر خواهد شد.

رشد گفتاروالدین گرامی:

توجه داشته باشید، آنچه در مورد مراحل رشد کودکان بیان می‌شود، میانگین سنی را نشان می‌دهد که یک مهارت خاص در کودک سالمی که اطرافیان او فقط با یک زبان صحبت می‌کنند، ظاهر می‌شود! از آنجایی که کودکان باهم تفاوت هایی دارند، ممکن است در یک محدوده سنی بعضی زودتر و بعضی دیرتر مهارتی را بدست آورند. اما اگر بروز این مهارت خارج از محدوده صورت گیرد، مشاوره با یک متخصص گفتار و زبان ضروری است.

نوزادان قبل از اینکه یاد بگیرند چگونه صحبت کنند، باید یاد بگیرند که صداهای زبان چگونه هستند. در ابتدای تولد گریه تنها شکل ارتباطی کودک است. در اوایل کودکی، همه گریه های کودک به نظر مشابه می‌رسند اما والدین انواع مختلف گریه ها را که بخاطر گرسنگی، ناراحتی،خستگی و حتی تنهایی اتفاق می افتند، تشخیص می‌دهند. پاسخ دادن به گریه های کودکتان با یک لحن راحت و همراه با کلمات، ضروری است تا کودک شما یاد بگیرد به عشق و امنیت از طرف شما اعتماد کند.


چک لیست رشد گفتار تا دو سالگی:

اگر چه هر کودک ممکن است به شکل خاص خود رشد کند، ولی برخی از الگوهای کلی وجود دارند که تقریبا میان تمام کودکان مشابه هستند:

۱تا ۳ ماهگی

  • کودک در موقعیت های مختلف و به شکل های متفاوتی گریه می‌کند. این گریه در واقع نوعی حرف زدن با اطرافیان است.
  • کودک صداهایی تولید می‌کند که منعکس کننده حالات و فعالیت های حیاتی و زیستی اوست.
  • سروصداهای ناشی از تنفس، خوردن و دفع به صداهای نباتی منجر می‌شود.
  • در ۲ ماهگی به مرور توانایی کنترل عضلات برای شروع و پایان صداسازی و حرکات دهانی پدیدار می‌شود.
  • در ۲ ماهگی صداهای /ک/-/گ/ تولید میکند.(cooing)
  • در ۲ ماهگی همخوان های(صامت) /ق/ و /گ/ را به تنهایی تولید می‌کند.
  • در ۳ ماهگی نوزاد شروع به تولید صداهایی با ویژگی های بغبغو یا زمزمه یا غرغر کردن(cooing) می‌کند و  همخوان واکه (صامت مصوت) را مثل /قا/ ترکیب میکند.
  • بنظر می‌رسد کودک روی صداهای شبه واکه مانند (aah) و (ohh) تمرکز دارد و در ۳ ماهگی خندیدن را شروع می‌کند.

۴ تا ۶ ماهگی

  • هنگام بازی یا صحبت کردن با او (مخاطب قراردادن او) صداهایی تولید می‌کند.
  • برای ابراز لذت و نارضایتی صداسازی می‌کند.
  • در ۴ ماهگی همخوان های خلفی به قدامی تبدیل میشوند. مثل /با با با/ (babbling)
  • به موسیقی توجه می‌کند.
  • می‌خندد و جیغ می‌زند.
  • تولید صدا با زبان و لب (raspberry)
  • کنترل زبان بیشتر می‌شود و نوزاد می‌تواند وقت بیشتری را صرف گوش کردن به صداسازی خود کند و لذت ببرد.
  • در ۶ ماهگی آواسازی آهنگین با صامت ها مثل /دادادا/ اتفاق می‌افتد.
  • در ۵ تا ۶ ماهگی کودک با بالا و پایین بردن صدایش، روی تن صدا کار می‌کند.

توجه داشته باشید که :

اگر کودکتان تا ۶ ماهگی نمی تواند آوای صوتی تولید کند حتما با متخصص مربوطه مشورت نمایید.


۷ تا ۱۱ماهگی

  • با افزایش سن و کسب تجربیات صوتی، صداسازی کودک بطور فزاینده ای ساختارهای هجایی و تن صدایی مانند بزرگسالان را منعکس می‌کند و کودک می آموزد صدای والدینش را تقلید کند.
  • صدای حیوانات را در پاسخ به سوالاتی مثل «صدای گاو چیه» تولید می‌کند.
  • در ۸ ماهگی استفاده بیشتر از ترکیب های مختلف با هجاهای مختلف اتفاق می‌افتد.
  • کودک بصورت طوطی وار تکرار می‌کند.(echolalia)
  • کودک آهنگ حرف زدن را دارد ولی ما متوجه حرف هایش نمی‌شویم چون معنی دار نیست. (jargon)
  • اسم خودش را می‌شناسد و به آن واکنش نشان می‌دهد.
  • حدود ۱۱ ماهگی مرحله ای است قبل از بیان اولین کلمه (PCF)
  • در طول ۱۰ تا ۱۲ ماهگی بابا و ماما را می‌گوید و می‌داند این کلمات به چه کسانی اطلاق می‌شود.

۱۲ماهگی

  • معمولا اولین کلمات معنی دار کودک در اولین سال تولد تولید می‌شود و البته بستگی به میزان گوش دادن کودک قبل از آن دارد.
  • بعد از اولین کلمات، گنجینه لغات کودک به سرعت گسترش می‌یابد.
  • در حالی که کودک شما در ۱ سالگی به سر می‌برد احتمالا بین ۳ تا ۶ کلمه بیان می‌کند.
  • همچنین اولین واژه های کودکان دارای ساختارهای ساده {CV، CVC، CVCV} هستند. (C :صامت مثل ب و V :واکه ها مثل آ )

نگاهی اجمالی به رشد گفتار کودک تا یک سالگی + فیلم:

رشد گفتار کودک


۱۳ تا ۱۸ ماهگی

  • تک کلمه ها را تقلید می‌کند.
  • در ۱۴ ماهگی صرف افعال را یاد می‌گیرد و میتواند جمله را با لحن پرسشی بیان کند.
  • از الگوهای آهنگین شبیه بزرگسالان استفاده می‌کند.
  • ممکن است برخی از همخوان های آغازین و تقریبا تعداد زیادی از همخوان های پایانی را حذف کند.
  • اغلب از گفتار نامفهوم استفاده می‌کند.
  • از دستورات ساده پیروی می‌کند.
  • خزانه واژگان بیانی اش ۳ تا ۲۰ کلمه یا بیشتر است که غالبا شامل اسامی هستند.
  • ۱ تا ۳ مورد یا بیشتر از اندام های بدن را می‌شناسد.
  • در ۱۸ ماهگی به وسیله عبارات ساده نیازهایش را مطرح می‌کند، مثل : عروسک می‌خوام.

توجه داشته باشید که :

اگر تا ۱۵ ماهگی فرزند شما نتوانست هیچ کلمه ای را بیان کند با متخصص مربوطه مشورت نمایید.


۱۹ تا ۲۴ ماهگی

  • بیشتر از کلمات استفاده می‌کند تا گفتار نامفهوم!
  • خزانه واژگان بیانی اش ۵۰ تا ۱۰۰ یا بیشتر است.
  • خزانه واژگان درکی اش ۳۰۰ کلمه یا بیشتر است.
  • ترکیب کردن اسامی با افعال و اسامی با صفت ها را آغاز کرده است.
  • استفاده از ضمایر را آغاز می‌کند.
  • عدم ثبات در کنترل صدا هنوز باقی است.
  • در جملات پرسشی از آهنگ مناسبی استفاده می‌کند.
  • از شنیدن داستان لذت می‌برد.
  • طبقه بندی های اصلی را می‌فهمد.(اسباب بازی – غذا و …)
  • برخی کودکان در حدود ۲ سالگی بیان جملات ۳ یا ۴ کلمه ای مثل سوالات، دستورات و عبارات را نشان می‌دهند.

فیلم زیر به خوبی رشد گفتاری کودک طبیعی را از تولد تا یک سالگی به نمایش می‌گذارد .

 


نکاتی که باید مورد توجه قرار گیرند؛

سرعت افزایش واژگان بیانی کودک تا قبل از ۲۴ ماهگی به کندی پیش می‌رود و معمولا بین ۱۵ تا ۲۴ ماهگی کودکان به توانایی بیان ۵۰ کلمه دست می‌یابند، ولی حدود ۶۰ درصد از واژگان بیانی‌اش را اسامی تشکیل می‌دهند و با افزایش خزانه واژگان بیانی، کودکان از مرحله گفته های تک کلمه ای عبور می‌کنند و ترکیب کلمات را آغاز می‌کنند.

گفتار تلگرافی مرحله دیگری از ترکیب واژه هاست؛ که در این مرحله فاقد حروف، تکواژهای دستوری و … هستند.

توجه داشته باشید که :

اگر کودک ۲ تا ۳ ساله شما به جای پاسخ به پرسش تان تنها از خود صدا درآورد، متخصص گفتار و زبان را مطلع سازید. این مساله می تواند یک نشانه از تاخیر در رشد زبانی باشد.

در پایان همچنان لازم به ذکر است که در صورت مشاهده هر گونه تاخیر در رشد گفتار کودکتان به متخصص گفتاردرمان مراجعه کنید.

بررسی رشد گفتار کودکان از ۲ تا ۵ سالگی + فیلم

میترا تاجیک

رشد حافظه (Memory) در کودکان


بررسی ” انواع حافظه “ (کلیک کنید)


رشد حافظه

رشد حافظه: از تولد تا نوجوانی

آیا می توانید اولین روز تولد خود را به یاد بیاورید؟

دومین سال چطور؟

بزرگسالان به ندرت حوادث قبل از سه سالگی را به یاد می آورند و خاطرات تکه تکه ای از اتفاقات رخ داده در سن ۳ تا ۷ سالگی در ذهن دارند. این مساله به “فراموشی نوزادی”  معروف است.

پس چرا یادآوری دوران کودکی یا دوران نوپایی خیلی سخت است ؟

آیا این مساله فقط به این دلیل است که وقایع سال‌های اول، دوم، سوم و حتی هفتم ما مدت ها پیش اتفاق افتاده و خاطرات ما به طور طبیعی پژمرده شده است؟

نه لزوماً.

مثال:

یک فرد بزرگسال ۴۰ ساله معمولاً خاطرات بسیار خوبی از دوران نوجوانی (که به‌طور معمول بیش از ۲۰ سال پیش اتفاق افتاده است) در ذهن دارد.

از طرف دیگر، یک کودک ۱۱ ساله بعید است چیزی را که هنگام دو سالگی رخ داده است، به خاطر داشته باشد، با وجود اینکه تنها ۹ سال از آن گذشته است!

با افزایش سن، توانایی ما در یادگیری و به یاد آوردن تحولات تغییر می‌کند. به عنوان مثال، به دلیل “فراموشی نوزادی”، بسیاری از ما نمی توانیم چیزی را در مورد کودکی خود به یاد بیاوریم!

برای این مساله که چرا با اینکه این خاطرات ممکن است هنوز در ذهن باشند، به راحتی قابل دسترسی نمی‌باشند، همچنان دلیل مشخصی پیدا نشده است!

نکته :

در دوره نوجوانی، قشرِ پیشانی مغز ما که برنامه ریزی، تصمیم گیری و حافظه فعال را کنترل می کند، به طور قابل توجهی رشد و توسعه می یابد. به طبع آن توانایی ما در برنامه ریزی برای آینده بهبود می‌یابد و می‌توانیم هنگام تصمیم گیری بین گزینه های مختلف، اطلاعات بیشتری را پردازش کنیم. حداکثر میزان توانایی ما در به یاد آوردن اطلاعات جدید، مربوط به دهه دوم زندگی ماست و سپس از سنین ۵۰ یا ۶۰ زندگی به طرز چشمگیری این توانایی دچار افت می‌شود.

  • از آنجا که هیپوکامپ (Hippocampus) یکی از مناطق مغز است که تولید نورون های جدید را در بزرگسالی ادامه می‌دهد، نقش مهمی در حافظ و یادگیری دارد.
  • بخشی به نام برآمدگی دندانه ای (Dentate gyrus ) نیز در مغز وجود دارد. بسیاری از مناطق مربوط به این بخش در دوران کودکی تولید می شوند، اما با افزایش سن، فعالیت در برآمدگی دندانه ای مغز کند می شود. علت کاهش کیفیت حافظه مشخص نیست، اما ممکن است به علت کاهش میزان نورون های این منطقه باشد.
  • دمانس، که ۱۰ درصد از افراد مسن تر از ۶۵ سال دچار آن می‌شوند، به‌ واسطه تجمع پروتئین های غیر طبیعی در نورون ها و اطراف آن رخ می دهد. تصور می شود این پروتئین ها با از بین بردن سیناپس ها و در نهایت نورون هایی که خاطرات را در کنار هم قرار می دهند، بر حافظه تأثیر بگذارند.

کودکان چه چیزی را به یاد می آورند ؟

رشد حافظه کودک

قبلاً اینگونه تصور می‌شد که دلیل اینکه نمی‌توانیم بیشتر خاطرات مربوط به اوایل دوران کودکی خود را به یاد بیاوریم این است که، ما قادر به یک یادآوری پایدار از وقایع نیستیم. در یک نگاه منطقی‌تر، می‌توان اینگونه برداشت کرد که اگر اطلاعاتی وجود نداشته باشد، در نتیجه دسترسی به آن وجود ندارد.

اما در واقع نوزادان و کودکان کوچک می توانند خاطراتی را ایجاد کنند. که شامل هر دو حافظه ضمنی یا پنهان (Implicit) (مانند خاطرات رویه ای (Procedural)، که به ما امکان می دهد بدون فکر کردن در مورد آنها کارهایی را انجام دهیم) و خاطرات صریح یا آشکار (Explicit) (مثل وقتی که ما آگاهانه رویدادی را که برایمان اتفاق افتاده است به یاد می آوریم ).

نکته:

با این وجود توانایی ما در به خاطر سپردن خاطرات برای مدت طولانی باعث پیشرفت تدریجی در دوران کودکی می شود. در یک آزمایش به کودکان خردسال آموزش داده می شود از یک عمل تقلید کنند:

به عنوان مثال، بچه های شش ماهه می توانستند به یاد بیاورند که در ۲۴ ساعت گذشته (و نه ۴۸ ساعت) چه کارهایی انجام داده اند، در حالی که بچه های نه ماهه می توانستند تا یک ماه گذشته را به خاطر بیاورند (نه سه ماه). اما در سن ۲۰ ماهگی، نوزادان این توانایی را داشتند که به یاد بیاورند چگونه یک کار را یکسال پیش انجام داده اند.

پژوهش:

جالب است بدانید تحقیقات اخیر در موش های صحرایی نشان داده است، با وجود از دست دادن آشکار خاطرات اولیه رویدادی (Episodic)، وجود اثری پنهان از حافظه یا یک تجربه اولیه که برای مدت طولانی ثبت شده است، می‌تواند باعث به یاد آوردن خاطرات شود. این مساله می‌تواند آشکار سازد که چرا آسیب های اولیه می‌تواند بر رفتار بزرگسالان تاثیر بگذارد و خطر ابتلا به اختلالات روحی در آینده را افزایش دهد .


مغز در حال تغییر ما

تکامل مغز

دانشمندان حوزه علوم اعصاب با مطالعه رشد حافظه در حیوانات (مانند موش و میمون) کشف کرده اند که فراموشی نوزادی تنها مختص انسانها نمی‌باشد. به نظر می‌رسد مغز حیواناتی که ساختاری مشابه مغز انسان دارند نیز بعد از به دنیا آمدن، رشد می‌کند .

در بدو تولد، مغز نوزاد انسان تنها یک چهارم اندازه مغز بزرگسالان است. تا سن دو سالگی، به اندازه سه چهارم مغز بزرگسال خواهد شد. این تغییر اندازه با رشد نورونها و آزمایش و هرس اتصالات (Testing and Pruning the connections ) ارتباط دارد.

بنابراین این واقعیت که مغز در زمان شیرخواری و کودکی همچنان در حال رشد است، احتمالا در یادآوری خاطرات ما نقش دارد.

نگاهی به هیپوکامپ

هیپوکامپ بخشی از مغز است که در شکل گیری خاطرات رویدادی  (Episodic:خاطرات و اتفاقاتی که برای ما رخ داده است) از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در حالی که بسیاری از قسمت های مغز پس از تولد در حال پیشرفت و تغییر هستند، این منطقه یکی از معدود مناطقی است که همچنان به تولید نورون های جدید می‌پردازد.

به عنوان مثال در دوران کودکی، بخشی از هیپوکامپ به نام برآمدگی دندانه ای مغز (Dentate gyrus) در معرض خطر قرار دارد و همین باعث می شود که ساخت نورون ها با سرعت بسیار بالایی انجام شود. این سلولهای عصبی جدید سپس در مدارهای هیپوکامپ با یکدیگر ادغام می شوند. اگرچه تولید نورونهای جدید در هیپوکامپ در بزرگسالی ادامه می یابد، اما میزان فعالیت آنها کمتر می شود.

دانشمندان معتقدند که سرعت بالای تولید نورون در دوران کودکی می تواند به نرخ فراموشی بیشتر ما در جوانی منجر شود.

اما چگونه؟

با ایجاد اتصالات جدید با مدارهای حافظه، توده نورون های جدید ممکن است سال ها در شبکه های موجود از خاطرات از قبل شکل گرفته اختلال ایجاد کنند.


رشد حافظه در نوجوانی

در حالی که دوران اولیه کودکی مدت زمان طولانی است که به عنوان یک دوره مهم برای رشد مغز شناخته می‌شود، اما اکنون مشخص شده که مغز ما در دوران بلوغ و بزرگسالی نیز در حال پیشرفت و تغییر است. به طور خاص، قشر پیشانی مغز ما که برای کارکرد های اجرایی مهم تمایز یافته است.

عملکردهایی مانند کنترل رفتار، تغییرات مهمی را در این زمان نشان می‌دهد و همین طور که این مناطق از مغز ما همچنان در حال تغییر و توسعه هستند، حافظه نیز دچار تغییراتی می‌شود.

رشد حافظه

مراحل رشد حافظه از بدو تولد تا نوجوانی

 

 

  • تولد تا یک سالگی

توانایی به خاطر سپردن وقایع برای مدت زمانی کوتاه (این مدت زمان به تدریج افزایش می یابد).

  • یک تا دو سالگی

توانایی به خاطر سپردن وقایع برای مدت زمان طولانی تر

  •  دو تا سه سالگی

حافظه اعلانی (Declarative Memory: حافظه ثبت واقعیت ها و رویدادها) بهبود می یابد.

  •  چهار تا هفت سالگی

حافظه آینده نگر (Prospective Memory: به یاد آوردن انجام کارها در آینده) شروع به ظهور می کند.

  • هشت تا ده سالگی

بهبود یادآوری حقایق

بهبود یادآوری روابط مکانی

  •  ده تا دوازده سالگی

حافظه بلند مدت بهبود می یابد.

افزایش توانایی سرکوب آگاهانه خاطرات.

  •  سیزده تا بیست و یک سالگی

حافظه آینده نگر بهبود می یابد.

حافظه فعال (Working Memory) بهبود می یابد.

 

امیر حسین ژیان پور

رشد حرکتی از ۰ تا ۵ سالگی

یکی از دغدغه های اساسی هر والدینی درباره کودکشان این است که مراحل رشد حرکتی فرزندشان چگونه است، در چه سنی به مهارت های مختلف دست پیدا می‌کند، چه زمانی کودکشان می‌نشیند، غلت میزند، می‌ایستد و یا راه می‌رود و … .

آگاهی از رشد حرکتی در سنین ابتدایی به والدین کمک می‌کند تا از هرگونه تاخیر احتمالی در روند رشد کودکشان مطلع شوند و اقدامات لازم را انجام دهند. همچنین به آنها کمک می‌کند که بتوانند انتظارات خود را متناسب با سن کودک تعدیل کنند.


⇓نگاهی مختصر به مراحل رشد حرکتی از تولد تا ۵ سالگی⇓رشد حرکتی کودکتولد تا ۳ ماهگی

  • بارزترین ویژگی حرکتی در این سن این است که کودک می‌تواند هنگامی که در وضعیت دمر و روی شکم قرار گرفته است به بازوها فشار آورده و سرش را به آرامی و حدود ۴۵ درجه بالا بیاورد. همچنین او می‌تواند سرش رابه سمت صداهای محیطی بچرخاند.
  • در این بازه زمانی کودکان قادر خواهند بود مشت خود را باز و بسته کرده و دستان خود را به دهان نزدیک کنند. همچنین آنها زمانی که هیجان زده هستند، می‌توانند بازوها و پاها را به صورت مداوم حرکت دهند.

 ۴ تا ۶ ماهگی

  • در حدود ۴ ماهگی کودکان می‌توانند در وضعیتی که رو به شکم قرار دارند، با تکیه بر دستان، سر و سینه  را از سطح زمین جدا کنند. همچنین یک اتفاق مهم حرکتی در این بازه سنی، غلتیدن است. کودکان می توانند از حالت دمر به پشت غلت بزنند. در این بازه زمانی، هنگامی که کودکان در وضعیت رو به شکم (دمر) قرار بگیرند، می‌توانند با حرکت آرنج خود به سطح زمین فشار بیاورند. در این دوره ممکن است کودک بتواند برخی از حالت ها و حرکات چهره ای را تقلید کند.
  • در این بازه سنی، گردن گیری کامل می‌شود و کودک می تواند بدون حمایت دیگران گردن بگیرد.

چهار تا شش ماهگی


۷ تا ۱۲ ماهگی

  • در حدود ۶ الی ۸ ماهگی، مهارت نشستن بدون نیاز به حمایت والدین در کودکان ایجاد می‌شود. همچنین آنها می‌توانند از حالت پشت به حالت دمر غلت بزنند. در این بازه سنی، کودکان یک حرکت ابتدایی برای چهار دست و پا رفتن را بدست می‌آورند: آنها می‌توانند با کمک بازوان تا حدی بدن خود را در وضعیت رو به شکم (دمر) به حرکت در بیاورند (خزیدن).
  • در حدود ۹ ماهگی کودک می‌تواند بدون حمایت و به راحتی، چهاردست و پا برود. در ۱۰ ماهگی کودک قادر خواهد بود با کمک والدین یا با استفاده از یک وسیله به عنوان تکیه گاه (برای مثال میز) روی پاهایش بایستد. مهارت ایستادن به تدریج تکامل می‌یابد تا اینکه حدودا در سن ۱۲ ماهگی می‌توانند به تنهایی بایستند، و با کمک گرفتن از وسایل خانه در حد چند قدم نیز راه بروند. در ابتدا نیاز به حمایت والدین دارند ولی به تدریج این حمایت حذف می شود.
  • همچنین یکی از مهارت های حرکتی مهم که در بازه ۱۰تا ۱۲ماهگی ایجاد می شود، این است که کودکان می توانند به طور مشخص از انگشت اشاره و انگشت شست برای نگه داشتن وسایل مختلف استفاده کنند. در همین بازه سنی کودکان می توانند به صورت تقلیدی دست ها را به همدیگر نزدیک کنند و کف بزنند.

ایستادن با کمک (ده تا دوازده ماهگی)


۱۳ تا ۱۸ ماهگی

  • در این بازه سنی، کودکان قادر خواهند بود برروی سطوح شیب دار مثل پله، به صورت چهار دست و پا حرکت کنند. در راه رفتن نیز به تدریج از حمایت های خارجی کاسته شده و می توانند در حدود ۱۸ ماهگی به تنهایی راه بروند و کمتر به زمین بخورند.
    کودکان در این مرحله می توانند خم شوند و اشیای روی زمین را با دست بردارند و دوباره بایستند. همچنین در این مرحله این مهارت را دارند که دو شی مختلف (مثلا دو مکعب) را روی هم قرار دهند.

سیزده تا هجده ماهگی


 ۱۹ تا ۲۴ ماهگی

  • در این مرحله، مهارت های حرکتی گفته شده به تدریج کامل تر و بهتر می‌شود. همچنین به تدریج می‌توانند با کمک نرده از پله ها و سطوح شیب دار بالا بروند. و نیز در این دوره کودکان می توانند به صورت مساوی از هر دو دست در هنگام بازی با دیگران استفاده کنند.

۲تا ۳ سالگی

  • کودکان می توانند توپ را با پا شوت بزنند و با دست پرتاب کنند و دوباره آن را بگیرند. البته هنوز نمیتوانند با دقت این کارها را انجام دهند. در این سن کودک پریدن با هر دو پا را یاد می گیرد. همچنین در این دوره مهارت حرکتی لازم برای استفاده از مسواک و شانه را دارا می باشند. در آغاز سه سالگی، یک کودک می تواند دایره را به عنوان اولین شکل هندسی رسم کند که این مورد جزء مهارت های حرکتی ظریف طبقه بندی می شود.

۳ تا ۴ سالگی

  • کودک در سه سالگی می‌تواند به راحتی و در حالی که هردو پایش را به صورت متناوب روی پله به سمت بالا حرکت می دهد، از پله ها بالا برود (الگوی متناوب حرکت پاها). او همچنین پریدن رو به جلو را انجام می دهد و نیز می تواند تا چند ثانیه روی یک پایش بایستد(نهایتا پنج ثانیه). در این سن یک کودک با روند رشد طبیعی قادرخواهد بود سوار سه چرخه شود و به آرامی رکاب بزند.
  • در ادامه روند رشد مهارت های حرکتی ظریف مانند کشیدن اشکال هندسی، یک کودک چهار ساله می تواند به تنهایی یک مربع رسم کند. همچنین کودک قادر خواهد بود درپوش ظروف (مانند بطری نوشابه) را باز و بسته کند.
  • طبیعتا انداختن، گرفتن و لگد زدن به توپ نیز در این بازه سنی دیده می شود اما این مهارت به صورت ماهرانه تری نسبت به سن دو تا سه سالگی انجام می شود.

رشد حرکتی


۴تا ۵ سالگی

  • در ادامه تکامل حرکتی، کودک می تواند روی یک پایش برای مدت طولاتی تری بایستد (بالای ۹ ثانیه) و به تدریج قادر خواهد بود در همان وضعیت برای چند ثانیه راه برود(لی لی کردن). همچنین می تواند سوار یک دوچرخه شود و با کمک دیگران رکاب بزند. در این بازه سنی کودک میتواند روی زمین پشتک بزند و یا به دور خودش بچرخد (swing) .
  • کودک از اشکال هندسی علاوه بر دایره و مربع، مثلث را نیز کپی می کند. با کسب مهارت تقلید کردن اشکال هندسی، کودک می تواند یک آدمک را با سر، تنه، بازوها و پاها رسم کند. همچنین مهارت حرکتی لازم جهت استفاده از قاشق، چنگال و تا حدودی چاقو را کسب می کند.
  • در این بخش تلاش شده که مهمترین و کاربردی ترین نکات در مورد رشد حرکتی یک کودک تا سن ۵ سالگی مطرح شود. همان گونه که قبلا گفته شد، آگاهی از روند رشد حرکتی کودک می تواند به والدین کمک کند ضمن تعدیل سازی انتظارات خودشان از کودک، در صورت وجود تاخیر حرکتی هرچه زودتر به متخصص مربوطه مراجعه کنند تا پروسه ارزیابی و شاید مداخله زودهنگام آغاز شود.

در صورت وجود مشکل چه کنیم؟

معمولا نقایص رشدی حرکتی به دلیل آسیب به سیستم اعصاب مرکزی و محیطی اتفاق می افتد. بنابراین در صورت مشاهده هرگونه تاخیر در اکتساب مهارت های حرکتی در کودک، مراجعه به متخصص مغز و اعصاب کودکان می تواند کمک کننده باشد. یک متخصص مغز و اعصاب، پس از معاینه و در صورت صلاح دید، می تواند جهت مداخلات توانبخشی کودک را به مراکز کاردرمانی ارجاع دهد. معمولا کاردرمانگر با ارایه تمرینات حرکتی، باعث تسهیل روند رشد حرکتی کودک می شود.

 

 

 

محمدحسین حمداللهی